رجوی که در رویاهای جنایتکارانه و صد البته ابلهانه خود بدنبال کسب قدرت بود، در حالی که هنوز هیچ قدرتی نداشت و چیزی نه به دار بود و نه به بار، برای آنکه مبادا کسی از مزد بگیران شورایی اش بخواهند در قدرت با او شریک شوند، در سال 1372 با اقدامی مضحک و با شیره مالی بر سر همان شورایی ها، مریم قجر را بعنوان رئیس جمهور!!! معرفی کرد.
رجوی که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران بدنبال آن بود که انقلاب مردم ایران تصاحب کند و خود را بعنوان یک رهبر انقلابی قالب کند وقتی دید بعد از 14 سال این افکار شیطانی به هیچوجه قابل دستیابی نیست و حسرت بدل رهبر شدن مانده است، با معرفی همسرش بعنوان رئیس جمهور مادام العمر سعی کرد تا عقده های جاه طلبانه اش را با فکر ایجاد خاندان سلطنتی تسکین بخشد (خود بشود شاه و همسرش بشود سلطان بانو) و از این روست که هر ساله در 30 مهر در حالی که هر سال برایش نسبت به سال قبل بدتر و بدتر می شود، سعی می کند با برگزاری یک مراسم و یادآوری آرزوهای بر باد رفته خود در کسب قدرت، دهانش را شیرین کند و به قول معروف وقتی دستش از کباب کوتاه شد و نان زیر کباب را هم نتوانست کوفت کند، می خواست با تصور آن رویاها کیف کند چرا که می گویند:
وصف العیش نصف العیش
سی مهر یاد آور حقارتی دیگر و شکستی تلخ تر برای رجوی های خائن است که بعد از گذشت 18 سال از زمان معرفی مریم قجر بعنوان رئیس جمهور مادام العمر، نه تنها پیشرفتی نداشته اند بلکه از آن پس با سرنگونی صدام دیکتاتور یتیم شدند و علیرغم تمام وطن فروشی ها و خوش خدمتی هایی که برای غربی ها کرده اند، بدلیل پایان یافتن تاریخ مصرفشان، از طرف آمریکا هم طرد شده و حالا نه تنها دیگر نمی توانند حرفی از سرنگونی و رئیس جمهور شدن بزنند بلکه بزرگترین آرزوی شان که بی شک با خود به گور خواهند برد، « خروج از لیست سیاه آمریکا » و « پذیرش پناهندگی » از طرف غرب است!
ایرج صالحی