گزارشی از کمپ اشرف

چرا کسی در مورد نقض مستمر و فاحش حقوق بشر در کمپ اشرف تحقیق نمی کند؟ خانواده های اعضای اسیر سازمان مجاهدین خلق در کمپ اشرف از اوایل فوریه سال 2010 تا کنون در جلوی دروازه این کمپ تحصن کرده و بست نشسته اند تا شاید بتوانند خبری از جگرگوشگان به گروگان گرفته شده خود دریافت کنند و شاید ملاقاتی با خانواده های اسیر خود داشته باشند. مادران و پدران پیر، خواهران و برادران نگران و فرزندان و نوه های چشم براه همه و همه یک سال گذشته را به امید دریافت خبری از جگرگوشگانشان سپری کرده اند. آنها از جلوی درب قرارگاه اشرف نام خانواده های خود را صدا می زنند به این امید که صدایشان به گروگانها برسد. آنها در روی خاکریزهای اطراف قرارگاه سرک می کشند و جگرگوشگانشان را به نام صدا می زنند. واکنش سران فرقه رجوی (مجاهدین خلق) متاسفانه قابل پیش بینی بود. آنها طبق معمول و در راستای حرکات فرقه گرایانه دیگرشان عمل کردند. آنها یک سال است که مانع ملاقات اسرا و گروگانهای داخل کمپ با خانواده هایی که بست نشسته اند می گردند. ارتباط افراد داخل کمپ نه تنها با خانواده هایشان در ورودی کمپ که با کلیت دنیای خارج قطع است و به همین دلیل هم هست که سازمانهای حقوق بشری و یا ناظرین بین المللی و کشوری هیچ گونه امکانی برای نظارت بر وضعیت اسفناک گروگانهای رجوی در داخل این کمپ را ندارند. رهبران مجاهدین خلق در واکنش به صدا زدن های خانواده ها، گروگانها را از مناطق کناری کمپ به قسمت مرکزی اسارتگاه منتقل کردند تا مانع دیده شدن و یا شنیده شدن خانواده ها توسط اسرا گردند. با این ترفند رجوی، خانواده ها مجبور شدند با بکار گیری از بلندگو صدایشان را بلند تر کنند تا صدایشان به گوش جگرگوشگانشان برسد و گروگانها از استمرار حضورشان مطلع شوند. خانواده ها با توجه به شرایط فرقه ای داخل کمپ و محدودیت های موجود گروگانها از جمله ممنوعیت ازدواج (البته بجز با مسعود رجوی) و ممنوعیت نشریات و رادیو تلویزیون و تلفن و نامه و… شروع به پخش آهنگ و در مقاطعی حتی پخش صدای صحبت و خنده بچه (که بیش از دو دهه به گوش ساکنین داخل قرارگاه نرسیده است) نمودند که رهبران فرقه رجوی را بشدت شوکه کرد. مجاهدین خلق بسرعت به مقابله پرداختند. سران فرقه بلندگوهای قوی و گوشخراشی را در اطراف قرارگاه مستقر کرده و سعی کردند با این بلندگوها (که غالبا بطرف داخل قرارگاه شعار پخش می کند) جلوی رسیدن صدای خانواده ها به داخل را بگیرند. متاسفانه بعد از مدتی شاهد بودیم که مجاهدین خلق وسائل پارازیت پیچیده امریکایی را وارد کرده و با استفاده از آنها به جان خانواده ها افتادند. پزشکان بر تاثیرات مخرب پخش این پارازیت ها با وسائل پیچیده امریکایی که در اختیار مجاهدین خلق قرار داده شده است تاکید دارند و آن را هم برای سلامتی خانواده ها و هم برای سلامتی گروگانهای رجوی در داخل کمپ بشدت مضر میدانند. خانواده ها هیچ چاره ای جز نشستن در کنار قرارگاه اسرا و صبر و دعا ندارند. روزهای اول سران مجاهدین نفرات را مجبور می کردند که به جلوی قرارگاه آمده و به خانواده های خودشان ناسزا بگویند و باصطلاح تظاهرات کنند ولی اکنون حتی همین نگاه از دور به جهان خارج از قرارگاه را هم جرم تلقی می کنند. آنها اکنون مجبور هستند تا از مرکزی ترین قسمت های داخلی قرارگاه (که دیدی به بیرون نداشته باشد و بیرون هم آنها را نبیند) شعار های مرگ بر دیکتاتور سر بدهند و صدای آن را خانواده های منتظر و داغدیده در مقابل درب از طریق بلندگوهای فرقه بشنوند و در حسرت یک لحظه دیدار با فرزندان و یا والدینشان اشک بریزند. یک دختر جوان با روسری مارک "شانل" برای دیدار با پدرش گریه می کند. وی توضیح میدهد که پدرش بیست و پنج سال قبل اسیر جنگ ایران و عراق شده و اکنون بیست و سه سال است که در قرارگاه اشرف و در اسارت سران فرقه تروریستی مجاهدین خلق است. وی می گوید که بیست و پنج سال است پدرش را ندیده و میخواهد که پدرش را آزاد کنند تا با وی به خانه برگردد. وی اشک میریزد و می گوید که تا زمانی که پدرش را نبیند از اینجا نخواهد رفت. خانواده ها هیچ چاره ای ندارند و دستشان از همه جا کوتاه است. روز و شب به امید رسیدن صدایشان به جگرگوشگانشان در کنار کمپ می نشینند و آنها را صدا می زنند. اگرچه اکنون قفل درب ورودی اسارتگاه به همت همین خانواده ها شکسته شده ولی هنوز دسترسی به گروگانها و اسرای داخل بازداشتگاه اشرف امکان پذیر نیست. سران مجاهدین خلق تمامی افراد را به دایره ای داخلی تر منتقل کرده و با سیم خاردار و خاکریز و وسایل دیگر آنها را محبوس کرده اند. آنها همچنین با استقرار کامیونها و وسائل دیگر سعی می کنند تا وسائل پخش پارازیت خود را از نگاه خارج از قرارگاه مخفی نگه دارند. آنها از وسائل استتار و گونی و غیره برای استتار وسائل امریکایی پخش پارازیت استفاده می کنند. ولی وحشیانه ترین طریق مقابله سران مجاهدین با خانواده های گروگانها استفاده از گارد ویژه مسعود رجوی سرکرده فرقه تروریستی است. وی گارد ویژه خود را مامور کرده است تا در محوطه های کناری بازداشتگاه با ماشین و یا بصورت پیاده گشت بزنند. خانواده ها را پیدا کنند و با فحاشی و حمله به آنها باعث ناامیدی آنها گردند. گارد ویژه رجوی با استفاده از سنگ قلاب ها و تیرو کمان های ابداعی و دست ساز مفتول های آهنی و تیر و سنگ به سوی خانواده ها پرتاب می کنند. برخی از این تیرهای پرتاب شده به برخی از خانواده ها اصابت کرده که باعث جراحات جدی نیز گردیده است. البته حامیان فرقه تروریستی مجاهدین خلق در کشورهای امریکای شمالی و اروپا به دروغ پردازی های خود در مورد مسائل مربوط به کمپ اشرف ادامه میدهند. پارلمانهای کشورهای غربی محلی برای تاخت و تاز لابی های حقوق بگیر و بی شرم حامی تروریسم شده است والبته دولت ها نیز درمقابله با این تاخت و تاز هر از گاهی در همین پارلمانها حقایقی را اعلام می کنند که خیر، مجاهدین خلق هیچ ربطی به کنوانسیون چهارم ژنو نداشته و ندارد (به کرات در سالهای اخیر در پارلمان بریتانیا، پارلمان اروپا و همچنین امریکا به لابی های مواجب بگیر گوشزد شده است) و خیر، کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل متحد هیچ وقت به مجاهدین خلق در عراق پناهندگی اعطا نکرده است (باز بارها به همین لابی ها گوشزد شده) و خیر، هیچ نقض حقوقی از گردانندگان این فرقه نشده است و کمپ بصورت هفتگی توسط یونامی و همچنین امریکایی های نظامی مستقر در محل نظارت می گردد (این را هم باز هفته گذشته خانم اشتون در پارلمان اروپا گوشزد کرد) خارج از تبلیغات صهیونیستی/ تروریستی فرقه رجوی، مقامات عراق با اطمینان کامل امنیت و حفاظت از کمپ اشرف را برعهده گرفته اند و اطمینان حاصل می کنند که همه گونه مایحتاج از مواد غذایی تا دارو و وسائل ضروری به داخل کمپ برسد. و البته همین مقامات از طرف دیگر اطمینان حاصل می کنند که مواد غیر ضروری از جمله تسلیحات، مواد منفجره و مهمات و سیم خاردار به داخل کمپ وارد و یا از آن خارج نشود. سوالی که هنوز هیچ کس از مقامات دولتی بگیریم تا همین لابی ها و پشتیبانان تروریسم فرقه رجوی قادر به پاسخ دادن نبوده و نیستند این است که چرا کسی به کمک این خانواده ها نمی آید؟ چرا به سران فرقه رجوی (سازمان تروریستی مجاهدین خلق) هنوز اجازه می شود تا بیش از سه هزار و پانصد نفر را در داخل کمپ به اسارت بگیرند؟ چرا کسی به قصد آزادی این گروگانها اقدامی انجام نمی دهد؟ و البته، چرا سازمانهای حقوق بشری بین المللی در رابطه با نقض مستمر و فاحش حقوق بشر در داخل کمپ اشرف اقدام و یا حتی تحقیقی نمی کنند؟ چرا؟

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا