بعد از کشته شدن تعدادی دیگر از اعضای فرقه که مسئول مرگ آنان رجوی جنایت کار می باشد رهبران فرقه با موضع گیری های متناقض که نشان از سردرگمی آنان است و هنوز درک درستی از شرایط نداشته و می خواهند باز نفرات دیگری را به کشتن بدهند بطور مثال می توان به چند نمونه از این فریبکاری ها اشاره کرد.
بعد از کشته شدن اعضای فرقه در اشرف مریم قجر در یک برنامه مضحک برای گرامی داشت به کشتن دادن اعضای خود به صحنه آمده و با رندی تمام دست به موضع گیری جدیدی زده و موذیانه عنوان کرد که حاضر است برای خارج شدن از اشرف پول بلیط هواپیما را بدهد و نفرات فرقه به آمریکا و یا اروپا بروند وی عنوان نمی کند که چرا بعد از سرنگونی صدام معدوم این حرف را به نیروهای خودش نگفته بود و هنوز بر ماندن در اشرف تاکید داشت البته باید گفت در این باره هنوز کسی وی را به بازی نگرفته و برای حرفش تره هم خورد نکردند وی اکنون با آویختن به غرب و نمایندگان بازنشسته غربی سعی دارد فرصتی برای خروج از اشرف بخرد ولی این یک فریبکاری بیش نیست.
ولی شوهر فراریش به گونه دیگری حرف می زند مسعود جنایتکار با دادن پیام در تلویزیون فرقه هنوز هم بر طبل جنگ و پایداری در اشرف می کوبد و با به صحنه آوردن نفرات فرقه در شوی تلویزیونی خود سعی می کند که باید برای مقابله مبنی بر خروج از اشرف در مقابل نیروهای عراقی مقاومت کنند و اگر لازم باشد همه در این راه کشته شوند رجوی جنایت کار برای اینکه بر این کار خود صحه بگذارد. نمونه ای از نامه جعلی سربازان عراقی که در اشرف بودند و در آن از مقاومت و استقامت نیروهای سازمان در مقابله با گلوله و غیره که برای خانواده هایشان نوشته بودند را خواند و در آن عنوان کرد که اعضای اشرف از آرمانی دفاع می کنند البته باید گفت که این کار رجوی فریبکار هیچ کس را نمی تواند گول بزند و حتی مرغ پخته را به خنده می اندازد. وی سعی کرده با دجالگری اینگونه نشان دهد که حتی سربازان عراقی هم از استقامت و مقاومت شما اشرفیان به حرف آمدند تا بتواند باز هم نفرات خودش را فریب دهد و بر این کارشان صحه بگذارد و از طرف دیگر با مراجعه به پیامهای قبلی خودش سعی کرده که اینگونه نشان دهد که تا آخر باید در اشرف مقاومت کرد و نباید از آنجا خارج شد وی در ضمن به خواندن نامه یکی از کشته های این درگیری پرداخته تا شاید با احساسی کردن این مسئله بتواند باز هم به فریب کاری دست بزند و نفرات خود را برای مقابله با نیروهای عراقی تشویق کند و در این راه کشته شوند.
در تناقضی دیگر از روز 19 فروردین سران فرقه بطور مستمر تکرار می کنند که چرا بیماران ما را به بیمارستان های بعقوبه و بغداد نمی برند و در گام بعدی عنوان می کنند که باید نیروهای آمریکایی معالجه بیماران آنها را قبول کند که بعد از چک پزشکی نیروهای آمریکایی فقط هفت نفر که لازم بوده را به بیمارستان خودشان بردند تا به درمان آنان بپردازند سران فرقه اکنون عنوان می کنند که باید بیماران را به اربیل ببرند و…
هر روز اطلاعیه صادر می کنند که مانع رسیدگی بیماران ما می شوند ولی روز بعد عنوان می کنند که بیماران ما در بغداد و بعقوبه بستری هستند و… کدام حرف سران فرقه را باید باور کرد بستری شدن در بغداد را یا فرستادن آنها به اربیل و بیمارستان نیروهای آمریکایی را. سران فرقه با این کارها دنبال چه چیزی هستند آنان اصلا به فکر جان نفرات بیمار نیستند آنان سعی دارند که دوباره پای نیروهای آمریکایی را به قرارگاه باز کنند و بتوانند با این کار بین نیروهای عراقی و آمریکایی شکاف ایجاد کنند.
اکنون خانواده ها می دانند که مسئول مرگ عزیزانشان فقط شخص رجوی پلید می باشد و باید وی مسئول پاسخگویی این جنایت باشد چرا زمانی که امکان خارج شدن از عراق وجود داشت سران فرقه بر طبل جنگ طلبی در اشرف می کوبیدند؟
چرا سران فرقه هنوز هم بر ماندن در اشرف تاکید دارند؟ چرا واقعیت های موجود جهان خارج از اشرف را به اعضای خود نمی گویند؟ چرا اجازه ملاقات به اعضای خود با خانواده ها را نمی دهند تا آنان بتوانند آزادانه تصمیم بگیرند؟ چرا هنوز در گفتار و عمل و گفتن واقعیت به اعضای خود دوگانه عمل می کنند؟
در پایان باید هشدار داد که این خواسته رجوی جنایتکار است و کسی نباید از اعضای فرقه سالم از قرارگاه خارج شود عنوان کردن اینکه به اروپا و یا آمریکا بروند دروغی بیش نبوده و رجوی خونخوار سعی دارد با دجالگری بتواند تابلوی من در آوردی عاشورا (البته از مدل رجوی) را با ریختن خون اعضای خودش کامل کند و به حیات ننگین خودش ادامه دهد.