امر مشهود این است که گروههای ستیزه جو، سکت های مذهبی و سیاسی چون القاعده و مجاهدین خلق به دلیل ناهمگونی عناصر ذاتی اندامواره ی فکری، ایدئولوژیک و مناسبات درون تشکیلاتی با تحولات دنیای مدرن سرانجامی جز فروپاشی نخواهند داشت.
آنچه که واقعیت دارد با فریبکاری و ریاکاری قابل اغماض نیست. فرقه های خشونت طلبی چون مجاهدین به هیچ یک از پرنسیب های اخلاقی و فکری دنیای مدرن پایبند نیستند پر واضح است که این معنا رمز و راز از هم گسیختگی تدریجی آنان است.
رهبران مجاهدین در بیش از سه دهه با پشت و پا زدن به الزامات زیست در عصر تحولات دموکراتیک، عناصر اخلاقی و ایده های انسانی آن در قلمرو سیاست دست به خشونت همه جانبه و افسار گسیخته زدند. آنان همچنین با بکارگیری تاکتیک های ویران گر مبدل به پادوها و متحدان استراتژیک حکومت خودکامه، بدنام و تبهکاری چون رژیم صدام شدند.
این رویداد تلخ سرآغاز دگردیسی بنیادین ماهیت مجاهدین از یک جریان سیاسی حامی رادیکالیسم و افراط گرایی به یک فرقه ی تمام عیار ضد میهنی و ضد ملی شد.
در چنین شرایط تراژیک مجاهدین استعداد و ظرفیت بازیچه قرار گرفتن از سوی کشورهای امپریالیستی را برخوردار شدند. پس سیاستمداران پراگماتیست و فرصت طلب امریکایی، اروپایی و نیز سرویس های مخفی غربی که جز به منافع و اهداف نامشروع سیستم سرمایه داری جهانی نمی اندیشند زیرکانه و به طرز شگفتی در مسیر دستیابی به اهداف نابخردانه ی خویش در به خدمت قرار دادن مجاهدین و رهبر عقیدتی آن مسعود رجوی نهایت استفاده را کردند.
این فاجعه ی غم انگیزی ست که زمانی بنیانگذاران مجاهدین با انگیزه ی مبارزه با امپریالیسم و رژیم های حامی آنان در منطقه به سازماندهی جمعی دست بزنند که به مجاهدین خلق مشهور شد و حال مجاهدین مبدل به یک فرقه و سکت مذهبی، سیاسی حامی و در خدمت امپریالیسم امریکا قرار گرفته اند؟
شرایط بین المللی و منطقه ای دچار تغییرات و دگرگونی های انکار ناپذیری شده است. بزودی شاهد تخلیه ی افراد مستقر در قرارگاه اشرف خواهیم بود. اشرف به مثابه ظرف ایدئولوژیک و استراتژیک مجاهدین خلق در بیش از دو دهه مبدل به نماد جامعه ای شد که با الگوها و مدل های مناسبات دموکراتیک بشدت در تضاد آشکار است و افراد مستقر در آن سالها تحت شستشوی مغزی و فشارهای سیستماتیک روانی و ذهنی قرار داشتند. رهبر عقیدتی مجاهدین در دنیای مدرن و عصر انفجار اطلاعات مناسباتی را پی ریزی کرده بود که هرگز وجوه تشابهی با خصوصیات و شاخص های بنیادین دنیای مدرن نداشت. بدیهی ترین حقوق ذاتی و اساسی انسانها نقض می شد و مفاد اعلامیه ی منشور جهانی حقوق بشر تحت هیچ شرایطی در رابطه با افراد مستقر در اشرف از سوی فرماندهان و مسئولین مجاهدین رعایت نشد.
به یاد دارم سه سال پیش طی ملاقات با خانم شیرین عبادی در دفتر کارش در تهران جهت بررسی و تبادل نظر درباره ی حقوق تضییع شده ی افراد و کادرهای تشکیلاتی جدا شده ی مجاهدین که به ایران بازگشته بودند ایشان به صراحت گفتند مریم رجوی و فرماندهان مجاهدین جوانان سرزمین ایران را با فریب و اغفال به عراق برده و سپس برای کشتار هم میهنانمان روانه مرزهای ایران کردند و بدینسان انزجار خود را از مریم رجوی ابراز داشت.
به راستی آیا رهبران مجاهدین تاکنون دلایل انسانی و اخلاقی برای توجیه ساختار فرقه گرایانه ی تشکیلات خویش ارائه داده اند؟ بی تردید، رهبران مجاهدین به دلیل ساخت ذهنی فرقه گرایانه و پایه ریزی مناسبات فاشیستی درون تشکیلاتی در بن بست بزرگی گیر کرده اند که راه گریزی برای آنان نمانده است.
حال که آقای اندرو هارپر مقام سازمان ملل متحد در مصاحبه با بی بی سی گفته است:
" حدود ۳۲۰۰ نفر از ساکنان اردوگاه اشرف از کمیساریای عالی پناهندگان تقاضای پناهندگی کرده اند. این دفتر با همکاری کمیساریای عالی پناهندگان در حال مذاکره با دولت عراق هستند تا محلی را در عراق برای مصاحبه جداگانه و خارج از اردوگاه اشرف با متقاضیان تعیین کنند و سازمان ملل متحد دو شرط برای رسیدگی به تقاضای پناهندگی اعضای سازمان مجاهدین خلق دارد: مصاحبه انفردای با هر متقاضی و انجام این مصاحبه ها در خارج از قرارگاه اشرف. به نظر می آید که تقاضای اکثر ساکنان اشرف نشان از پذیرفتن شرط های سازمان ملل متحد از سوی رهبران سازمان مجاهدین خلق دارد. " اینگونه به نظر میرسد که سرانجام رهبران فرقه ی مجاهدین تحت فشار نهادهای بین المللی و مدافع حقوق بشر ناگزیر تسلیم خواسته های منطقی آنان شده اند. بدون تردید اسارتگاه اشرف که دیرزمانی مکانی برای عینیت و تحقق امیال خودکامه رهبر عقیدتی مجاهدین و ذهنیت واپسگرایانه فرقه بود هم اینک در معرض فروپاشی ست. خانواده های افراد مستقر در اشرف، ملت و دولت عراق، نهادهای ذیربط بین المللی چون صلیب سرخ، سازمان ملل، دیده بان حقوق بشر و… خواهان انتقال افراد از اشرف به خارج از عراق هستند و شرایط زیست را در اسارتگاه اشرف مطلوب و مناسب نمی دانند.
البته تقاضای پناهندگی افراد حاضر در اشرف و انتقالشان به دنیای آزاد رویکرد مفید و سازنده ای ست. مشروط بر اینکه رهبران مجاهدین در شرایط و فرصت پدید آمده دوباره حماقت نکنند و موانعی برای برون رفت نیروها از دنیای تاریک و سیاه مجاهدین بوجود نیاورند.
آرش رضایی