نامه سرگشاده آقای ادوارد ترمادو به خانم هیلاری کلینتون

با احترام اجازه می خواهم در ابتدا خود را معرفی نمایم، اینجانب یک ایرانی مسیحی از ارامنه اصفهان هستم که در ابتدای جنگ ایران و عراق در جبهه غرب در خاک ایران مجروح شده و سپس توسط نیروهای عراقی اسیر شدم. مدت 9 سال در اردوگاه های مختلف عراقیها روزگار تلخی را گذراندم و تمام دشواری هائی که اسارت به طور سیستماتیک با خود دارد را با روحیه بالا پشت سر گذاشته وهرگز به خود اجازه ندادم از زندگی درهمان شرایط دشوار ناامید شوم. در دوران اسارت از طریق تلویزیون بخش فارسی عراق با سازمان مجاهدین آشنا شدم وبا یک انحراف ذهنی پس از آتش بس بین ایران وعراق متاسفانه از بازگشت به کشورم امتناء نموده وبا هدف آزادی مردم ایران به ارتش مجاهدین درعراق درهمین کمپ امروزی اشرف پیوستم. مدت 12 سال با مجاهدین بودم و در این مدت هر مسولیتی را که به من دادند با خلوص نیت انجام دادم، بدون اغراق بایستی بگویم که درد و فشاری را که در این مدت 12 سال در تشکیلات مجاهدین تحمل نمودم هرگز با دوران اسارت در اردوگاه های اسیران قابل مقایسه نیست و هر گاه که با دوستان هم دوره اسارت خود در ارتش مجاهدین تنها و به دور از حضور مسئولین مجاهدین بودیم دوران اسارت را در برابری با تشکیلات مجاهدین بسیار آرامتر و بهتر وزندگی دراردوگاه اسیران را از بودن در کمپ اشرف شیرین تر ارزیابی می نمودیم، چرا که در دوران اسارت اجبارات و سختی ها بر اساس رابطه اسیر و اسیر کننده تعریف می شد اما در همان حال ما این امان را داشتیم که زبان های گوناگون را بیاموزیم و از طریق کمیته صلیب سرخ جهانی حداقل توسط نامه با خانواه های خود رابطه برقرار کنیم، اما در اردوگاه مجاهدین به غیر از فشار جسمی که بعضآ از 15 تا 18 ساعت کار بود با تفتیش عقاید شدیدی روبرو بودیم و در تمام مدت هم رابطه ای با خانواده نداشته و اگر فردی نام خانواده را به هر دلیلی بیان می کرد از سوی مسولین سازمان به او مهر خائن زده می شد اینگونه برخوردها را تنها در فرقه های مذهبی می توان نمونه آن را پیدا کرد. بر اساس نظریه پزشکان آلمانی به دلیل همین فشارهای روحی و استرس که در 12 سال مدام با آن دست به گریبان بودم دچار بیماری قلبی شدم که در اینجا تحت عمل جراحی باز قلب قرار گرفتم. خانم کلینتون وزیر محترم خارجه امریکا با توضیح بالا قصد آن داشتم که بگویم به همین دلایل اینجانب و دوستانی که سرنوشتی چون من را داشته اند به خوبی وضعیتی که افراد گرفتار در کمپ اشرف با آن روبرو هستند را درک می کنیم و از تحمیلات تشکیلاتی که توسط رهبران منفعت طلب به آنان شده به خوبی مطلع هستیم، در حالیکه رهبران سازمان در کشوری مثل فرانسه با خیال راحت از تمام امکانات پناهندگی و امنیت برخوردار هستند آیا شرایط کنونی در اردوگاه اشرف، فشار روحی افراد، نبود امکانات پزشکی واینکه این افراد دچار چه سرنوشتی خواهند شد برای رهبران به فرانسه گریخته مهم است؟ آیا حضور خانوده ها به مدت 10 ماه برای دیدار عزیزان خود در بیابان های عراق برای کسانی که در غرب جا خوش کرده اند مهم است؟ به راستی گناه این خانواده ها چیست که فرزندانشان توسط این سازمان شستشوی مغزی شده اند و در اسارت عده ای درعراق بایستی از تمام لذت های یکبار زیستن محروم شوند؟ خانم کلینتون شما به خوبی به خاطر دارید که در کشور شما در دوران ریاست جمهوری آقای کلینتون فرقه مذهبی دیوید کورش افراد ساده لو خود را دچار چه سرنوشتی کرد امروز تاریخ تکرار شده و فرقه مجاهدین جایگزین همان فرقه دیوید کورش گشته اما این بارنه در ایالت متحده امریکا بلکه در عراق. اینجانب به عنوان یک فرد مسیحی از شما به عنوان یک فرد آزادی خواه که در پست مهمی قرار دارید تقاضا می کنم که قبل از وقوع یک فاجعه انسانی مانند آن چه بر سر فرقه دیوید کورش در کشور شما آمد جلو گیری نمایید و رهبران سرکش این سازمان را وادار نمایید به خاطر انسانیت هم که شده دست از حماقت برداشته ودرب های اردوگاه اشرف را به روی خانواده ها باز کنند تا هر کسی که تمایل دارد همراه خانواده خود زندگی آینده خود را انتخاب نماید. با تشکر از شما وبا آرزوی صلح و آزادی و دموکراسی برای سراسر جهان. ادوارد ترمادو

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا