بعد از حمله اول آمریکا به عراق در سال 1370 و زمین گیر شدن کامل ارتش آزادیبخش و پایان استراتژی باصطلاح آزادیبخش، نا امیدی زیادی در بین اعضا برای سرنگونی حکومت ایران به وجود آمد که همین امر موجب مسئله داری و کنکاش مجدد اعضا در خطوط استراتژیکی سازمان گردید. از آن تاریخ آمار جداشدگان سازمان بسیار زیاد شد بطوری که از سال 1370 تا نیمه 1372 بیش از 1000 نفر از سازمان جدا شدند.
به دنبال این ریزش شدید نیرو در مقطعی کوتاه، رجوی به این نتیجه رسید که اگر جلوی این روند را نگیرد بزودی بخش اعظمی از نفرات او از سازمان جدا خواهند شد، به همین دلیل با برگزاری یک سلسله نشست های جابرانه تحت عنوان « نشست های حوض » در سال 1373 درصدد کشیدن نتق افراد باقیمانده و جلوگیری از پاشیدن مناسبات سازمان بر آمد.
وی در این نشست ها با کشیدن شاخ و شانه برای اعضای سازمان گفت که « دیگر در مناسبات سازمان بریده نداریم و کسی نمی تواند از سازمان جدا شود »
هر چند بدلیل حاکمیت صدام و محکم بودن پشت رجوی در عراق، او توانست مانع از پاشیدن تشکیلات شود اما با این حال افراد زیادی بودند که خواهان جدا شدن از سازمان شده و به همین خاطر زیر وحشیانه ترین فشارهای تشکیلاتی و حتی ضرب و جرح و زندان قرار گرفته و چنانچه فردی خیلی بر حرف خود پا فشاری کرده و نمی شکست او را به زندان ابو غریب منتقل می کردند.
این داستان تا سال 1380 ادامه داشت. در این سال بدلیل شکست کامل تحلیل های سیاسی رجوی مبنی بر اینکه خاتمی به دور دوم ریاست جمهوری نخواهد رسید و در نتیجه حکومت ایران مجبور به یک دست شدن و رفتن به سمت جنگ با عراق است و راه ما باز شده و حکومت ایران را سرنگون می کنیم (این تحلیل را رجوی در پاییز 77 ارائه کرده و گفت سرنگونی حداکثر تا سال 1380 محقق خواهد شد). بعد از انتخاب خاتمی بسیاری از افراد سازمان مسئله دار شدند و خواهان جدایی از سازمان بودند که رجوی این بار با برقرار کردن نشست های جنایتکارانه ای بنام « نشست های طعمه » که چند ماه در قرارگاه باقرزاده در جریان بود سعی در جلوگیری از فروپاشی سازمانش کرد. وی در این نشست ها گفت ما نمی گذاریم کسی به خارج برود زیرا کسی که خواهان رفتن به خارج است « طعمه می باشد و ما طعمه خارجه دوست نداریم » ما جلوی کسی که بخواهد جدا شود را نمی گیریم اما فقط می تواند به ایران برود و نه خارج و چند شرط داریم:
1- ابتدا باید فردی که خواهان جدا شدن است جلوی دوربین فیلمبرداری حاضر شده و در نشست یگان خودش به این اعتراف کند که سازمان هیچ مشکلی ندارد و خود فرد است که بدلیل مشکل جنسی خواهان جدا شدن از سازمان می باشد. سپس افراد یگان حرف های خود را (که همان فحش و کتک و ناسزا بود) به این فرد بزنند.
2- برای سوختن اطلاعات این فرد، وی باید دو سال در زندان انفرادی اشرف تحت عنوان خروجی بماند.
3- ما با مقامات عراقی صحبت کرده ایم که بعد از این دو سال، فرد خواهان جدایی را به عراقی ها تحویل بدهیم تا بدلیل ورود غیر قانونی به عراق او را محاکمه کنند!!! (ورود غیر قانونی به عراق در زمان صدام 8 سال محکومیت در زندان ابوغریب را به همراه داشت)
4- ما با مقامات عراقی صحبت کردیم که این افراد را با قاچاقچیان یا افرادی که در مرز ایران و عراق دستگیر می شوند مبادله کرده و به ایران بفرستند.
طبق این شرطها فرد خواهان جدایی بعد از کتک خوردن و فحش شنیدن می بایست مجموعا 10 سال در زندان باشد که 8 سال آن در زندان ابوغریب بود، بنابراین بسیاری از افرادی که خواهان جدا شدن بودند، جرات بیان خواسته خود را نداشتند.
بعد از سرنگونی صدام و جدا شدن قریب به 1000 نفر از سازمان و رفتن به کمپ آمریکایی ها، رجوی اینبار برای فریب و ممانعت از فروپاشی فرقه اش، درست معکوس حرف هایی که در نشست های طعمه زده بود به افراد جدا شده پیام داد که: « ایران نروید و بروید به خارج از ایران، به اروپا و…!!! »
و حالا که دیگر تمام ترفند های قبلی اش نقش بر آب شده و با وجود خانواده ها در بیرون درب اشرف، امید در دل نفرات اسیر زنده شده و پی در پی اقدام به فرار می نمایند، مسئولین فرقه برای فریب افراد می گویند: « بریده بودن مشکلی نیست اما فرار نکنید »!!!
آنها برای جلوگیری از فرار افراد ضوابط بسیار سفت و سختی را بر مناسبات حاکم کرده و مانع از تردد افراد به خارج از مقر های شان در اکیپ های کمتر از 15 نفره می شوند تا مبادا آنها دست به فرار بزنند.
تاریخ اثبات کرده که ترفندهای این فرقه تروریست اثر نداشته و به زودی نیز شاهد آزادی کامل همه اسیران زندان قرون وسطایی اشرف خواهیم بود.