کینه شتری رجوی با بی.بی.سی و التماس های وارونه وکالتی

در حالی که این روزها رجوی علی الظاهر نان حمایت پارلمانترها و پارلمان های اروپایی را می خورد، اما در همان حال نمی تواند کینه و عداوت خود را نسبت به بی اعتنایی رسانه های این کشورها و علی الخصوص از بی بی سی پنهان کند. البته نه اینکه رسانه های مورد نظر واقعاً نخواهند به سازمان گوشه چشم نشان بدهند، بلکه از جهت اشرافی که به بی اعتمادی و نفرت مردم ایران از مجاهدین دارند، بیم آن دارند که توجه به آنها منجر به از دست دادن مخاطبان فرضی شان شود. اما چنانچه مشاهده می شود این رویه اصلاً به مذاق رجوی خوش نمی آید. تازه ترین واکنش خصمانه رجوی و رسانه های مجازی اش در قبال این بی اعتنایی ها متوجه شبکه بی بی سی شده و آنگونه که از ظواهر امر بر می آید این بی اعتنایی رجوی را خیلی برآشفته و عصبانی کرده است. ناگفته نماند که کینه مجاهدین و رجوی نسبت به بی بی سی کینه ای شتری و دیرینه است و ریشه اش بر می گردد به سالها پیش و علی الخصوص به حضور برخی شخصیت های سیاسی مخالف سازمان که سخت مورد کینه مجاهدین بودند. اما این بار کینه شتری رجوی زیر پوشش دفاع از رسانه آزاد و مبارزه علیه سانسور و فیلترینگ و توسط یکی از قلم به دستان او عود کرده است. قضیه از این قرار است که شخصی به نام عباس رحمتی برای اظهار نظر در برنامه نوبت شما با بی بی سی تماس می گیرد و خواستار وصل شدن به مجری برنامه و رفتن مستقیم روی آنتن می شود. اما آنگونه که اظهار می دارد، از آن سوی خط ابتدا چند سؤال مقدماتی درباره موضوع برنامه و بعد هم خواستار شماره تلفن نامبرده جهت شرکت دادن جناب در برنامه می شوند که ایشان از این بابت بسیار عصبانی و برافروخته شده و از فرط عصبانیت قلم به دست می گیرند و ابتدا در مذمت سانسور و فیلترینگ و در نهایت وابستگی و مزدوری بی.بی.سی برای جمهوری اسلامی سنگ تمام می گذارد و دست آخر هم بی.بی.سی را از سر تحقیر مفتخر به باجی می کند. البته هرکس از عمق قضایا و انگیزه های پنهان ایشان آگاه نباشد، بر اساس ادعاهای اولیه واقعاً جانب او را گرفته و با او همصدا می شود. اما مسئله اینجا است که اینها تمامی بهانه و صغری و کبری است هم برای خالی کردن بغض و کینه های قدیمی و هم عصبانیت های تازه که در ادامه به آن اشاره خواهد رفت. هرچند که ما در این نوشته قصد تبرئه نمودن بی بی سی را نداریم، اما خوشمزه این است کسی بی.بی.سی را به سانسور و فیلترینگ متهم می کند که خود در هر نسبت و سلسله مراتب تشکیلاتی یا سمپاتی با مجاهدین، بهتر از هرکس می داند که تلویزیون رجوی تا چه اندازه در امر سانسور و فیلترینگ و دروغ پردازی و تحریف و اغواگری و تخریب و تهدید و تروریسم رسانه ای و مزدوری و وابستگی از همه نوع اش و همچنین ماهیت فرقه ای و سکت و ارتجاعی اش دست و بال تمام رسانه های ایدئولوژیک و فرقه ای و دولتی و حزبی و مافیایی و… را از پشت بسته است. اینکه چطور نویسنده مقاله می تواند با چنین عقبه رسانه ای از رجوی در مذمت سانسور و فیلترینگ قلم فرسایی کند، خودش حدیث تکراری است که عدم توجه بی بی سی به سازمان نه از روی مزدوری برای جمهوری اسلامی است، بلکه درگیری و تنش این روزنامه با جمهوری اسلامی در سالهای اخیر کاملاً مشخص بوده و حتی درچند مورد نمایندگی این روزنامه در تهران تعطیل و اعتراضات جمهوری اسلامی به مسئولین این روزنامه و دولتمردان انگلیسی به علت دخالت آنها در آشوبهای سال گذشته منتشر شده است. تا امروز جز آنها که در متن مناسبات رجوی بوده اند، هنوز کسی از عمق و وقاحت و دهشت آن آگاه نیست. اما اینکه چطور رجوی می تواند از یک طرف نان حمایت های ادعایی پارلمانترها و پارلمان کشورها را بخورد و از سوی دیگر نمک دان آنها را با زدن اتهام وابستگی و مزدوری برای جمهوری اسلامی بشکند، این هم از آن دوگانگی ها و وقاحت ها و نیرنگ بازی هایی است که فقط مختص رجوی و رسانه ها و قلم به دستان او است. اما آن رنجش و سوزیدگی که باعث شده این قلم به دست رجوی بار دیگر کینه های شتری را نبش قبر کند، در ادامه آن حب و بغض های مورد اشاره یکی هم به کل نادیده گرفته شدن رجوی و دار و دسته اش در بی.بی.سی حتی در حد انعکاس اظهار نظر منتقدین او است. واقعیت امر این است که بی.بی.سی سالها است از خیر انعکاس اخبار مربوط به رجوی نیز گذشته است. یک دلیل اش می تواند این باشدکه بی.بی.سی نمی خواهد با آدم بی ظرفیت و بی ادب و نزاکتی مثل رجوی دهان به دهان بگذارد. دلیل دیگرش می تواند این باشد که علی القاعده تمامی رسانه چنین نگرش منفعلانه ای به رجوی و مجاهدین دارند. و اتفاقاً می شود دلیل اصلی و عمده کینه توزی رجوی از بی.بی.سی را در همین بی اعتنایی و نادیده گرفته شدن رجوی خلاصه کرد. این را شاید برخی به اغراق گویی تعبیر کنند، اما برای اثبات این ادعا بخشی از مقاله مورد نظر کفایت می کند. البته سوزش نویسنده جایی مضاعف می شود که اتفاقاً موضوع برنامه نوبت شما حول وضعیت اپوزیسیون در ایران و واکنش های احتمالی در قبال برخورد جمهوری اسلامی با معترضین داخلی است، و از آنجا که رجوی پس از سه دهه جنایت و تروریسم و سوء استفاده از رسانه و لابی گری و وابستگی و فرافکنی و فریبکاری در پارلمان های اروپایی و علیرغم آن همه حمایت های ادعایی در سطح کنگره و اتحادیه اروپا و خلاصه مجالس ریز و درشت اروپایی، هنوز نتوانسته حتی در حد یک مخالف جمهوری اسلامی از سوی بی.بی.سی جدی گرفته شود، اینچنین به فغان و فحاشی افتاده و ضمن تکرار اتهام مزدوری بی.بی.سی به جمهوری اسلامی، در نهایت نتوانسته انگیزه اصلی اش را پنهان کند. "بی بی سلطان در طول این یک سال همیشه خبرها را به نفع رژیم پخش کرده است. در واقع سیاست و استراتژی بی بی سی در جهت حفظ نظام است و گهگاهی با عوض کردن تاکتیک هایش به راه خود ادامه می دهد ولی در هیچ موردی از حفظ نظام کوتاه نیامده است. بی بی سلطان آنچنان سیاست های خود را پیش می برد که در نگاه اول فکر می کنی که درست است ولی وقتی به عمق مسئله فرو می روی برداشتت عوض می شود مثلاً از زمانی و مکانی صحبت می کند که در ایران اپوزیسیونی وجود ندارد و یا اگر دارد به آن بها نمی دهد و از زاویه ای برخورد می کند که خودش می خواهد و می توان گفت جانب رژیم را می گیرد و اپوزیسیون وخبرهای آنها را یا مطرح نمی کند و یا اگر مطرح می کند کاملاً در جهت منافع رژیم و بهتر بگویم در جهت خواست رژیم خبر را پخش می کند." (1) این ادعا در حالی بیان می شود که سؤال برنامه مورد نظر نوبت شما، گمانه زنی درباره برخوردهای احتمالی جمهوری اسلامی با رهبران معترضان و اپوزیسیون داخلی است. اما از آنجا که رجوی کسی جز خودش را به عنوان اپوزیسیون به رسمیت نمی شناسد، قلم به دست او نیز در نهایت مجبور می شود با زبان ملتسمانه و خودتحقیرانه ای حرف آخرش را به صراحت بیشتری بنویسد: " اگر بی بی سلطان بی طرف بود که می باید حداقل یکی از برنامه های "نوبت شما"را به اپوزیسیون اختصاص می داد." (2) و دقیقاً به همین دلیلی که بی.بی.سی تاکنون به جد و تفصیل درباره این اپوزسیون مدعی یعنی سازمان مجاهدین برنامه نداشته و انگار نه انگار که رجوی سه دهه است برای براندازی و سرنگونی دست به هر ناکرده ای زده، و اصلاً او را نه تنها به عنوان تنها اپوزیسیون و آلترناتیو که اصلاً در موضع یکی از چند اپوزیسیون هم به رسمیت نمی شناسد، حالا هر کاری هم در جهت تقویت و اطلاع رسانی سایر جریانات کرده و بکند، به همین دلیل در راستا و اهداف جمهوری اسلامی و بقا آن عمل می کند. و برای نویسنده مقاله فرقی هم نمی کند که همین بی.بی.سی در طول یک سال و نیم گذشته از هیچ کوششی در این راستا دریغ نکرده باشد، اما چون نسبت به رجوی و مجاهدین منفعل است، بطور اتومات وار در جرگه مزدوران او قرار می گیرد. ناگفته نماند که موضع نگارنده سوای آن کینه توزی و حب و بغض های رجوی به بی.بی.سی، و متقابل نحوه برخورد و موضع بی.بی.سی در رابطه با رجوی و جریانات داخل ایران فی النفسه هیچ سنخیت و تعاملی با نتیجه گیری های مستتر در مقاله نداشته و نه دال بر حمایت و جانبداری از بی.بی.سی و نه تأیید مواضع آن رسانه در قبال مسائل داخلی محسوب می شود. 1- بی بی سی، بی بی باجی رژیم برای تست دستگیری موسوی و کروبی!به قلم عباس رحمتی. سایت آفتابکاران سوم بهمن ماه 1389.
2- همان.

خروج از نسخه موبایل