سه شنبه, ۲ دی , ۱۴۰۴
در قفسی به نام اشرف محبوس بودیم 07 آبان 1404
شوق پرواز

در قفسی به نام اشرف محبوس بودیم

ترسیم خاطرات تلخ اسارت در کمپ اشرف مجاهدین خلق شاید از هر کار دیگری برای اعضای نجات یافته از این گروه سخت تر باشد. اما برای ثبت در تاریخ و برای آگاهی نسل نو باید هر از گاهی قلم به دست گرفت و پرده از واقعیت های پشت پرده مجاهدین خلق برداشت تا مبادا هم […]

رجوی باید پاسخگوی جوانی از دست رفته ام باشد 06 آبان 1404
حالا از ثانیه ثانیه زندگیم لذت می برم

رجوی باید پاسخگوی جوانی از دست رفته ام باشد

من در حصار اسارتگاههای رجوی، در میان آرزوهای جوانی ام، پیر شدم … حسرت جوانی کردن در وجودم رسوب کرد، بهار را ندیده خزان شدم … ای روزگار ! از چه کسی می توان گرفت، تاوان این جوانی از دست رفته را؟ 27 سالگی ام تا 37 سالگی ام ، در اسارتی سخت و دردناک […]

بهانه های دلخوشی و خوشبختی 04 آبان 1404
دیدار اتفاقی با مدیر عامل انجمن نجات

بهانه های دلخوشی و خوشبختی

دو دهه است که در سرزمینم ایران و زادگاهم به دور از نکبت رجوی و تشکیلات سیاهش زندگی شاد و مفرحی دارم که بدان مفتخر و خدایم را شاکرم. خوشحالی و نشاط و سرزندگی را هیچکس در یک سینی طلایی تقدیم آدمی نمی‌کند بلکه باید با تلاش و امید به زندگی آنرا ساخت و به […]

از کابوس مجاهدین تا شیرینی زندگی در کنار همسر و فرزندم 30 مهر 1404
ما را از این کابوس ها رهایی نیست

از کابوس مجاهدین تا شیرینی زندگی در کنار همسر و فرزندم

از زمانی که از تشکیلات رجوی جدا شدم، دیگر تمایل ندارم حتی در خلوت خودم و یا حتی در خواب هم خاطرات آن روزهای تلخ را مرور کنم. البته گاهی پیش می آید که گوشه هایی از آنچه بر من گذشته است را برای بعضی ها تعریف می کنم، گرچه مطمئن نیستم برایشان باورپذیر باشد […]

همراه با عزیزانم در جوار امام رئوف 28 مهر 1404
ضامن چشمان آهوها، به دادم میرسی؟

همراه با عزیزانم در جوار امام رئوف

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ بارالها درود و رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا پسندیده پیشوای پارسا و منزه وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ و حجت تو بر هر که روی زمین است و هر که زیر خاک بسیار راستگو و […]

معنای زندگی به دور از تشکیلات رجوی 20 مهر 1404
به مناسبت تولد پسرم

معنای زندگی به دور از تشکیلات رجوی

روز 19 مهر روز مهمی برای من و خانواده ام است. روزی است که فرزندم به دنیا آمد و مرا با دنیای شیرین پدر شدن آشنا کرد. حسی وصف ناپذیر که لذتش تا عمق وجودت نفوذ می کند. هر ساله سعی می کنیم برای فرزندم جشن تولدی بگیریم تا این خاطرات در ذهن پاک و […]

تجدید دیدار شیرین در مشهد و ذکر خاطرات تلخ عراق 07 مهر 1404

تجدید دیدار شیرین در مشهد و ذکر خاطرات تلخ عراق

بعد از چند سال سعادت برای من و خانواده ام یار شد تا خدمت آقا علی ابن موسی الرضا برویم ، اصلا خودش ما را طلبید و اسباب سفر را فراهم نمود. مدتها بود که خانواده ام از من درخواست زیارت امام رضا را داشتند، چند بار تلاش کردیم و هربار موانع و مشکلاتی در […]

یکی از تفاوت های داخل تشکیلات رجوی با دنیای خارج از تشکیلات 05 مهر 1404

یکی از تفاوت های داخل تشکیلات رجوی با دنیای خارج از تشکیلات

روز سه مهر تاریخ تولد من بود. مطلبی به ذهنم زد که ترجیح دادم با بقیه به اشتراک بگذارم. من حدود 24 سال در داخل سازمان مجاهدین خلق فعالیت کردم. خوشبختانه سال 90 درست یک ماه بعد از وقایع 19 فروردین از آن زندان بزرگ فرار کردم. سپس به ایران برگشتم و تشکیل خانواده دادم […]

پیام علی مرادی به اعضای گرفتار در داخل تشکیلات رجوی 29 شهریور 1404

پیام علی مرادی به اعضای گرفتار در داخل تشکیلات رجوی

آقای علی مرادی، از مدیران سخت کوش و موفق انجمن نجات، که سالها در استان های لرستان، سمنان، اصفهان، تهران و همچنین کشور عراق، فعالیت های چشم گیری در خصوص حمایت از خانواده ها و اعضای سابق داشته است، اخیرا همراه با خانواده گرامی سفری زیارتی به مشهد مقدس جهت زیارت بارگاه امام هشتم حضرت […]

به وقت زندگی 24 شهریور 1404

به وقت زندگی

سال ها در مناسبات بسته، منزوی و امنیتی مجاهدین خلق حق هیچگونه تردد آزاد به بیرون از مقر کمپ اشرف نداشتیم و چرخیدن در محیط های تفریحی و اماکن مقدس برایمان تبدیل به یک رویا شده بود. سران مجاهدین عمدا با ایجاد فضای به شدت امنیتی تلاش داشتند تا اجازه ندهند احدی از اعضای گرفتار […]

پیام کمند علی عزیزی به اعضای گرفتار در کمپ مانز آلبانی  23 شهریور 1404

پیام کمند علی عزیزی به اعضای گرفتار در کمپ مانز آلبانی 

کمند علی عزیزی عضو نجات یافته از مجاهدین خلق در کنار کار و زندگی فعالانه برای آزادی اعضای گرفتار در کمپ موسوم به اشرف 3 در آلبانی تلاش می کندT طی پیامی خطالب به اعضای گرفتار گفت: زندگی سختی های خودش را دارد ولی وقتی لذت بخش است که در فضای آزاد در کنار خانواده […]

در بیستمین سالگرد بازگشتم به میهن و آغوش خانواده 17 شهریور 1404

در بیستمین سالگرد بازگشتم به میهن و آغوش خانواده

شهریور امسال 20 سال از بازگشتم به میهن و آغوش خانواده می گذرد. لحظه دیدار با خانواده و بخصوص دیدن پدر و مادرم بعد از آن همه سال تلخی، بسیار شیرین و لذت بخش بود. من به کشورم برگشته بودم و در کنار خانواده ام قرار داشتم. دو سرمایه ای که بدلیل انتخاب بسیار اشتباه […]

blank
blank
blank