سازمان مجاهدین خلق ید طولایی در دروغ پردازی و انکار حقایق دارد که در مواجهه با “مستند کودکان کمپ اشرف” این ترفند تکرار می شود.
همانطور که در مستند “کودکان کمپ اشرف” به تصویر کشیده شده است، سوژهها روایتهای هولناکی از آزار و اذیت، سوء استفاده و جنایات علیه کودکان در کمپ اشرف توسط اعضای فرقه رجوی بیان کردند.
نکته قابل توجه این است که صدها نفر دیگر نیز ادعاهای مشابهی را مطرح کردهاند و پیشتر از این ها عین آن را گفته اند. این موضوع تایید قابل توجهی بر صحت روایتهای سوژههای مستند و نشاندهنده وجود یک الگوی مشترک در تجربیات این افراد است.
تکرار این ادعاها از سوی افراد مختلف، نشان از عمق و گستردگی این جنایات دارد و به عنوان شاهدی قوی بر وقوع آنها در کمپ اشرف عمل میکند.
اطلاق اتهامات بی اساس:
فرقه در واکنش به این مستند، با رد مطالب آن، کارگردان و راویان را به مزدوری برای حکومت ایران متهم میکند. این اتهامات که تلاش مذبوحانه ای برای سرپوش گذاشتن بر حقایق است، چیزی جدید از سوی این سازمان مجاهدین خلق نیست.
سابقه سرکوب و مرگ مخالفان:
فرقه رجوی سابقه طولانی در سرکوب و مرگ اعضایی از خود دارند که برعلیه ارکان این گروه صدای اعتراض بلند کردهاند. قتل های داخلی مانند قتل قربانعلی ترابی، پرویز احمدی، جلیل بزرگمهر و حمزه حیدری و خشونت علیه منتقدان در کمپهای این گروه، گواه بارزی بر استبداد و ظلم این سازمان است.
دوگانه دوستان و دشمنان:
در جهانبینی فرقه رجوی، تنها دو دسته انسان وجود دارد: “دوستان” و “دشمنان”. هر کس که از خطوط قرمز این سازمان عبور کند، به طور خودکار به صف “دشمنان” تبدیل میشود و با تخریب، افترا و سرکوب مواجه میشود. این طرز تفکر دوقطبی، فضایی از ترس و سرکوب را ایجاد کرده که در آن، صدای منتقدان خاموش و سرکوب میشود.
دروغ پردازی های سرکردگان فرقه در مورد مستند “کودکان کمپ اشرف” بار دیگر نشان دهنده ماهیت استبدادی و ظلم این سازمان است. تلاش برای سرپوش گذاشتن بر حقایق و سرکوب صدای منتقدان، تنها نشان دهنده ضعف و ناامیدی این گروه منفور است. مردم ایران و جهان حق دارند از ظلم و ستم این فرقه آگاه شوند و برای آزادی و عدالت صدای خود را بلند کنند.
سالاری