رشد فزاینده زنان ایرانی در پنجاه سال گذشته بر کسی پوشیده نیست بطوری که شیرزنان و دلاورانی نیز از سال ها قبل هم صدا و همراه با مردان ایرانی در مباره علیه نظام دیکتاتوری شاه جنگیدند و در این راه متحمل زندان و شکنجه و یا حتی جان خود را نثار مردم و انقلاب نمودند که حضور میلیونی زنان ایرانی در تظاهرات علیه نظام شاهنشاهی گواه این مدعاست که البته نتیجه و روند رو به رشد این حرکت و تغیر انقلابی زنان ایرانی را در بعد از انقلاب اسلامی می توان از میزان حضور آنان در صحنه سیاسی و اجتماعی مشاهده نمود.
پیشرفت های علمی زنان ایرانی دوشا دوش مردان در علوم مختلف از جمله فن آوری هسته ای , پزشکی , مهندسی و…که چشم گیر تر از آن است کسی بخواهد منکر پیشرفت زنان در جامعه بعد از انقلاب شود.
مشاهدات روزانه از حضور بالای پنجاه درصدی زنان در تحصیلات دانشگاهی نسبت به مردان و اشتغال اداری گسترده و فعالیت های اجتماعی دیگر , خود بیانگر این واقعیت است که زنان توانسته اند جایگاه بسیار خوبی در جامعه ایران کسب نموده و از حقوق نسبتا خوبی بر خوردار باشند.
اما آنچه که ما را بر آن داشته تا در این باره بنویسیم , افکار ارتجاعی و فرقه ای رجوی دجال نسبت به زنان ایران و تبلیغات سو دستگاه های دروغ پرداز آن نسبت به زنان است.
رجوی پلید اخیرا برای عقب نماندن از صحنه سیاسی ایران و سو استفاده از اعتراضات اجتماعی و برای تبلیغ افکار فرقه ای خود در صدد است تا چنین وانمود کند زنان معترض در این تظاهرات متاثر از افکار فرقه ای مریم قجر و انقلاب طلاق او می باشند و مدعی است که از این پس زنان نیروی تغییر در جامعه ایران خواهند بود.
این عقب مانده از صحنه سیاسی و اجتماعی ایران که در عشق بازی نامشروع با رجوی آش شور انقلاب طلاق خود را با زور و حقه به خورد همه زنان قرارگاه اشرف داد در توهم به اصطلاح انقلاب رهایی بخش خویش مدعی رهبری ایدئولوژیک همه زنان عالم است و ادعا دارد از این پس هر گونه تغییر اجتماعی فقط و فقط از کانال زنان با رهبری او انجام خواهد پذیرفت.
خانم قجر که دنیای خارج تشکیلات فرقه را با دنیای یک سوی اشرف اشتباه گرفته است سعی دارد در بحث های مطرحی خود موضوع اصلی و مهمی را از اذهان مخاطبین پنهان کند و از چگونگی تغییر در زنان سخنی به میان نیاورد.
او در دنیای غیر واقعی و فرقه ای خود (همانطوری که در مناسبات در اشرف دیدیم) ابتدا در صدد تغییر هویتی و القای افکار فرقه ای بر زنان است و سپس در دنیای ارتجاعی خود آنان را نیروی تغییر می بیند.
البته او در دنیای بیرون تشکیلات و در غرب آنچنان از حق و حقوق زنان دم می زند که انگار او تنها منجی زنان عالم است ولی برخورد او و همسر فراریش در قرارگاه اشرف از سال ها قبل هرگز چنین چیزی را نشان نمی دهد که او حتی کوچکترین حقی برای هیچ زنی قائل شود او زن را یک ابزار در تشکیلات فرقه ای و تنها وسیله برای هوس بازی رجوی می بیند.
رجوی زن باره و مریم هرزه ادعا دارند که با انقلاب طلاق باعث رشد و تغییرات در افکار زنان گشته اند و اگر زنان دنیا هم وارد این بحث شوند می توانند تغییر یابند و بعنوان اصلی ترین نیروی تغییر اجتماعی در جوامع بشریت شناخته شوند.
حال چگونه این زنان باید متحول شوند تا چنین تحول بزرگ اجتماعی صورت گیرد، بایستی به مراحل تغییر زنان در انقلاب طلاق رجوییها نگریست:
1- سه طلاقه کردن اجباری زنان از همسران در محضر دست نشاندگان ایدئولوژیک رجوی
2- بیرون آوردن رحم زنان که بنا به اسناد و شواهد تا کنون 150 زن مجاهد خلق را برای بچه دار نشدن و یا جلو گیری از ایجاد هرگونه مشکل دیگر و تسلیم نمودن مطلق, عقیم نمودند.
3- جدا نمودن بچه های شیر خوار و… از مادران که در زمان انقلاب طلاق بچه دارند
این کودکان بعد از انقلاب طلاق به بهانه های مختلف به خارج از عراق منتقل و یا به کنیسه ها و افراد خارجی فروخته شده اند که اسناد و شواهد زنده آن حی و حاضرند
4- تفکیک زنان از مردان و ایجاد حصارهای بلند با سیم های خاردار در محیط بسته برای آسایشگاه های زنان در قرار گاه اشرف
5- عدم ارتباط غیر تشکیلاتی و فردی زنان و مردان و تفکیک ساعت کار روزانه همچون زوج و فرد کردن پمپ بنزین برای زنان و مردان
6- حضور مستمر در نشست های شستشوی مغزی به منظور ایجاد نفرت در زنان از مردان (به جز شخص رجوی)
7- به عقد دائم رجوی زن باره در آمدن
در انقلاب طلاق مریم هر زنی پس از سه طلاقه شدن از همسر سابق خود بایستی به عقد دائم مسعود رجوی در آید و تنها مرد محرم در دنیا برای وی رجوی است.و این به منزله عبور هر زن از انقلاب ایدئولوژیک مسعود و مریم است.
افشاگری خانم بتول سلطانی از اعضای شورای رهبری سابق فرقه از مشاهدات عقد جمعی زنان شورای رهبری توسط رجوی کثیف نمونه آن است.
8-قطع هر گونه ارتباط عاطفی و… با دنیای خارج خود حتی پدر مادر و فرزند و..ابراز عشق مستمر به رجوی بعنوان تنها همسر و صاحب ایدئولوژیک (یعنی خدا خود)
و…… البته گذر از این مراحل برای همگان آنقدر آسان نبود که بر این سیاهه و چند سطر آمده است بلکه رجوی برای عبور دادن زنان از کوران انقلاب دجالگری خود بسیاری از آنان را به زیر زمین های زندان دبس در شهر کرکوک و یا زندان های چند گانه اش در اشرف برده است تا حتی به زور هم شده انقلاب او را بپذیرند که در این راه چند نفری کشته و تعدادی در زیر فشار روحی تاب تحمل نیاورده به طرق مختلف خودکشی کردند که تاکنون اطلاعات چند مورد آن توسط فراریان و جداشدگان از قرارگاه اشرف در چند سال گذشته افشا شده است.
– از دیگر راه حل های مریم کثیف برای عبور دادن این زنان از انقلاب طلاق انتقال افراد و زنان به پایگاه های دیگر مرزی و… بود تا آنان دور از همسر و فرزندان و بستگان خود قرار داشته باشند.
همانطور که اشاره شد برای ناامید کردن افراد تعداد زیادی از زنان را به بهانه های مختلف براحتی عقیم نمودند که دیگر به فکر همسر و ازدواج بعد از فرار احتمالی نباشند.
– در نهایت با ضرب و شتم و شکنجه و حصار فیزیکی و ذهنی آنان را به زور در قرارگاه نگه داشته است که بتازگی چند نفر از زنان موفق به فرار از قرارگاه اشرف شده اند که بایستی بعدا شاهد افشای گوشه های دیگری از میزان احترام به حق و حقوق زنان توسط مسعود و مریم باشیم!!!
حال رجوی دجال با داشتن چنین افکار ارتجاعی نسبت به زنان برای فریب افکار عموم به هر حیله و دروغی متوسل می شود تا خود را طرفدار حقوق زن جا زند و برای این کار نیز تاکنون حقه های زیادی بکار برده است آنها حتی بعد از سقوط صدام و تسلیم نیروهای سازمان به نیروهای آمریکایی برای خوش آمد گویی از فرماندهان نظامی آمریکایی , خانم فهیمه اروانی که سمبل انقلاب طلاق بود را با سر و وضع مشمئز کننده غربی پسند گربه بدست به استقبال شان فرستادند تا چنین وانمود کنند که فرقه ما هم فرهنگ غربی دارد و نگاه متفاوتی نسبت به زنان داریم!!
البته بنا به گفته شاهدان عینی بعد ها نیز برای استمرار این پیام به غربی ها در مهمانی سربازان و افسران پایین تر حفاظت قرارگاه نیز این بخت بر گشتگان دختران میلیشیای اشرف را بزک و در کمال بی غیرتی برای پذیرایی آنان فرستادند تا به آنها بقبولانند که ما همچنان در مسیر رو به رشد و تاثیر پذیری فرهنگی غرب و از ما بهتران هستیم!!