گروه تروریستی مجاهدین خلق از خرداد ۱۳۶۰ و پس از عزل بنیصدر به صورت رسمی عملیات مسلحانه و ترور را برای مقابله با انقلاب مردم ایران برگزیده بود، در طول این سالها دست به جنایات زیادی در حق مردم ایران زده است. کارنامه جنایتهای گروه تروریستی مجاهدین خلق، تاریخی سیاه و ضد بشری را شامل میشود که سند قتل عام بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی است.
در کارنامه این گروه تروریستی فهرست بلندی از ترور شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی ایران وجود دارد؛ ترور ۷۲ نفر از شخصیتهای سیاسی کشورمان با انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور ناکام مقام معظم رهبری، ترور شهیدان رجایی و باهنر، ترور آیتالله دستغیب، آیتالله قدوسی و آیتالله مدنی، ترور صیاد شیرازی و ترور دانشمندان هستهای از دیگر اقدامهای تروریستی این گروه است از این روی دادگاه کیفری رسیدگی به اتهامات این گروه از سال گذشته آغاز شده است.
نخستین جلسه دادگاه اعضا و سرکردههای گروه تروریستی مجاهدین خلق سهشنبه ۲۱ آذر در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد و طی ۱۰ جلسه تا پایان سال گذشته ادامه یافت.
متهمان پرونده
تشکیلات موسوم به مجاهدین خلق (معروف به گروهک منافقین)، مسعود رجوی، مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی)، مهدی ابریشمچی، زهره اخیانی، فهیمه اروانی، مهدی براعی، مژگان پارسیایی، زهرا مریخی آهنگر کلایی، محمد علی توحیدی خانیکی، علی خدایی صفت، مهدی خدایی صفت، عباسعلی داوری فیضی پور آذر، سید مجید سید المحدثین، صدیقه حسینی، محمد طریقت منفرد، مهوش سپهری، قدسی خرازیان، مهناز سلیمانیان، محسن سیاه کلاه، مریم فضل مشهدی، بهشته شادرو، ژیلا دیهیم، ابوالقاسم رضایی، حمیرا حجتی امامی، محمود عطایی کاریزی، گلنار جواهری ساعتچی، مهریان حاجی نژاد، مرتضی اسماعیلیان مارنانی، دولت نوروزی منجیلی، زهرا بخشایی، محمد حیاتی، نیکو خائفی اشکذری، عذرا علوی طالقانی، جمیله ابریشم چی، محمود قجر عضدانلو، بدری پورطباخ و محمد جواد قدیری مدرسی از متهمان حاضر در این پرونده هستند.
فرهاد الفت، رؤیا احمدی موسوی، بهزاد نظیری، فرشته یگانه، معصومه بلورچی، یاسر جهان نژادی، فائزه خیاط حصاری محمدی، صالح رجوی، محمد سادات خوانساری، پرنیان سرآمد، حکیمه سعادت نژاد، حمیده شاهرخی امیری، ثریا شهری، پروین صفایی، محمود فخارزاده، عشرت محبت کار، علیرضا معدنچی، عباس میناجی مقدم، حمیدرضا اسحاقی، علیرضا امام جمعه، اسدالله اوسطی، فاطمه آدرسی، مصطفی آسیفی، زهره بنی جمالی، محمود بنی هاشمی، اسدالله بهرامی، علیرضا بهرامی، عزیز اله پاک نژاد، مهرافروز پیکر نگار، مریم حاج خانیان، احمد حنیف نژاد، پرویز خزایی، حسین دادخواه، فاطمه داوران، حسین ربوبی خبوشانی، سپیده ابراهیمی، بیژن رحیمی، آزاده رضایی، هادی روشن روانی، محمد سادات دربندی، فریدون سلیمی، عباس شاکری، سهیلا شعبانی، احمد شکرائی، سهیلا صادق، مهران صادق، طاهره ضیایی، کبری طهماسبی، رقیه عباسی، زهره عطریانفر، مهری علیقلی، مرتضی فخار، سید اسدالله فقیه دزفولی، ایرج فیض بوسجینی، پرویز کریمیان سیچانی، احمد گلپایگانی، فرید ماهوتچی حسینی، مهدی مددی الموسوی، سید محمود احمدی علون آبادی، سید جواد احمدی علون آبادی، اسماعیل مرتضایی، محمود معیری، رقیه ملک محمدی، حسن نظام الملکی، نسرین نظری علی آبادی، علی هادی زاده و الله کرم هوشنگی متهمان این پرونده هستند.
در دو جلسه اخیر دادگاه مجاهدین خلق چه گذشت؟
دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سهشنبه ۴ اردیبهشت ماه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) به صورت علنی برگزار شد، و تاکنون دو جلسه از دور جدید دادگاه با حضور اهالی رسانه و خانواده شهدای حوادث تروریستی تشکیل شده است.
خط و نشان برای سازمانهای بینالمللی و اینترپل
قاضی دهقان در یازدهمین جلسه دادگاه مجاهدین خلق اظهار کرد: به سازمانهای بینالمللی و اینترپل و دستگاههای قضائی و انتظامی کشورها بیان میکنم اکنون برای ۱۰۴ متهم با کیفرخواست صادره در دادگاه صالح رسیدگی به پروندهای در جریان قرار دارد که متهم به جنایاتی بیش از یک قتل هستند.
وی ادامه داد: اما اکنون ۱۰۴ نفر که متهم به پوست کندن زنده افراد و بمبگذاری هستند، نباید پیشگام شوند و از نهادهای صالح خود خواستار استرداد و خروج این افراد از کشورشان است تا تعیین تکلیف نهایی متهمان با این اتهامات در دادگاه صورت گیرد؛ دادگاهی که متهمان آن آزادانه حق انتخاب وکیل را دارند.
قاضی افزود: به مردم آلبانی و برخی کشورهای اروپایی اعلام میکنم اکنون افرادی که برای آنها کیفرخواست صادر شده است و دادگاهی با بهرهمندی از حق انتخاب وکیل برای دفاع از اتهامات انتسابی در وجود دارد؛ عملی که به نظر میرسد دولتهای این کشورها آنها را نسبت به این موضوع آگاه نکردند.
رئیس دادگاه ابراز امیدواری کرد دولتها با اولویت دادن به امنیت مردم خود در استرداد آنها به جمهوری اسلامی ایران، اقداماتی را در راستای منافع ملی خود انجام دهند.
باید اصحاب رسانه جنایات گروه مجاهدین خلق را رسانهای کنند
در ادامه با دستور قاضی سید میثم حکیم زاده حسینی یکی از وکلای شکات پرونده برای بیان اظهارات خود در جایگاه قرار گرفت.
حکیم زاده حسینی متن لایحه آماده شده را تقدیم دادگاه کرد و گفت: اصحاب رسانه باید جنایات گروه مجاهدین خلق را رسانهای کنند.
قاضی در تذکر به این وکیل بیان کرد: دادگاه هنوز واژه جنایت و جرم را به کار نبرده است و در کیفرخواست از واژه اتهامات استفاده شده است، هنوز دادگاه هیچ قضاوتی نکرده است.
جنایات مجاهدین خلق کمتر از جنایات امروز غزه نیست
در ادامه حکیمزاده حسینی، وکیل شکات پرونده گفت: آنچه از این حوادث بر میآید نشان میدهد جنایاتی رخ داده است که هر کس توصیف آن را بشنود کلامی غیر از این نمیتواند بگوید، از نظر وجدان عمومی اصحاب رسانه تکلیفشان این است که موارد را انعکاس دهند. آنچنان که امروز میبینیم در جنایات غزه وجدانها بیدار شده است و همه موضعگیری میکنند.
وی ادامه داد: اتفاقی که در این چهل و چند سال گذشته در ایران به دست جنایتکاران تروریست سازمان مجاهدین خلق رخ داد کمتر از آن چیزی نیست که امروز در غزه میبینیم. ما با افرادی مواجه هستیم که حد اعلای جنایت و خیانت را در مورد کشور خود و منافع ملی خودشان به کار بردند.
وکیل برخی از شکات پرونده با اشاره به یک سند از اسناد ساواک اعلام کرد که مسعود رجوی بعد از آنکه همرتبههای او در سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. این موضوع در یک نامه ارتشبد نصیری به صراحت آمده است.
وی ادامه داد: سوال بیپاسخ از سوی اعضای گروه تروریستی مجاهدین خلق این است چرا به رغم محکومیت مسعود رجوی به اعدام و به رغم اجرای حکم سایر اعضا، اما رجوی نه تنها اعدام نشد بلکه ریاست گروه را برعهده گرفت و بعدها مشخص شد که او در اختیار دادن اطلاعات سایر اعضا و لو دادن آنها به سازمان امنیت و اطلاعات کشور برآمده بود.
قاضی دهقانی پرسید: در چه سالی این اتفاق رخ داده است؟
وکیل گفت: در سال ۱۳۵۰ و مستنداتی که از سال ۱۳۵۱ وجود دارد درباره عفو مسعود رجوی وجود دارد. مکاتبات ساواک درباره مسعود رجوی به تاریخ فروردین سال ۱۳۵۱ وجود دارد.
قاضی دادگاه از وکیل پرسید: آیا این افراد میخواهند مستنداتی به دادگاه ارائه دهند؟
وکیل پاسخ داد: بله.
قاضی خطاب به وکیل پرونده گفت: مستشار دادگاه تقاضا دارد موضوع عفو بیشتر تبیین شود و توضیحات بیشتری داده شود؟ آیا حسب ادعای شما این فرد از عوامل ساواک است یا متهمی بوده که حکومت وقت وی را عفو کرده است؟
وکیل شکات گفت: طبق نامه ارتشبد نصیری، مسعود رجوی از عوامل اصلی و سرکردگان سازمان در دهه ۵۰ بوده است و به این واسطه در کنار سایر سرکردگان این سازمان محکومیت قطعی به اعدام دارند. طبق مکاتبات رجوی یک استثنا و یک نور چشمی ساواک بوده و به رغم محکومیت قطعی اعدام درخواست عفو و تخفیف مجازات برای وی داده شده است.
با دستور قاضی، صفاءالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی به عنوان مطلع معرفی شده وکیل برخی شکات در جایگاه قرار گرفت. تبراییان در معرفی خود گفت: فارغالتحصیل رشته شرق شناسی از دانشگاه سن ژوزف بیروت، صاحب تألیف ۳۵ جلد کتاب، برنده جایزه کتاب برتر سال و جلال آل احمد و برترین کتاب در حوزه مقاومت هستم و در کتاب خوابگردها به موضوع سازمان مجاهدین خلق و ارتباط رهبران سازمان مجاهدین خلق با نهادهای اطلاعاتی و نظامی عراق پرداختهام.
تبراییان به تبیین مستندات شکات در زمینه ارتباط رهبران سازمان، نحوه شکلگیری این سازمان، مبنای فکری تشکیل سازمان، جریانهای انقلابی و اجتماعی و سیاسی که از زمان تشکیل سازمان در جهان رخ دادند، پرداخت.
این پژوهشگر تاریخی افزود: شروع کار سازمان مجاهدین خلق با تأیید عالمان و دانشمندانی بزرگی مانند ربانی شیرازی، لاهوتی، مطهری، طالقانی و شریعتی همراه بود، اما با اعدام رهبران سازمان در سال ۱۳۵۰ ساختار رهبری سازمان دچار تغییر شد هرچند رهبران قبلی کشاورزی و شیمی و فنی درس خوانده بودند و اطلاعات آنها از جامعهشناسی و دین و مذهب و شریعت بسیار کم بود.
وی ادامه داد: در دهه ۱۳۵۰ رهبران سازمان شروع به تحریف تفسیر آیات قرآن کردند و حتی بین چگوارا و هوشی مینه و امام حسین (ع) تفاوتی قائل نبودند. آنها کفر آمده در قرآن را معادل امپریالیسم میدانستند و روحانیون را بلای جان اسلام و مسلمین میدانستند.
تبراییان با بیان اینکه اولین بار از سوی حاکمیت پهلوی دوم به گروه نادر شایگان و شعاعیان، لقب مارکسیست اسلامی داده شد، اظهار داشت: به نظر میرسد که اسلام ابزار دست مجاهدین بود، زیرا ۹۵ درصد جمعیت کشور شیعه بودند و نمیشد که با نهضت مارکسیستی برانگیخته شد و اسلام مارکسیستی را پیش برد؛ در حقیقت رگههای مارکسیسم در جزوههای رهبران و کادر اصلی سازمان وجود داشت.
تبراییان با استناد به سوابق تاریخی و جراید و مطبوعات آن دوره زمانی به نحوه فعالیت و تغییر رویکرد سازمان مجاهدین خلق پرداخت و اقدامات مسعود رجوی و همکاری وی ساواک را تشریح کرد.
در جلسه دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مجاهدین خلق که در روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و وزیری نماینده دادستان در مجتمع قضائی امام خمینی برگزار شد، قاضی دهقانی با علنی اعلام کردن جلسه دادگاه گفت: پروندهای مشتمل بر کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران در مورد اتهامات ۱۰۴ سرکرده گروه مجاهدین خلق و شخصیت حقوقی سازمان به دادگاه واصل شد که شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران طبق قانون در حال رسیدگی به این پرونده است.
قاضی بیان کرد: به کشورهایی که میزبان متهمان این پرونده هستند تذکر میدهیم، میزبانی از این متهمان برابر کنوانسیونها بینالمللی مبارزه با تروریسم جرم محسوب میشود و برخی از این کشورها مانند فرانسه نسبت به میزبانی متهمان این پرونده که متهم به اقدامات تروریستی و جنایت علیه بشریت هستند، تجدید نظر کنند و نسبت به استرداد آنها مطابق اعلان قرمز صادر شده با سازمانهای بینالمللی همکاری کنند. همچنین مردم کشور آلبانی به دلیل اینکه میزبان متهمان این پرونده است، استرداد آنها را به ایران را از دولت خود پیگیری کنند.
در ادامه قاضی از حکیم زاده وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد.
در ادامه حکیمزاده وکیل شکات گفت: در بازه زمانی سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ که دوره جذب سازمان موسوم به مجاهدین خلق محسوب میشود، اعضای این سازمان متشکل از جوانان با تفکرات اسلامی و رویکردهای لیبرالی بود و در حوزه اعتقادی جزء گروههای اسلامگرا محسوب میشدند و اهداف مبارزاتی خود را مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد رژیم پهلوی اعلام کرده بودند.
در ادامه قاضی گفت: مسعود رجوی و تقی شهرام هر دو در راستای مارکسیست شدن سازمان حرکت کردند؟
وکیل در ادامه پاسخ داد: آنچه به عنوان تغییر ایدئولوژی در کیفرخواست به آن اشاره شده است این است که تغییر ایدئولوژیک توسط تقی شهرام صورت نگرفته است. بسیاری از اهل فن معتقدند که تغییر ایدئولوژی صورت نگرفته است، تقی شهرام نقاب سازمان به اسلام گرایی را در دورهای از چهره سازمان مجاهدین برداشته است.
قاضی گفت: یعنی کتابهایی که قبل از سال ۵۰ نگارش شده است در سازمان و منتشر شده ریشههای مادیگرایی داشته است؟
وکیل شکات گفت: سازمان مجاهدین به جهت اینکه در حال عضوگیری بوده پوسته و تفکر اسلامی را مطرح کرده و جوانان مسلمان و اسلامگرا را جذب کرده در یک مرحله تقی شهرام نه تنها تغییر ایدئولوژی بلکه روتوش برداری از سازمان را اجرایی کرده است.
قاضی پرسید: آیا کسانی بودند که در برابر این مادی گرایی مقاومت کرده باشند؟
وکیل گفت: در کتاب خاطرات احمد احمد که همراه با همسرش یکی از افراد جدا شده از سازمان مجاهدین است و اعتقادات محکمی داشتند و با هدف مبارزه با طاغوت وارد مجموعه سازمان شده و با تحریکات رؤسای سازمان آنها به مبارزه دعوت شدهاند.
وکیل شکات گفت: اعضای سازمان تا آنجا که میتوانستند اعتقادات مذهبی را کمرنگ کنند و در نهایت به سمت حذف افراد میآوردند که حذف همسر احمد احمد از جمله اقدامات آنها است. مسعود رجوی وقتی احمد احمد در زندان بوده است همسرش را به خارج از شهر دعوت میکند که در کتابها سه بار عنوان شده است و خواستهای را مطرح میکنند که از سوی او رد میشود؛ و این برخورد سبب میشود در زمان آزادی احمد احمد در زندان است اجازه ملاقات با همسرش را نداشته باشد.
وکیل شکات در ادامه قرائت لایحه گفت: به تدریج سازمان مارکسیست را به عنوان مشی اعتقادی خود عنوان کرد، انحراف ایدئولوژیک سازمان به واسطه تقی شهرام ایجاد شد که از سوی سازمان توسط افراد نفوذی صورت گرفت و متوجه مقاومت افرادی، چون احمد احمد در برابر تغییر ایدئولوژیک شدند، ساواک با استفاده از مسعود رجوی به عنوان منجی مبارزه با مواضع مارکسیستی تقی شهرام در سازمان برجسته میکند. درحالیکه آنچه رجوی بیان میکند نیز ریشههای مادیگرایانه داشته و چهرهای دیگر از مارکسیست است؛ که به واسطه ساواک طراحی شده است.
در ادامه کارشناس مبانی اعتقادی علی صداقت به جایگاه حاضر شد.
علی صداقت با حضور در جایگاه گفت: در مورد سازمان موسوم به مجاهدین خلق که آن را سالها به عنوان سازمان مجاهدین خلق میشناسیم باید نکاتی را بدانیم. با سازمانی طرف هستیم که در دهههای گذاشته جرایم خشن اعم از شکنجه قتل و ترور به کرات انجام و مشی عملی برای خود داشته است باید ابتدا مبانی اولیه آن را بدانیم چرا که در فلسفه هر عملی بر مبنای نظری است بایدها و نبایدها بر مبنای هستها و نیستها است.
وی گفت: آنچه از سوی سازمان در سال ۵۴ اعلام شده تا به امروز باقی مانده و ما همه این جنایاتی که میبینیم در این سالها صورت گرفته است با همین مشی مسعود رجوی است که آمده و یک تفکراتی را اعلام کرده است. سازمان کتابهای متعدد اعتقادی را چاپ کرده است و از قدیمیترین و مهمترین آن کتاب شناخت است که مانیفست اصلی این سازمان حساب میشود.راه انبیا کتاب دیگری است که مقوله وحی و نبوت را مورد بحث قرار داده است، کتاب مهم و مختصر دیگر برای شناخت افکار آنها دینامیزم قرآن است همه تلاش این است که باید هویت این سازمان را بشناسیم.
صداقت گفت: کلمهای بنام التقاط برای آنها مطرح میشود در این مفهوم همه میگویند آنها ویترین اسلام داشتند و چیزهای دیگر، اما ابتدا ما باید ببینیم چگونه بودند.
این کارشناس مبانی اعتقادی گفت: برخی معتقد مارکسیستها و سوسیالیسمهای مسلمان نما هستند، اسلام و مارکسیست و همچنین سوسیالیسم تناقض اعتقادی دارد.
وی ادامه داد: همه ما دیدیم که پردهها کنار رفت و اکنون آنها در دامن لیبرالیسم و امپریالیسم قرار گرفتند. حتی اگر بگوییم اعضای سازمان کمونیستهای مسلمان نما هستند باز هم قابل اطلاق نیست. کمونیست باید در کنار مردم باشد، اما در شعبانیه عراق در مقابل تودهها و در کنار دیکتاتوری بنام صدام قرار گرفتند. بنده تعبیری دارم و آنها را ماکیاولیستهای مسلمان نما و یا پراگماتیسمهای مسلمان نما برای رسیدن به قدرت مسعود رجوی میدانم.
وی ادامه داد: هر عملی بر مبنای نظر است، اما نظر اینها بر مبنای عمل شده بود، یعنی منفعت سنجی کردند، روزی با نقاب کمونیست، روزی با اسلام، روزی با امپریالیسم؛ ما با بیهویتترین گروهی که در تاریخ معاصر شکل گرفته از لحاظ مبانی فکری مواجه هستیم. امام خمینی تعبیر منافق را برای آنها برگزیدن. منافق کسی است که در ظاهر ادعای دین دارد و در باطن کافر است. تعریف کلاسیک منافق است ما باید پدیده جدیدتری مواجه شدیم در موضوع مجاهدین کسانی که میگویند ما مسلمانیم. اعتقاد به توحید و الله و معاد دارد بعد خودش میگوید این الله و این دینی که من اسلام میدانمش این نیست که شما میبینیدش.
این کارشناس گفت: این صحبت مریم رجوی در میتینگی در پادگان اشرف در اوایل دهه هشتاد است که میگوید ما خدای مشهور و خدای آخوندها را از روز اول قبول نداشتیم.
وی ادامه داد: ما وقتی بفهمیم به لحاظ اعتقادی با چه گروهی مواجه هستیم رفتارها و جنایتهای آنها نیز در کشتار ۱۷ هزار نفر قابل درک میشود.محسن زال در کتاب چریک مجاهدین خلق در زاویه با مسعود رجوی و اعتقاد او به خدا میگوید: خدای او (مسعود رجوی) تا از بین نرفتن امپریالیسم از تاریخ بیرون و به مثابه نابود است و پس از نابودی امپریالیسم هم مشخص نیست.
صداقت گفت: در صفر تا صد یکی دیگر از کتابهای آنها به نام تکامل، کلمه خدا در آن نیست. این کتاب یک سیر داروینیستی دارد که موضوعات این کتاب از جمله موضوعات مهم آنها در مانیفستشان است. اهل فن معتقدند این کتاب ترجمه درسنامههای مارکسیستی است. آنها خدا را همین قوانین طبیعت و قانون علیت میدانند. آنها اسم ماتریالیسم تاریخی را اصول شناخت دینامیک گذاشتند، اما به همان مبانی ماده گرایی معتقدند.
قاضی در ادامه به کارشناس مبانی اعتقادی گفت: چنانچه اینها اشهد ان لا اله الا الله بگویند به چه اللهای گواهی میدهند؟
صداقت گفت: الله آنها خارج از جهان ماده نیست و اللهای است که همان اصل علیت است آنها میگویند خارج از عالم ماده چیزی نداریم همان نگاه مادهگرایانه است.
صداقت گفت: کتابهای سازمان مجاهدین خلق نشان میدهد که آنها یک نگاه کودکانه در دیدگاههای آنها وجود دارد و حتی الفبای مسائل اعتقادی را هم رعایت نمیکنند.
جوانان با تفکر اسلامی جذب سازمان مجاهدین خلق شدند
در ادامه حکیمزاده مجدد با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.
حکیمزاده، وکیل شکات با حضور در جایگاه گفت: در بازه زمانی سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰، که دوره جذب سازمان موسوم به مجاهدین خلق محسوب میشود، جوانان با تفکر اسلامی جذب سازمان شدند. اعضای این سازمان متشکل از جوانان با تفکرات اسلامی بودند و این سازمان در حوزه اعتقادی جزو گروههای اسلامگرا محسوب میشد و اهداف مبارزاتی خود را مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد رژیم پهلوی اعلام کرده بود. از سال ۱۳۵۰ ساواک، سازمان مجاهدین خلق را زیر ذرهبین قرار میدهد و مؤسسان اصلی سازمان اعدام میشوند و زمینه برای حضور “مسعود رجوی” و “تقی شهرام” در هسته مرکزی سازمان مجاهدین خلق فراهم میشود.
وی بیان کرد: در مرحله نخست با محوریت تقی شهرام، سازمان “مارکسیسم” را به عنوان مشی اعتقادی خود انتخاب میکند. انحراف ایدئولوژیک سازمان توسط تقی شهرام در سازمان ایجاد شد. در مرحله دوم ساواک با بهکارگیری مهره دیگری به نام مسعود رجوی او را بهعنوان منجی مبارزه به مواضع مارکسیستی معرفی میکند، اما تمام تحرکات سازمان به سمت مارکسیسم بود.
در ادامه قاضی گفت: مسعود رجوی و تقی شهرام هر دو در راستای مارکسیسم شدن سازمان حرکت کردند؟
وکیل شکات در ادامه پاسخ داد: بسیاری از اهل فن معتقدند که تغییر ایدئولوژی در سازمان صورت نگرفته است و فقط تقی شهرام نقاب اسلامگرایی از چهره سازمان مجاهدین خلق برداشته است.
قاضی از وکیل شکات پرسید: آیا افرادی از اعضای سازمان وجود داشتند که با برداشته شدن نقاب اسلامگرایی از چهره سازمان مخالفت کرده باشند؟
وکیل شکات پاسخ داد: بله؛ “احمد احمد” یکی از افراد جداشده از سازمان مجاهدین خلق است. این فرد بههمراه همسرش با هدف مبارزه با طاغوت عضو سازمان مجاهدین خلق شدند، زیرا ابتدا سازمان پایه دینی داشت. احمد احمد و همسرش هر دو با اعتقادات مذهبی وارد سازمان شدند و در برههای از زمان به کوتاه شدن آیه قرآن از آرم سازمان و حذف کامل آیه قرآن اعتراض کردند.
باید ابتدا اصول اعتقادی سازمان مجاهدین خلق را بررسی شود
در ادامه علی صداقت کارشناس مبانی اعتقادی و استاد دانشگاه با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.
صداقت گفت: سازمان مجاهدین جنایات زیادی انجام داده است. باید ابتدا اصول اعتقادی سازمان مجاهدین خلق را بررسی کنیم. این سازمان اعضای زیادی داشته است. مسعود رجوی در سال ۱۳۵۴ اعلام کرده که سازمان مجاهدین یک مشی و اعتقاد مستقل دارد؛ جنایاتی که رخ داده است بر اساس اعتقادات و با دستور مسعود رجوی بوده است.
صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین کتابهای زیادی را برای اعضای خود منتشر کرده است که یکی از این کتابها، کتاب “شناخت” است. این کتاب به عنوان اصلیترین مشی اعتقادی سازمان محسوب میشد.
صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین ابتدا یک ویترین اسلامی داشت. برخی گفتهاند که اعضای سازمان، مارکسیستهای اسلامگرا هستند، اما در بررسیها میبینیم که مارکسیسم با اسلام در تناقض است. سازمان مجاهدین خلق ۱۷ هزار نفر از مردم ایران را شهید کرد و در ماجرای انتفاضه شعبانیه مردم عراق نیز مقابل توده مردم و در کنار صدام جنایتکار قرار گرفت. تمام این اتفاقات رخ داد تا مسعود رجوی به قدرت برسد.
این کارشناس مسائل اعتقادی گفت: در کتاب “شناخت” سازمان مجاهدین خلق آمده است اگر ما بخواهیم به خدا اعتقاد پیدا کنیم، به خدایی نیاز داریم که در عمل به سود ما باشد در غیر این صورت باید به خدا شک کنیم. یکی از نکات مهم این است که ما با گروهی مواجه هستیم که در برهههای زمانی، ایدئولوژی خود را بر اساس کارهایی که قصد داشتند انجام دهند، تغییر میدادند. در برههای از زمان مارکسیسم را انتخاب کردند و یک زمانی اسلامگرا بودن عامل موفقیت سازمان بود، نقاب اسلام را بر چهره زدند؛ یک زمانی به سمت امپریالیسم رفتند. در حقیقت ما با بیهویتترین سازمان از نظر مبانی فکری در عصر معاصر روبهرو هستیم.
صداقت افزود: امام خمینی در مورد سازمان مجاهدین خلق از تعبیر منافقین استفاده کردهاند. منافق کسی است که در ظاهر ادعای دینداری میکند، اما در باطن به دین اعتقادی ندارد. مجاهدین خلق رسماً اعلام میکنند که ما به خدا اعتقاد داریم، اما خدای ما با خدای شما متفاوت است. مریم رجوی در اواخر دهه ۸۰ در جلسهای اعلام میکند که ما خدای مشهور و خدای آخوندها را از روز اول قبول نداشتهایم.
این کارشناس مسائل اعتقادی ادامه داد: “محسن زال” در کتاب “چریک مجاهد خلق” در رابطه با اعتقادات مسعود رجوی به خدا نوشته است: خدای مسعود رجوی تا از بین نرفتن امپریالیسم بیرون ایستاده است و بعد از نابودی امپریالیسم معلوم نیست این خدای نو ظهور چه نقش و کاربردی دارد.
صداقت گفت: در کتاب “تکامل” سازمان مجاهدین خلق، که جزء کتب اصلی این سازمان محسوب میشود، به تکامل عالم بر اساس نظریه داروین پرداخته شده، اما در هیچ جای این کتاب نامی از خدا برده نشده است.
صداقت بیان کرد: این کتاب در حقیقت ترجمه کتب مارکسیستی است.
صداقت ادامه داد: سازمان مجاهدین اعلام میکند که به توحید اعتقاد دارد، اما توحید آنها با اعتقادات مردم متفاوت است. اعضای سازمان به دلیل اینکه مردم آنها را کمونیست خطاب نکنند، اقدام به تغییر الفاظ و عناوین میکردند. در کتاب “مکتب راهنمای عمل” سازمان مجاهدین خلق آمده است که فردی معتقد است که ابتدا کمونیسم را قبول کرده باشد.
اهداف ساواک از میان برداشتن افراد اسلامگرا که قصد نابودی رژیم پهلوی را داشتند بود
در ادامه دادگاه حکیمزاده، وکیل شُکات در جایگاه قرار گرفت و بیان کرد: یکی از اهداف ساواک از میان برداشتن افراد اسلامگرا که قصد نابودی رژیم پهلوی را داشتند، بود. در فروردینماه سال ۱۳۵۸ زمانی که مسعود رجوی و موسی خیابانی بهعنوان نفرات اول و دوم سازمان شناخته میشدند، به خواست امام خمینی مبنی بر اعلام مبنای اعتقادی سازمان مجاهدین خلق، اعضای این سازمان ضمن اعلام اینکه به اصول اسلام معتقد هستند، مبنای اعتقادی خود را اسلام اعلام میکنند. این در حالی است که دلایل زیادی مبنی بر مارکسیسم شدن سازمان قبل از این تاریخ وجود دارد.
حکیمزاده گفت: در مکالمات بین مسعود رجوی و موسی خیابانی در زندان آمده است که تئوری سازمان به نوعی تطابق بین اسلام و مارکسیسم است و باید بازنگری در مورد آن انجام شود. خدا در تئوری سازمان مانند کلاه است و میتوان این کلاه را از سر برداشت بدون اینکه اتفاقی رخ دهد.
به افراد دارای تفکر مستقل در سازمان اجازه رشد داده نمیشد
وکیل شُکات گفت: در آبان سال ۱۳۵۵ دو نفر از اعضای سازمان به نامهای “محمدقاسم عبداللهزاده” و “محسن طریقت”وارد هسته مرکزی سازمان شدند. از همان زمان بین تقی شهرام و محمدقاسم عبداللهزاده و محسن طریقت اختلاف ایجاد میشود. محمدقاسم عبداللهزاده و محسن طریقت طرح ترور شاه را مطرح میکنند که از سوی تقی شهرام مورد مخالفت قرار میگیرد. این در حالی است که ترور افراد اسلامگرا در دستورکار تقی شهرام قرار داشت.
حکیمزاده گفت: سران سازمان برای بقای خود به هر کاری دست میزدند. به طور کلی در سازمان به افرادی که دارای تفکر و شخصیت مستقل بودند، اجازه رشد داده نمیشد.
حکیمزاده در ادامه بیان کرد: سازمان مجاهدین خلق با رویکرد قدرتطلبی مسعود رجوی اقدام به حذف فیزیکی افراد شاخص این سازمان میکرد که نمونه آن لو دادن خانه زعفرانیه در سال ۱۳۶۰ است، که منجر به حذف موسی خیابانی، اشرف ربیعی و دیگر اعضا شد.
اعضای زندانی دستگیر شده توسط ساواک به اعتمادی که به آنها شده بود پشت پا زدند
در ادامه تبراییان، پژوهشگر تاریخ گفت: سازمان دارای دو عضو به نامهای “تراب حقشناس” و “حسین احمدی روحانی”بود. تراب حقشناس با مدرک کارشناسی ارشد حقوق سرشناسترین فرد تحصیل کرده سازمان بود. سازمان به واسطه این افراد با حزب بعث ارتباط برقرار کرد. در اواخر سال ۱۳۵۸ چندین نفر از سازمان حذف شدند. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای زندانی سازمان که توسط ساواک دستگیر شده بودند، آزاد شدند. متأسفانه اعضای سازمان به اعتمادی که به آنها شده بود پشت پا زدند و هزاران نفر را شهید کردند.
مسعود رجوی مرد حضور در میدان نبرد نبود
وی گفت: مسعود رجوی به همراه بنیصدر به خارج از کشور فرار کرد. بعد از ۶ ماه در ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ شاهد لو رفتن خانه زعفرانیه بودیم. این خانه توسط اعضای سازمان لو رفت تا موسی خیابانی حذف شود. نفوذ موسی خیابانی بین افراد بیشتر از مسعود رجوی بود.
قاضی گفت: به نظر شما سازمان به اعضای خود خیانت کرده است؟
تبراییان گفت: مسعود رجوی مرد حضور در میدان نبرد نبود. مسعود رجوی حدود ۱۰ ماه بعد از اتفاق خانه زعفرانیه و کشته شدن اشرف ربیعی با دختر بنیصدر ازدواج کرد. بعد از آن مسعود رجوی با مریم رجوی ازدواج کرد در حالی که مریم رجوی همسر یکی از اعضای سازمان بود.
وی بیان کرد: سازمان ۳ عملیات مهم انجام داده است. یکی عملیات آفتاب در منطقه فکه بود. این عملیات ۸ فروردین سال ۱۳۶۷ رخ داد و حدود ۲۰ روز بعد شاهد حمله آمریکا به دو سکوی نفتی ایران بودیم. عملیات دوم چلچراغ نام داشت و در شهر مهران انجام شد. بعد از این عملیات کنگره آمریکا از این سازمان مجاهدین خلق را به رسمیت شناخت.
تبراییان گفت: در ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۹ منطقهای در عراق به نام عامریه بمباران شد. در پی این حادثه سازمان ۹۰۰ کودک را از اعضا خانواده آنها جدا کرد و به اروپا فرستاد. این جنایات قابل پذیرش نیست. سازمان مجاهدین خلق اعضای خانوادهها را از هم جدا میکرد. در این برهه زمانی سازمان در عراق دارای چندین زندان بود. سازمانی که برای اعضای خودش ۱۰ زندان تأسیس کرده بود با مردم عادی چه رفتاری میکرد.
وی بیان کرد: ما با افرادی مواجه هستیم که حتی اعضای خودش را هم به کشتن داده است و امیدواریم دولت عراق نیز به جنایات سازمان علیه مردم این کشور ورود کند.
در ادامه حکیم زاده وکیل شکات گفت: جنایات سازمان تنها به مردم ایران محدود نمیشد.
تا کنون دوازده جلسه از این دادگاه برگزار شده است و سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ نیز سیزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین، برگزار خواهد شد.