مدتی است مقامات سابق امریکا برای خارج کردن نام مجاهدین از لیست سیاه تروریستی وزارت خارجه نقش لابی گری را ایفا می کنند، البته با دریافت دلار هائی که اهدائی صدام منفوراست، اینها را قبلآ هم گفته ایم اما فرقه مجاهدین همیشه منکر آن بوده،اخیرآ همه شاهد اعترافات کسانی بودیم که خود برای سخنرانی در محافل و تجمعات فرقه پول های کلانی دریافت کرده اند، این را ما از خودمان نگفتیم بلکه اینبار رادیو فردا به نقل از فایننشال تامیز، سی و یکم ژوئیه 2011 ماجرا را لو داد. بنا برگزارش فایننشال تایمز، اد رندل، فرماندار سابق پنسیلوانیا نیز گفته است وی برای یک سخنرانی ۱۱ دقیقهای، ۲۰ هزار دلار گرفته است. فرماندار سابق پنسیلوانیا با این حال تأکید کرد «حتی اگر به من ۵۰ هزار دلار داده میشد من اگر باور به این کار نداشتم آن را انجام نمیدادم.» این تنها یگ گوشه جریانی است که پته آن روی آب افتاده، بایستی به این باور داشت که این فرقه در سراسر دنیا برای به کرسی نشاندن خواسته ناحق خود ولخرجی های کلان انجام می دهد آنهم در شرایطی که 3400 نفر در اردوگاه اشرف در محدودیت شدید بسر می برند، درحالیکه می توان بجای این خاتم بخشی ها و سفرهای آنچنانی خانم مریم عضدانلو و یا پهن کردن سفره افطار در اوورسورواز در حالیکه خود بخوبی می داند که در اردوگاه اشرف شرایط صنفی در چه حال است این همه پول بی صاحب را در جای مناسب خودش یعنی آزادسازی افراد گرفتار در اردوگاه اشرف صرف کرد. اما اینکه در این مدت تعدادی از مقامات سابق امریکا با لابی گری خود در نظر دارند وزارت خارجه امریکا را وادار به خارج کردن نام فرقه رجوی از لیست سیاه تروریستی کنند اینچنین به نظر می رسد که وزیر خارجه امریکا باهوشتر ازآن است که تحت تاثیرتعدادی سیاستمدار پولکی که درکنار گود نشسته و می گویند لنگش کن قرار بگیرد. اگر چه خارج کردن نام این فرقه از لیست سیاه وزارت خارجه هیچگونه تاثیری بر جامعه ایران نخواهد داشت اما در همین حال بایستی گفت اگرامریکا در این مورد باز هم مثل گذشته خود که با تصمیم گیری های اشتباه باعث بوجود آمدن حکومت های فاسد و دیکتاتور در منطقه گشته اشتباه کند ودر نظر داشته باشد تا پر وبالی به این فرقه درهیبت اپوزسیون دهد بدون شک بایستی گفت که نتیجه تلاش امریکا دقیقآ بر ضد جنبش مردمی دمکراتیک ایران خواهد بود زیرا فرقه مجاهدین هیچ ربطی به جنبش دمکراتیک امروزی ملت ایران ندارد ودر ضمن تصمیم غلط امریکا می تواند منجر به احیای یک نیو طالبان گردد اما اینبار نه با لباس های افغانی و ریش و پشم انبوه بلکه طالبانی با زرق و برق که در فریفتن با ظاهر آراسته بسیار استادند و اینبار نه در کوههای افغان بلکه دراروپا و امریکا که فردا گریبان خودش را خواهد گرفت. علی رقم اینکه بارها و بارها تاکید کرده ایم اما بار دیگر برای افکار عمومی لازم است روشن سازیم که مجاهدین یک راه بیشتر در پیش رو ندارند آنهم اینکه ساکنین اشرف را برای تصمیم گیری در مورد زندگی خود آزاد گذارند تا هر کسی به هر جائی که می خواهد برود و به هر گونه ای که خود مایل است زندگی کند، در ضمن فراموش نکنید که تا پایان سال 2011 چیزی باقی نمانده و در پایان سال با عدم خروج مجاهدین از عراق ممکن است که یک کشتار دیگری رخ دهد، خوب است که از حامیان امریکائی که برای هر سخنرانی پول های کلان دریافت می کنند سئوال کنیم آیا اگر خدای ناکرده در پایان سال فاجعه ای در اردوگاه اشرف رخ داد شما پاسخگو هستید؟ اگر آری پاسخ شما چیست؟ وگرنه لطفآبرای چند دلار بی ارزش با خون مردم معامله نکنید.