"این نشانه قدرت مجاهدین است که فقط یک کاندید دارند و به آن رای می دهند." – مسعود رجوی!!!
به مناسب انتخاب مسخره مسئول اولی سازمان در اشرف مریم در پیامی سعی کرده که سوزش و گزش خود را در مورد باقی ماندن در لیست سیاه تروریستی نشان دهد و از طرف دیگر سعی کرد با روحیه دادن به اعضای وارفته اینگونه نشان دهد که آنها هنوز بر سر عقاید خود ایستاده و اگر هم از لیست تروریستی خارج نشدند ولی روحیه آنان خوب بوده و حاضرند جان شان را در اشرف بدهند. مریم قجر با توجه به شکست در باقی ماندن در لیست تروریستی غرب سعی کرد با راه اندازی این شو، انتخاب صوری زهره به عنوان مسئول اولی سازمان را پیروزی بزرگی اعلام کند.
در این مطلب سعی داریم به گوشه هایی از دروغ هایی که مریم برای اشرفیان گفته را عنوان کنیم تا جلوه دیگری از ریا کاری سران فرقه برای همگان روشن شود.
باید از این فریبکار پرسید که از زمان انتخاب شما به عنوان مسئول اولی سازمان تا حالا کدام یک از اعضای فرقه در انتخابات سازمان دخیل بودند؟
کسی جرات این را داشته که غیر از نفری که سازمان انتخاب کرده انتخاب کند و به آن رای دهد؟
از طرف دیگر مریم سعی داشت به محافل غربی نشان دهد که اینان آنگونه که می گویند سکت نبوده و برای انتخاب مسئول اولی خودشان نیز چند کاندید دارند.
مریم قجر که از درد فروپاشی اشرف به خودش می پیچد با شعار آی دزد آی دزد سعی کرد با ردیف کردن « مسئول اول مجاهدین در زمانه جنگ صد برابر است » بار دیگر اعضای فریب خورده را در اشرف نگهدارد. باید از این زن کودن پرسید که کدام جنگ صد برابر؟ آن موقع که ارباب و ولی نعمت شما در عراق زنده بود در جنگ کاری نتوانستید بکنید و اکنون که خودتان را آویزان چند پارلمانتر و سناتور از دور خارج شده کردید چگونه می خواهید جنگ صد برابر بکنید؟
مریم در پیامش از رای دادگاه های آمریکا در مورد لیست تروریستی حرف می زند ولی به هیچ عنوان نمی گوید که نتیجه این همه ولخرجی و باج دادن و رشوه دادن به سناتورهای غربی جز شکست چیز دیگری نصیب این فرقه نکرده و اصلا حاضر نیست به مانند همیشه حرفی از شکست به میان بیاورد و سعی کرده که در این مورد که وزارت خارجه آمریکا بار دیگر آنها را در لیست سیاه ابقا کرده سکوت اختیار کند.
مریم در جای دیگری از پیام سراسر دروغش به زنان اشرف پرو بال داده و به تعریف کردن از آنان می پردازد که مبادا همچون خانم ها بتول سلطانی و مریم سنجابی و کبری میرباقری و… از مناسبات جهنمی فرقه فرار کرده و دست به افشاگری بزنند. بهتر بود مریم به جای دروغ بافی مقداری هم در مورد ستم هایی که به این زنان اعمال می کرد سخن به میان می آورد. مریم بهتر بود از انجام رقص رهایی زنان شورای رهبری با حضور وی در مجلس خصوصی برای مسعود و عقد جمعی آنان حرف می زد. بهتر بود در مورد آلان محمدی دختر 16 ساله ای که بخاطر فشار تشکیلات در هنگام نگهبانی با شلیک گلوله به گلوی خود دست به خودکشی زد حرفی به میان می آورد و یا در مورد زنی که در لشگر 32 با خوردن قرص قصد خودکشی داشته و هنگامی که مسئولین فرقه از این امر اطلاع پیدا کردند بجای اقدام برای معالجه، وی را در اتاقی محبوس کردند تا جان دهد و بعدا هم به دروغ عنوان کردند که وی سکته کرده است، حرف می زد. بهتر بود به زندان دبس در کرکوک که زنان و مادران با فرزندان خردسال در آنجا زندانی بوده و مورد شکنجه و اذیت و آزار شکنجه گران فرقه قرار می گرفتند حرفی به میان می آورد.
مریم قجر در ادامه به مساله مالی سازمان اشاره می کند و عنوان می کند که اسناد و گزارش های مالی این مقاومت بارها منتشر شده است. بهتر بود به جای این کار قدری در مورد پولهایی که ارباب و ولی نعمت خودش یعنی صدام به آنها داده و فیلم های آن هم موجود است حرف می زد و از پول هایی که اکنون از سازمانهای اطلاعاتی غربی در مقابل خیانت دریافت می کند چیزی بیان می کرد.
مریم در جای دیگری از پیامش که دجالیت را به اوج رسانده عنوان می کند که: « در حقیقت تکیه بر رهبری جمعی و رهبری مسئولیت پذیر و قابل انتقاد یکی از مشخصه های سازمان مجاهدین خلق ایران است ». اولا مگر همین شما نبودید که در درون مناسبات حرف زدن در مورد خط و خطوط و عملکرد مسعود را مرز سرخ اعلام کرده و کسی حق حرف و انتقادی را نداشت؟
مگر کسی در سازمان است که حتی بتواند به مسئول خودش انتقاد کند؟
کدام رهبری جمعی این شعاری است که فقط از طرف شما بیان می شود و آیا هیچ وقت بعد از به قدرت رسیدن مسعود در درون سازمان انتخاباتی در مورد رهبری این فرقه انجام گرفت که اکنون شعار رهبری جمعی را سر می دهید؟
در سازمانی که رهبری آن مادام العمر می باشد دیگر شعار دادن در مورد رهبری جمعی فریبی بیش نیست.
پرداختن به بحث انتخاب مسئول اول جدید که سراسر ریا و فریبکاری است در نوع خودش بی نظیر است در فیلم های شما به خوبی نشان داده شده که تمام داستان سه دور شور برای رای گیری فقط برای تبلیغات می باشد و در این نشست ها عنوان می شود که زهره با 5/67 درصد انتخاب شد ولی در جای دیگر عنوان می کند که اکثریت قریب به اتفاق آرا رای مثبت دادند و اگر 5/67 درصد درست است بقیه آرا چی شد و اگر رای ممتنع و منفی وجود نداشت پس این آمار 5/67 درصد دروغ می باشد.
خود مسعود در نشست های درونی سازمان عنوان کرده بود، در سازمان هایی که انتخابات در درون آن انجام می شود با وجود چند کاندید برای دبیرکلی بیشتر برای شکل قضیه بوده و باند بازی در این احزاب موج می زند و به همین دلیل است که در درون سازمان این گونه همه روی یک نفر اتفاق نظر داشته و این اوج مونیسم در درون مناسبات را نشان می دهد ولی چطور وقتی به سازمان شما می رسد و برای انتخابات فرمایشی شما که چند کاندید را معرفی می کنید نشانی از بند و بست پشت پرده را نشان نمی دهد البته باید گفت که انتخابات این بار در درون سازمان با توجه به سطح تشکیلاتی و نفراتی که انتخاب کرده بودند برای پوش قضیه بوده تا اینگونه نشان دهند که در درون سازمان مناسبات دمکراتیکی وجود دارد و همه در رای دادن آزاد می باشند.
انتخاب مسئول اولی سازمان فقط در دایره بسته ای انجام می شود که نفرات آن از قبل مشخص بوده و کسی نمی تواند وارد این دایره بسته شود و به شکلی می توان گفت که مانند خانواده های مافیایی کسی جرات ندارد وارد این مناسبات شود.
خانم قجر انتخاب زهره و یا هر زن دیگری در درون سازمان و دادن پیامهای رنگارنگ و رای گیری و بوسیدن پرچم و انجام این گونه شعبده بازی های مسخره و چندش آور نمی تواند مانع از فروپاشی اشرف شود چرا که با استقامت خانواده ها این حربه برای نگهداشتن اعضا در اشرف از بین خواهد رفت و این پایانی بر یک دوره خیانت به مردم ایران خواهد بود.