در حالی دستگاه قضائی فرانسه پرونده 17 ژوئن را مختومه اعلام می نماید و به سرکرده باند تروریستی خانم عضدانلو منع تعقیب قضائی می دهد که هزاران پرونده از اقدامات تروریستی این فرقه سالیان در دادگاههای ایران و عراق باز و به دلیل فرار رهبران و مسئولان باند از اجرای عدالت قابل پیگیری نمی باشد.
جای تامل است که چرا در سال 2003 دستگاه قضائی فرانسه حکم دستگیری و بازداشت خانم عضدانلو و 35 نفر از سرکردگان باند را یک جا صادر نمود و اعلام نموده است که اسناد زیادی از طرح های آتی تروریستی این فرقه در محل کار و زندگی سرکرده باند یافته است و…
آیا دستگاه قضایی کشور فرانسه تحت نفوذ دولت فرانسه بوده است؟ پس چگونه می توان به بی طرفی و احقاق حق و حقوق مردم و اجرای عدالت قضائی فرانسه اعتماد کرد؟
این روز ها خانم قجر و دستگاه تبلیغاتی او در تلاشند تا حکم 17 ژوئن را ناشی از زد و بندهای پشت پرده جمهوری اسلامی ایران با دولت فرانسه معرفی کنند و برای انحراف افکار عمومی در لیست تروریسم قرار داشتن فرقه خود را یک شوخی بیشتر ندانند و دولت مردان آن روز فرانسه را متهم به همکاری با رژیم ایران می کند.
حال اگر در فرض باور کنیم که دولت مردان آن روز فرانسه با زد و بند با دولت ایران شما را تحت تعقیب قرار دادند و آن حکم را صادر کردند پس باید به این باور رسید که دستگاه قضایی بر اساس منافع دولت خود عمل می کند، بنابراین می توان نتیجه گرفت که این قوه در حال حاضر نیز صدور حکم منع تعقیب را بدون در نظر گرفتن اجرای عدالت و تحت نفوذ افراد و یا حتی رشوه و… و یا حتی زد و بند های پشت پرده صادر نموده است.!!!
خانم قجر که اتهام ترور را یک شوخی می دانید شما که بهتر از هر کس دیگری از دهه 60 تاکنون در دفتر رجوی در اور سور واز در جریان چگونگی دستور و امضای بمب گذاری ها و ترور 12 هزار نفر از ملت بی گناه ایران بودید.
مگر شما و سرکردگان باند تروریسی تان به تنظیم و صدور اطلاعیه های تحت عنوان اعدام انقلابی از کشتار زن و مرد و کودک بی گناه نمی پرداختید.
مگر در سال 63 و 64 و 65 دانشکده های ترور و کشتار با سابقه ترین فرماندهان تروریست همچون آقایان حسین ابریشمچی و عبدالوهاب فرجی (افشین) و… در ساختمان های اهدائی پدر خوانده رجوی صدام معدوم راه اندازی نکرده اید.
خانم قجر فارغ التحصیلان زیادی از دانشکده تروریستی ملک مرزبان در شهر سلیمانیه عراق در سال 64 و 65 شاهدان جنایت و خیانت شمایند که در قید حیاتند. اگر شما از وجدان نا داشته کسانی سخن می گوید که برای منافع شخصی و دنیوی خود هر قضاوتی را به نفع هر ناحقی می کنند و هرگز عذابی ندارند،امروز دادگاه وجدان های صدها جدا شده از مناسبات شما و رجوی جلاد قضاوت نهایی را نموده است و آماده شهادت در دادگاه خلق و عدالت می باشند.
اما واقعیت این است که منافع غرب و دولت فرانسه در آن است که امروز با مهره فرقه تروریستی رجوی بازی کند و به همین دلیل به حمایت از رهبران فرقه پرداخته اند و از میان 35 نفر 9 پرونده از افراد پائین را مختومه نکردند تا روسیاهی و رسوائی بیشتری برای دادگاه قضائی فرانسه به جا نماند. و خیلی مسخره است که آمرین این پرونده تبرئه و پرونده مباشرین آن هم چنان مفتوح می ماند و البته مسئولین فرانسوی نیز همچون رجوی های تروریست نیروهای پائین را قربانی بالاتر ها می کنند.
بایستی به خانم قجر یاد آور شد، ملت ایران خود شاهد ترورها و بمب گذاری های نیروهای شما بودند و خوب می دانند که ارتش بی سلاح و مانده در گل و بی صاحب در عراق شما نتیجه 8 سال خیانت رجوی ها در جنگ صدام علیه مردم ایران است..
اگر حتی دولت های غربی و اروپایی روی این خیانت ها برای منافع خودشان سرپوش بگذارند و فراموش کنند ولی مطمئن باشید ملت ایران هرگز آن را فراموش نمی کند و در تاریخ ایران ثبت شده است.
بازیگران سیاسی در غرب و اروپا در عناد با انقلاب و مردم ایران نه تنها چشم بر ترورها و کشتار این فرقه در داخل ایران بستند، بلکه حتی خود سوزی های اعضای فرقه که به دستور خانم قجر در شهرهای اروپایی را نادیده گرفتند.
البته این خانم در همان موقع برای جلوگیری از رسوائی و تبعات سو آن جلوی خود سوزی بیشتر را گرفت و دستور توجیه و مصاحبه با افرادی که از صحنه جان سالم بدر بردند را داد. به دستور مریم حمید عرفا یکی از قربانیان این عمل شنیع و مغزشویی و خودسوزی در مصاحبه خود اعلام می کند من به خاطر عدم دسترسی جوانان ایران به اینترنت دست به خود سوزی زدم.
آیا در ایران چنین چیزی صحت دارد؟ آیا هم خود سوزی و هم پاسخ مضحک این قربانی یک دستور تشکیلاتی نبود؟
صمد نظری