در کر هماهنگ و ضد انقلابی 25 بهمن امسال که با برنامه ریزی دقیق تمامی گروه های ضد انقلاب خارجه نشین و فتنه گران و معاندین داخلی اجرا شد آنان قصد داشتند به بهانه حمایت از انقلاب مردم مصر دست به آشوب و اغتشاش دیگری بزنند تا ضمن تحت شعاع قرار دادن تظاهرات مردم ایران در روز 22 بهمن خوراک تبلیغاتی برای حامیان غربی شان تهیه کنند ولی هوشیاری و مقاومت مردم مسلمان ایران آنان را همانند گذشته ذلیل و خوار نموده است.
متاسفانه در این اغتشاش دو تن از جوانان میهن نیز توسط همین فرصت طلبان و آشوب گران جان خود را نثار انقلاب نمودند.
رهبران فتنه گر و منافقان، به رسم همیشگی خود از خون این جوانان نگذشته و قصد دزدیدن این شهیدان را دارند. فرقه رجوی که سابقه دیرینه ای در سوء استفاده از خون جوانان میهن را دارد روز گذشته ملیجک دربار رجوی (مهدی ابریشم چی همسر اول مریم قجر) را به همراه تعدادی انگشت شماری از فریب خوردگان خود در جلوی سفارت ایران در پاریس گرد هم آورده تا ضمن سخنرانی برای کشته های این واقعه اشک تمساح بریزند این در حالی است که آنان خود متهم به تیراندازی به سوی جوانان و مردم حاضر در صحنه می باشند.
یاوه گویی های روز گذشته یاوه گوی همیشگی رجوی پلید (مهدی ابریشم چی) که سابقه دیرینه ای در چاپلوسی دارد ما را به یاد سخنرانی وی به مناسبت جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ایران در کارخانه ایران لعاب در تبریز در مقابل کارگران این کارخانه می اندازد.
وی که در آن زمان مدیر داخلی این کارخانه بوده ضمن دستور به کارگران برای تزئین و چراغانی آن، به ایراد سخنرانی مشمئز کننده از تاریخچه سلاطین ایرانی تا ظهور رضا شاه کبیر!!! و شاهنشاه عظیم الشان!!! می پردازد: بنا به گزارش روزنامه های آن وقت از جمله روزنامه مهد آزادی به تاریخ 22 بهمن 1350 چنین می خوانیم:
آقای مهندس مهدی ابریشم چی مدیر داخلی کارخانه (ایران لعاب) ضمن خیر مقدم، از شرکت کنندگان و نمایندگان وزارت کار و تلویزیون ملی ایران در باره جلسه برگزاری جشن های دوهزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشایی ایران و زندگانی و صفات کوروش کبیر و تاریخچه سلاطین ایران از دوره هخامنشی تا سلسله پهلوی شرح مبسوطی ایراد کرد.
نامبرده ضمن اشاره به وضع ایران قبل از ظهور رضا شاه کبیر و تشریح خدمات شاه فقید در نجات کشور و دوران پر افتخار آن شاهنشاه عظیم الشان گفت:
" در اثر کشاندن جنگ دوم جهانی به ایران و وقوع حادثه تاسف آور سوم شهریور 1320 موسسه سلسله جلیله پهلوی مجبور به مفارقت و دوری از ایران گردید ولیعهد و فرزند لایق معظم له شاهنشاه آریامهر در سخت ترین شرایط زمام کشور را به دست گرفت و با رهبری مدبرانه و با شجاعت و اراده خلل ناپذیر، سکان کشتی شکسته میهن را به ساحل نجات رهبری کرد".
البته آقای مهندس کارخانه دار بعد از سرنگونی شاه توسط مردم ایران یک شبه ضد شاه شده و فریاد ضد امپریالیستی سر می دهد و عنوان می کند که: ما در شرایطی بسر می بریم که از یک مرحله بسیار حساس از انقلاب شکوهمندش است مرحله ای که اگر پیروز مندانه طی شود ضربه کاری نه فقط به منافع امپریالیزم در ایران بلکه به منافع امپریالیزم در منطقه هم وارد خواهد آمد " اما شعارهای ضد امپریالیستی او و رهبر وطن فروشش چندان پایدار نبوده و بعد از شروع جنگ به دامن دست نشانده غرب یعنی صدام رفته و چندین سال در جنگ عراق علیه میهن به خیانت و وطن فروشی در عراق مشغول بودند.
وی که سابقه طولانی در ثناگویی و کاسه لیسی نزد حاکمان وقت داشته این شغل شریف خود را از زمان شاه شروع نموده و بعد از ثناگویی از شاه به عراق رفته و به ثناگویی صدام معدوم پرداخته و بر همین اساس رجوی خائن او را در زمان جنگ عراق علیه ایران مسئول جاسوسی و وطن فروشی نزد عراقی ها نموده بود وحتی در جریان انقلاب طلاق همسر و ناموس خود را تقدیم رجوی نموده است اکنون بعد از به بن بست رسیدن فرقه رجوی در عراق به غرب پناه برده و با برادران امپریالیزم همسو گشته و همصدا با آنان به پارس کردن علیه انقلاب و مردم ایران مشغول است. که در همین راستا افتخار این را داشته است که در چندین مرحله طی کنفرانس خبری در غرب اطلاعات هسته ای ایران را به دوستان امپریالیستی خود هدیه کرده است.
حال جای این سئوال است که:
آقای ابریشم چی که از مسئولین دفتر سیاسی سازمان بوده و در رابطه تنگاننگی با رجوی وطن فروش قرار داشته چگونه می توانسته بدون هماهنگی با رهبری سازمان این چنین به ثناگویی از شاه بپردازد؟ آیا این موضع گیری و سخنرانی این شخص برای شاه، ما را به این سئوال نمی رساند که رهبری او (رجوی خائن) نیز در یک رابطه پشت پرده با نوکران امپریالیزم کار می کرده است؟