اعضاء جداشده از فرقه رجوی

  • با شنیدن نام ایران دیگر برایمان مهم نبود که می میریم یا زنده می مانیم

    خاطرات شهرام بهادری – قسمت شش شروع حمله آمریکا به عراق در زمان حمله آمریکا به عراق ما را از پذیرش سوار ون کردند و به سمت سه راهی امام ویس بردند که قرارگاه 11 در آنجا مستقر بود. شخصی به اسم عباسعلی مسئول ما…

  • امیدوارم عشق و مهربانی در زندگی تان جاری باشد

    تبریک به دوست قدیمی آقای بخشعلی علیزاده با سلام و درود خبر مسرت بخش ازدواج شما را از روی سایت خواندم و برایت صمیمانه خوشحال شدم. امیدوارم که در زندگی جدیدی که با همسر محترم شروع کرده ای، بهترین اتفاقات برایتان بیفتد و به جبران…

  • سوال

    سازمان مجاهدین به چه کسانی در آلبانی حقوق پرداخت می کند؟!

    نامه آقای رحمان محمدیان به رییس کمیساریای عالی پناهندگان آقای کمیسر فلیپ گراندی آقای عزیز، ما جمعی از اعضای سابق مجاهدین هستیم که بر اساس یک تفاهم نامه بین آمریکا، آلبانی و مجاهدین و با نظارت کمیساریا عالی پناهندگان به آلبانی منتقل شدیم. همه ما…

  • blank

    اسیری که باید ترانه می خواند

    خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت بیست و هشتم اولین بار که یکی از ترانه های من از سیما پخش شد ، یکی از بچه های شمال که الان هم در سازمان اسیر است ، سر کار که تنها بودیم ، گفت محمدرضا خوش به…

  • blank

    تبریک و شادباش به اقای بخشعلی علیزاده

    به نمایندگی از خود و خانواده های چشم انتظار مرتبط با انجمن نجات گیلان ازدواج و پیوند شعف افرین دوست ، برادر و فعال انجمن نجات را به ایشان و همسر گرامی شان تبریک و تهنیت میگویم. جسارت ایشان در تصمیم به جدایی از فرقه…

  • blank

    به کوری چشم مریم رجوی، پیوندتان مبارک

    ازدواج تنها پیوند زمینی است که در آسمانها بسته میشود پیوند زیبایتان مبارک باد با مسرت فراوان خبر ازدواج دوست و همکار گرامی آقای بخشعلی علیزاده را شندیم. بی شک خبر ازدواج این دوست همچون تیر آتشینی در قلب مرتجع مریم رجوی که تلاش می…

  • blank

    با وجود سابقه زندان ، بعید بود مرا به روی آنتن ببرند

    خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت بیست و هفتم استارت ترانه ها و ورود به برنامه های هنری سازمان ایده اولیه من در مورد شرکت در برنامه های هنری، از قرارگاه همایون شروع شد. اولین کار تهیه یک دفترچه و سپس جمع آوری متن…

  • blank

    پیام تبریک انجمن نجات به آقای بخشعلی علیزاده

    امروز را زندگی کن بخاطر تمام آنهایی که در کنارت هستند … امروز آتشفشانی باش از محبت و مهربانی و دریایی باش از عشق و امید برای عزیزانت با خوشوقتی و مسرت فراوان، خبر ازدواج دوست گرامی مان آقای بخشعلی علیزاده را شنیدیم. انجمن نجات…

  • blank

    اجبارات برده ساز در العماره عراق …

    خاطرات سیاه محمدرضا مبین – قسمت بیست و ششم همه امور روزانه مان ، اجباری و بایدی بود.هرگز اختیار نداشتیم در مورد برنامه ای” نه” بگوئیم ، هرروز و هر لحظه آموزش می دیدیم که نباید” نه” بگوئیم! همواره تمرین می کردیم که حق ”…

  • محمد رضا مبین

    خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت بیست و پنجم

    نشست های مجاهد سازی اجباری در قرارگاه همایون ، العماره عراق … العماره از شهرهای بسیار گرم عراق بود. هوای شرجی قرارگاه همایون از مشخصه های بارز این قرارگاه بود. هر روز صبح پرچمی را که در وسط قرارگاه در اهتزاز بود نگاه می کردم…

  • محمد رضا مبین

    خاطرات سیاه محمدرضا مبین – قسمت بیست و چهارم

    امسال می رویم به تهران… در بعد از تمام شدن نشست سرفصلی کشکی مسعود رجوی موسوم به آ-77، من در یکی از یگان های زرهی ارتش ششم سازماندهی شده و قرار شد به قرارگاه همایون واقع در حومه شهر العماره عراق در جنوب آن کشور…

  • blank

    خاطرات علی امانی ( جدا شده از فرقه ی رجوی ) – قسمت پایانی

    پلیدیهای انقلاب مریم بعد از انقلاب باصطلاح ایدئولوژیک، نشست ها و جلسات مغزشوئی فراوانی به راه انداختند که خسته کننده و بی پایه و اساس بود. تماما ضد بشری و شارلاتانیزم بود. یک نوع نسل کشی بود. تابحال هیچ گروهی و نیرویی چنین کاری نکرده…

دکمه بازگشت به بالا