مجاهدین خلق در صف انتظار "عمو سام" بماند بنا بر خبر رادیوهای فارسی زبان پارلمان اروپا با انتشار اطلاعیه ای که الزام آور نیست از واشنگتن خواست تا گروه مجاهدین خلق را از لیست گروههای تروریستی خارج کند. بازی با برگ مجاهدین تاکتیک سوخته ای بشمار میرود که سالهاست کشورهای غربی در تعادل سیاسی با جمهوری اسلامی از آن استفاده میکنند و جالب اینجاست که سوژه این بازی نیز پیوسته جریان ضد ملی مجاهدین است. پارلمان اروپا متاسفانه سعی میکند بهای پیشبرد سیاست های خود را از جیب مردم ایران بپردازد و در این راستا مجاهدین که شناخته شده ترین جریان وابسته با ظرفیت بی نظیر در وطن فروشی بوده را نبش قبر کرده و به عنوان کاندیدای اول این بازی سیاسی بکار گیرند. این عملکرد اتحادیه اروپا قبل از هر چیز نشان از عدم پختگی سیاسی میدهد که قادر به شناخت ودرک پدیده های سیاسی درایران نبوده وحاصل این گمراهی و عدم شناخت در سرزمینی چون ایران سرمایه گذاری روی جریان بد نام و وابسته ای چون مجاهدین است. اگرچه هدف این تلاش ناکام اتحادیه اروپا، کشاندن جمهوری اسلامی به مواضعی نرم تر که مورد علاقه آنان نیزهست باشد. مجاهدین زمانی که در لیست تروریستی کشورهای غربی بودند پیوسته فریاد میزدند که حضور در لیست تروریستی "راه بند!" آنان برای رسیدن به قدرت سیاسی در تهران است ولی آلان نزدیک به دو سال است که از لیست تروریستی کشورهای اروپایی خارج شده اند ولی هیچ غلطی نتوانستند در ایران بکنند و باید از سرکردگان آنان بخصوص مسعود رجوی پرسید که " راه بند! " که دیگر وجود ندارد پس چرا شمایان هنوز هم در صحراهای عراق پرسه میزنید و صد البته که این مردم ایران بوده و هستند که شما را به هیچ شمارده و این تحرکات و شعبده بازی های سیاسی هم گرهی از کار شما باز نمی کند و شما باز هم باید در صف نوبت و انتظار بایستید تا خود "عمو سام" به سراغ شما آمده و گوشه چشمی به شما نشان دهد و همچنان که خود مجاهدین در تحلیل هایشان بارها اذعان کرده اند از اروپا آبی برای رسیدن به دروازه های تهران گرم نمیشود. بنابراین سازمان مجاهدین خلق که از سال 1997 در لیست گروههای تروریستی امریکا قرار دارد و علی رغم اینکه در سال 2008 درخواست کرد تا از این لیست خارج گردد اما دولت وقت آمریکا پس از بررسی مدارک ارائه شده این جریان و مدارک نیروهای امنیتی امریکا، تقاضای مجاهدین را در اواخر سال 2009 رد کرد. در ژوئیه سال گذشته یک دادگاه فدرال از وزارت خارجه امریکا خواست تا این مورد را مجددا بررسی کند ولی وزارت خارجه امریکا گفت که این بررسی را انجام خواهد داد ولی ادامه داد که دولت امریکا هنوز این گروه را یک گروه تروریستی میداند. شاید بار دیگر مجاهدین میخواهند در زمان باراک اوباما بخت خود را به آزمایش بگذارند ولی حضور یا عدم حضور مجاهدین در لیست تروریستی کشورها تنها یک اهرم سیاسی برای مهارخشونت درایران است آنچه که اهمیت پایه ای پیدا میکند مردم ایران و قلب و روح و ضمیر آنان است که از گروهی که خود را به صدام حسین دشمن ایران و ایرانی فروخته بیزاری میجویند و همین نقطه کانونی ودرد لاعلاجی است که مجاهدین قادر به درمان آن نیستند. بر اساس یک نظر گاه که در چرخه سیاسی دولت مردان آمریکایی نیزطرفدارانی دارد آمریکا برای مواجهه با حکومت تهران نیاز به مجاهدین دارد و به عنوان شبه نظامیان کارآ!! که به زبان فارسی مسلط هستند میتوانند مثمر ثمر باشند. آنها (مجاهدین) قادراند کارهایی را انجام دهند که یا از عهده آمریکا خارج است و یا اگر برایش امکان پذیر باشد هزینه سیاسی هنگفتی را باید بابت آن بپردازد. دراین نقطه است که مجاهدین به عنوان نیروی ذخیره و پیاده نظام آمریکا میتواند نقش خود را پیدا کند و در راستای اجرای همین نقش مشکلاتی نیز برای حکومت جمهوری اسلامی پدید آورند. اما طرفداران همین نظریه معتقدند که چه به لحاظ نیرویی و چه به لحاظ طرز تفکر، مجاهدین نیروی قابل سرمایه گذاری برای آینده ایران نیستند ولی تنهابه عنوان برگی برای گرفتن امتیاز از ایران میتواند بکار گرفته شوند. باید پذیرفت که این تنها یک نظریه است و فرسنگ ها با واقعیت امروز مردم ایران فاصله دارد. کشورهای غربی چون گذشته میتوانند بار دیگر شانس خودشان در ایران را با اهرم مجاهدین بیازمایند ولی تنها آب در هاون میکوبند، آمریکا هم میتواند این مسیر را تجربه کند ولی مردم ایران سالهاست که برای تغییر، راه دیگری را برگزیده اند و از هر نوع خشونت و خشونت طلبانی چون مجاهدین فاصله بسیار گرفته اند ونمی توان با این بازی ها بخصوص در جامعه روشنفکری ایران رسوخ کرد واز این گذشته آگاهان سیاسی بخوبی اشراف دارند که حرکت نمادین اروپاییان بیشتر نمادی از ناچاری وسردرگمی است تا برآمده از یک اندیشه نوظهور و در عین حال کارآمد سیاسی. نتیجه گیری: به هر حال حرکت اتحادیه اروپا پس از اینکه در سال 2009 این گروه را بدون دادن هیچگونه تضمین و نشانه سیاسی از زبان رهبرانش مبنی بر کنار گذاشتن خشونت و مبارزه مسلحانه بر آن داشت تا با این بهانه آنان را از لیست گروههای تروریستی خود خارج گرداند تحرک تازه ای را برای به توافق کشاندن آمریکا در این زمینه، در پیش گرفته است اما تاریخ سیاسی ایران بخصوص در سده های اخیر بخوبی نشان داده است که نیروهای وابسته و مزدور اجنبی که سیاست خود را براساس اندیشه های نیروی خارجی و نه عوامل و خواسته های داخلی مردم ایران کوک کرده و از آن تبعیت میکنند هرگز قادر نبوده اند دردل تاریخ این مرز و بوم جای گرفته و بادکنک توهمات بیمارگونه آنان هرگز مجالی برای تجلی و اثبات در این نقطه از خاور میانه پیدا نکرده است.