کمتر از یک هفته به سفر آقای احمدی نژاد به آمریکا برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل باقیمانده است. این گونه مسافرت های دیپلماتیک در گذشته نیز صورت گرفته و فرصتی است برای بیان دیدگاههای دولت ایران به سایر نمایندگان حاضر در مجمع که مستقیماً و بلاواسطه و خارج از جار و جنجالهای تبلیغاتی غرب صورت می گیرد و حداقل نمایندگان سایر کشورها و کلیه شبکه های خبری که وظیفه پوشش خبری آنرا بعهده دارند و هر بیننده ای که این اخبار را دنبال می کند پی به واقعیت این سیاست ها و فاصله آن با تبلیغات انفجاری و خلاف واقع و عناد آمیز که توسط غرب صورت می گیرد می شود و خصوصاً برای اذهان مختلف و آلوده به تبلیغات غرب وسیله ای یا فرصتی برای شفاف سازی است.
کاملاً مشخص است که سیاست مداران مثل گذشته همیشه از این گونه تعاملات و مسافرت ها استقبال می کنند و شبکه های مهم خبری هم سعی می کنند حداقل چند مصاحبه صورت بدهند تا به سئوالها پاسخ داده شود. و این یک امر دیپلماتیک معمول است و صرفاً وضعیت سیاسی موجود و سطح اختلافات بین غرب و ایران و شرایط منطقه ای است که همیشه این گونه مسافرت ها را تحت الشعاع قرار می دهد و کلیه نظرها را به خودش معطوف می کند.
ولی در این میان معلوم نیست فرقه رجوی چرا اینگونه خودش را به آب و آتش می زند تا خودش را نمایان کند. البته مقداری از این خودنمایی ها معلوم است و مشخصاً برای جلب حمایت بیشتر غرب و مشخصاً آمریکا است. ولی این میزان هیاهو که البته فقط مساحت صفحات وب این فرقه را بیشتر می تواند پوشش بدهد تا صفحات رسانه های مهم خبری در سطح عالم غیر معمول است و بیشتر وصف حال کسی یا جریانی است که لبه پرتگاهی ایستاده و زود است که به پایین سقوط کند و برای نجات و یا جلب توجه دیگران دست به هیاهو می زند و کار دیگری از دستش بر نمی آید.
طوری آسمان و ریسمان را به هم می بافند که ناظرین ممکن است این شبهه برایشان پیش بیاید که خرج سازمان ملل را نکند که فرقه می دهد و هزینه ایاب و ذهاب نمایندگان و اسکانشان را گویا فرقه می پردازد که اینطوری جارو جنجال می کند.
بگذریم که روز اول تبلیغاتشان معطوف بود به سفر آقای احمدی نژاد ولی بعد سناریوهای دیگری هم به آن اضافه شد مثل خروج از کمپ اشرف و غیره. خود این موضوع نشان می دهد که چقدر تشتت آراء در بین تصمیم گیرندگان فرقه در صحنه سیاست وجود دارد که این اصل ساده خودشان را فراموش کرده اند که در این گونه زمینه ها باید هدف کاملاً مشخص باشد و روی آن تمرکز کرد تا درصد امکان دست یابی به نتیجه بالاتر رود ولی آنقدر دست پاچه هستند و پراکنده گویی می کنند که مشخص نیست که بالاخره چه می خواهند. خروج آقای احمدی نژاد یا لغو محکومیت سنگسار یا حقوق بشر یا نجات کمپ اشرف یا محاکمه نوری المالکی نخست وزیر عراق یا پذیرش خروج از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا یا پرونده هفده ژوئن در پاریس یا حضور خانواده های اسیران در مقابل درب اصلی کمپ اشرف و یا پرونده هسته ای و سندسازی های جدید فرقه رجوی و غیره…
این پراکنده خواهی های فرقه رجوی حکایت از تشتت و پراکندگی درونی و بیرونی خود فرقه است و حکایت از نوعی سردرگمی رو به ازدیاد در این فرقه دارد، فرقه ای که هر روز کابوس خروج از عراق را می بیند و در انتظار وقوع آنست.
اسمائیل پور