چنانچه از طریق رسانه ها مطلع شدیم به یکباره خانم کلینتون و بلافاصله آقای اوباما در جلوی دوربین تلویزیون ها ظاهر شده و خبر از برنامه ترور سفیر عربستان و دوتن از کارکنان سفارت اسراییل در شهر واشنگتن بدست عوامل کشور ایران دادند. آنها مدعی شدند فردی باعنوان منصور ارباب سیار با سفر به کشور مکزیک و اجیر کردن یک باندمافیایی در صدد اجرای این توطئه بودند و…… واما درخصوص واکنش هیستریک و بی مایه مجاهدین در این خصوص لازم است گفته شود. بلافاصله مریم رجوی در یک حالت بدست آمده برای فرار از شرایط شکست های پی درپی ابقا شدن در لیست تروریستی و تن دادن به مصاحبه انفرادی اعضاء با کمیساریای پناهندگان سازمان ملل، فرصت را مغتنم شمرده و علاوه بر ایجاد گرد وخاک سناریوی آبکی ترور سفیرعربستان سعی در بزرگنمایی ترور دوکارمند سفارت اسراییل در امریکا نماید تا به زعم خود این دفعه هجمه لازم برای حمله احتمالی امریکا و اسراییل را به مراکزی در ایران تدارک و کار ایران یکسره شود!!. اولا بحث این سناریو در روزنامه هایی مثل واشینگتن پست و نیویورک تایمز نیز نقد و بر کم رنگ بودن موضوع از سوی این چنین رسانه های مافیایی نیز زیر سوال رفت چون کارشناسان سیاسی معتقد بودند ما فقط منافع امریکا را در این موضوع می یابیم و برای مزیت های مورد نظر کشور ایران مولفه ای پیدا نمی کنیم. چون فقط با این طریق هست که ایالات متحده می تواند پادشاه عربستان را به ایران هراسی قانع و به او سلاح بفروشد. پس این دنبک زدن مریم قجر هیچ پارامتری را در موازنه سیاسی منطقه بهم نخواهد زد چرا که در جریان سقوط هواپیمای پان امریکن در اسکاتلند نیز امریکا تا پنج سال ادعا می نمود این عملیات مربوط به ایران بوده است در حالیکه نهایتا نفر اقدام کننده از کشور لیبی معرفی گردید. ودر ثانی هجمه کور تبلیغات ایالات متحده امریکا الان بخاطر انحراف افکار جهانی از جنبش خیابانی وال استریت دربیش از 80 شهر امریکا بحدی زیاد است که این توان فعلی و قارقارکی مجاهدین پشیزی برای خودنمایی اینان در قبال صاحبان قدرت های جهانی نمی ارزد. لذا این دروغ افکنی های امریکاییان که به اعتقاد بعضی از کارشناسان امنیتی امریکا به جهت ساختار ضعیف سناریو بعدا می تواند یک افتضاح نیز از آب درآید برای گروه تروریستی مجاهدین خلق در گوشه برگهای تاریخ بسان خیانت زشت و بی بخشش حزب توده در زمان دکتر مصدق چهره کریه خود را ثبت نماید. فرید