برگزاری جلسات دادگاه رسیدگی به پرونده مجاهدین خلق، گام جدی ایران در مبارزه با تروریسم و وعدهگاهی برای همه ایرانیان منزجر از تروریسم است.
شش هفته از زمان آغاز دادگاه رسیدگی به اتهامهای سرکردگان گروه تروریستی مجاهدین خلق در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران میگذرد و اکنون سهشنبهها برای بسیاری از اصحاب رسانه، خانوادههای شهدای ترور و بخش زیادی از مردم ایران معنای خاصی دارد؛ سهشنبهها دیگر در تقویم خانوادههای شهدای ترور نه یک روز معمولی بلکه روزی برای سر دادن نوای دادخواهی است.
صبح روز ۲۶ دی ۱۴۰۲ همزمان که یادآور یکی از مهمترین برگهای تاریخ انقلاب اسلامی یعنی فرار شاه مخلوع از کشور بود، برای جمعیتی که در حال ورود به سالن محل برگزاری دادگاه مجاهدین خلق بود، یکی از روزهای موعود نیز به حساب میآمد.
از نخستین ساعات باز شدن در مجتمع تخصصی ویژه رسیدگی به جرایم قضایی تا ساعت ۱۱:۱۵ صبح که پایان جلسه ششم دادگاه اعلام شد، برگی از تاریخ ایران نه تنها برای حاضران در سالن دادگاه بلکه برای مردم ایران قرائت شد؛ برگی که اگرچه برخلاف جلسات پیش با سرعتی بیشتر ورق خورد، اما بهخوبی عمق رنج قربانیان جنایتهای تروریستی مجاهدین خلق آشکار کرد.
زمانی که یکی از کارکنان دادگاه شش زونکن سفید شناخته شده (زونکنهای حاوی بخشی از شکایت علیه جنایتهای تروریستی مجاهدین خلق) را در آغوش گرفته و به سالن آورد، تصویری از رنج و داغ به دل نشسته مردم ایران رقم خورد؛ داغی که به دلیل هولناک بودن و تکرار گاهوبیگاه جنایتهای تروریستی در ایران هیچگاه روبهسردی نمیرود.
برای کسانی که در جلسات پیشین دادگاه مجاهدین خلق حضور داشتهاند، بهندرت چهره ناشناختهای وجود دارد؛ همه حاضران از خانوادههای شهدای ترور تا اصحاب رسانه در سالن دادگاه به اعضای یک خانواده تبدیل شدهاند که دیدارهای سهشنبهای به بخشی مهم از زندگیشان تبدیل شده است.
حضور کارآموزان وکالت و دانشجویان دهه هشتادی رشتههای فقه و حقوق و حقوق، چهره جوانی به دادگاه میبخشد و نشان میدهد که مقابله و انزجار از تروریسم در ایران بخشی از گذشته تاریخی نیست و این واقعیت ریشه در جان جامعه و هویت ایران دارد.
برخلاف جلسات قبلی، همهمههای خبرنگاران برای گرفتن مصاحبه با خانوادههای شهدای ترور و وکلای مجاهدین خلق، به خوشوبشهایی دوستانه با هدف شنیدن درددل یا انتظاراتشان از دادگاهها تبدیل شده است؛ در حالی که خانوادههای شهدای ترور از رنج بعضا چند دههای خود و خانوادههایشان سخن میگویند، وکلای مدافع مجاهدین خلق از بیمهریها و تلخزبانیهایی حرف میزنند که پارادوکسی عجیب را برای آنها ایجاد کرده است.
یکی از وکلای تسخیری پرونده، با اشاره به شباهت شرایط ناخوشایند رقم خورده برای تیم وکلای تسخیری، تاکید کرد که ما همچنان به انجام وظیفه خود متعهد هستیم؛ ما سوگند یاد کردهایم بهعنوان بخشی از سیستم قضایی کشور برای حفظ جریان دادرسی عادلانه، بدون در نظر داشتن روحیات و نظرات شخصی خود از موکلانمان دفاع کنیم.
آنچه در این میان سبب شگفتی بود، تاکید این وکلا بر ضرورت ارتباط موکلانشان جهت ارائه اسناد و مدارک برای انجام دفاع بهتر بود.
جلسه رسمی است
تلاشهای برگزارکنندگان دادگاه برای مستقر کردن حاضران در صندلیهای خود فقط با ورود حجت الاسلام والمسلمین دهقانی و مرتضی تورک و امین ناصری مستشاران دادگاه، به نتیجه رسید؛ با اعلام رسمیت جلسه دادگاه، چشمها به وزیری، نماینده دادستان دوخته شده بود تا قرائت کیفرخواست را ادامه دهد.
و برگ ششم یک کیفرخواست تاریخی در سالن اجتماعات مجتمع تخصصی ویژه رسیدگی به جرایم اقتصادی با قرائت مشخصات متهم چهلوسوم آغاز شد.
قرائت کیفرخواست با خواندن مشخصات متهم ردیف هفتادم پایان یافت؛ سهم پررنگ زنان در میان فهرست متهمان، تهی کردن معنا از مفهوم خانواده، ارتباط با سازمانها و باندهای جنایتکار، شکنجه اعضای خواهان جدایی از گروه، اسناد سازمانها و نهادهای خارجی درباره تروریستی بودن گروه، سر به نیست شدن برخی از اعضا، … بخشی از واقعیت در جریان در یک گروه تروریستی با سابقه کشتار ۱۷ هزار ایرانی بود که وزیری آن را قرائت کرد.
با پیش رفتن قرائت کیفرخواست یک واقعیت دیگر بیش از جلسات پیش خود را نمایان کرد؛ متهمان پرونده عمدتا متولد دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ و به ندرت از دهههای ۱۳۵۰ هستند؛ این به معنای فریز شدن گروه داعیهدار دموکراسی در بخشی از تاریخ ایران است و این حقیقت را پیش چشم میآورد که گروه با وجود تلاشهای گسترده و هدایت شده در شبکهها و رسانههای اجتماعی و فعال نگه داشتن رادیو و سیمای منافق با دست رد جوانان بر سینه پر کینه خود مواجه شده است.
فرانسه، آلمان و آمریکا از جمله کشورهایی هستند که نامشان به دفعات در کیفرخواست شنیده میشود؛ این کشورهای مدعی دموکراسی و مقابله تروریسم از اصلیترین حامیان مجاهدین خلق هستند.
شکنجه در هتل!
وارونه شدن همه اصول، مفاهیم و واقعیتها در گروه تروریستی مجاهدین خلق بخشی از تلاش سرکردگان آن برای ادامه بقای جنایتکارانه گروه است؛ گروهی که با نام دفاع از حقوق زنان و دختران، آنها را از ابتداییترین حقوق انسانی که هیچ، از هویت زنانه خارج کرده و تبدیل به شکنجهگرانی بیرحم میکند، گروهی که با نام دفاع از مردم، آنها را در هر سن و سالی در خانه، مدرسه، مسجد، خیابان، … ترور میکند، گروهی که ارتقا در سلسلهمراتب خود را در انجام اقدامهای تروریستی تعریف کرده است؛ گروهی که با سردادن شعارهای میهنپرستانه در دامن دشمنان خود زندگی و از جیب آنها برای ضربه زدن به کشور تغذیه میکند؛ …
با در نظر داشتن واقعیت اصل وارونه بودن همه اصول در گروه تروریستی مجاهدین خلق، وقتی نماینده دادستان گفت که سرکردگان مجاهدین خلق از زندانهای در نظر گرفته شده برای شکنجه اعضای خواهان جدایی با عنوان هتل یاد میکنند، حیرتی در چهره حاضران در سالن ایجاد نشد.
براساس کیفرخواست قرائت شده، مجاهدین در این به اصطلاح هتلها، اعضای خواهان جدایی را به شدت شکنجه کرده و حتی به قتل میرساندند و براساس گفتههای اعضای بریده از مجاهدین خلق، زندان و شکنجه در پادگان تروریستی اشرف طبیعی است.
دنیای مجاهدین دنیای وارونهای است که انسانیت در آن به شکل معکوس یعنی سبعیت و حیوانیت در جریان است.
دادخواهی یک خواهر
در بخشی از دادگاه خواهر غلامحسین ابراهیم نژاد، از اعضای کشته شده مجاهدین خلق برخواسته و اعلام کرد که از مجاهدین به دلیل فریب و سپس کشتن برادرش شکایت دارد.
وی گفت که برادرش پس از پشیمانی از عضویت در گروه تروریستی قصد تسلیم و بازگشت به کشور را داشت که به دست مجاهدین کشته شد.
اعتراض یکی از وکلای تسخیری به صحبتهای خارج از روند دادگاه، با واکنش قاضی مواجه شد؛ حجت الاسلام والمسلمین دهقانی گفت که اگرچه این خانم جز شکات نیست، اما میتواند بهصورت قانونی شکایت کند.
و دفتری که هنوز به پایان نیامده است
قاضی دادگاه در ساعت ۱۱:۱۵ دقیقه با اعلام تنفس گفت که جلسه ششم رسیدگی به پرونده مجاهدین خلق پایان یافته و جلسه بعدی سهشنبه آینده برگزار میشود.
خروج از سالن دادگاه، حاضران را با نمایشگاهی کوچک اما غنی از جنایتهای مجاهدین مواجه کرد؛ نمایشگاهی که از هفته گذشته، نقطه پایان جلسات دادگاه شده است