این فرآیند و این تحول های رو به پیشرفت و استقلال برای عراق شبیه به خانه تکانی است که از برداشتن دیوارهای بتونی به عنوان نماد های ظاهری تسلط آمریکا شروع شده و با گرد گیری و پاکسازی زباله ها ی تروریستی به عنوان پشت پرده تجاوزات آمریکا خاتمه می یابد
پس از تهاجم غرب به رهبری آمریکا به عراق، تبعات بسیار سنگین و مصیبت باری برای ملت این کشور چه در حوزه اقتصادی، سیاسی و از همه مهمتر امنیتی به بار آمد که حالا پس از گذشت ۸ سال و با تسلط نسبی ملت عراق بر تعیین سرنوشت خود به آرامی در حال برطرف شدن است.
آمریکا که به بهانه وجود سلاح های شیمیایی و میکروبی در عراق که خود آنها را در اختیار صدام قرار داده بود اقدام به این تجاوز کرد و در حالی که سعی می کرد اذهان عمومی را فریبکارانه با خود همراه سازد، وعده آزادی ملت عراق از چنگال دیکتاتوری را در زمره شعار های خود قرار داده بود. و البته اگر دستیابی به آزادی واقعی،توسط خود ملت عراق و اراده آنها-و نه لشگر کشی و تهاجم آمریکا- انجام می گرفت، شاید خیلی از مصایب امروز دامنگیر عراق نمی شد.
البته در این مقاله قصد نداریم که به بررسی دقیق خسارات وارد شده به مردم عراق در نتیجه این لشکر کشی افسار گسیخته و غیر قانونی بپردازیم، اما اگر فقط بخواهیم یکی از تبعات مصیبت بار این اقدام غرب را در حق مردم مسلمان عراق بیان کنیم باید به بروز خشونت ها و درگیری های فرقه ای در عراق اشاره کنیم.البته بر کسی پوشیده نیست که وجود درگیری های فرقه ای به خواست غربی ها و برای سوء استفاده های بیشتر در این کشور – که در ابتدای تجاوز به چشم یک مستعمره به آن نگاه می شد- صورت گرفته و این موضوع در نتیجه حمایت غربی ها از گروه ها و گروهک های تروریستی فعال در عراق بوده که این کشور را پایگاهی امن برای خود می دیدند.و در نتیجه این اقدامات گروه های تروریستی بود که شنیدن هر روزه صدای انفجار و انجام عملیات های تروریستی پی در پی و به خاک و خون کشیده شدن ده ها زن و مرد و کودک بیگناه عراقی کم کم داشت به رویه ای ثابت تبدیل می شد که در نتیجه آن و در آینده ای نزدیک از عراق ویرانه ای بیشتر باقی نمی ماند.
اما انقلاب های منطقه و در واقع همان خیزش ها و بیداری اسلامی کشور های عربی در منطقه،آنچنان منافع آمریکا و صهیونیسم را به خطر انداخت که دیگر فرصت آتش افروزی و تفرقه افکنی بیشتر در عراق را از دست داد و دیدیم که هر چه بیشتر به سمت فروپاشی دولت های دیکتاتور منطقه و به دنبال آن نابودی منافع غرب پیش می رویم حضور آمریکا در عراق کم رنگ تر شده و به دنبال آن، دست ملت عراق در تسلط بر حاکمیت کشور خود بازتر می شود و در نتیجه آرامش بیشتری در عراق حکم فرما می گردد.
این روند رو به رشد ملت عراق در مسیر دستیابی به استقلال در حاکمیت کشور خود، غیر از امنیت و آرامش بیشتر، نشانه های دیگری هم داشته و دارد که خود بیانگر مقدمه خروج ارتشهای متجاوز و اشغالگر از این کشور است.
از جمله این نشانه ها برداشتن تعدادی ازدیوارهای بتونی مرتفع و بد شکلی است که قبل تر از این هم مشابه آن در افغانستان مورد استفاده قرار گرفته بود و از راهکارهای مورد استفاده آمریکا برای حفاظت مواضع خود و ایضاً جدا سازی بیشتر قومی در عراق و دامن زدن به اختلافات بود.
دیوارهای بتونی، غیر از اینکه به قول مردم این کشور، چهره عراق و خصوصاً بغداد را شبیه به زندان کرده و موجب جدایی قومی و حتی خانوادگی ملت عراق شده بود، هر روز صبح به مردم عراق یاد آوری می کرد که کشورشان تحت اشغال است و اینکه هدیه اشغالگران نیز چیزی جز ناامنی و وحشت نیست. نوبت مجاهدین، بعد از دیوارهای بتونی
حالا که کم کم به روز های پایانی حضور غربی ها و بالاخص آمریکا در عراق نزدیک می شویم، دیده می شود که از تعداد این دیوار ها (که ۶۲ هزار تای آنها فقط در بغداد قرار گرفته اند) کاسته شده که نشانگر اراده ملت عراق بر تعیین سرنوشت خود است.
باید توجه داشت که پروسه خروج نیروهای آمریکایی از عراق باعث بیشتر شدن تدریجی امنیت در این کشور می گردد و در نتیجه دیگر توجیهی برای باقی ماندن دیوارهای بتنی در عراق باقی نمی ماند و البته به وجود آمدن امنیت در عراق نتیجه اش از کار افتادن تدریجی گروه های تروریستی ساکن در این کشور است که ابزار دست آمریکایی ها به شمار می رفتند و همیشه مورد حمایت آنها قرار می گرفتند. گروهی مانند مجاهدین که حضور آنها در عراق غیر از ضربه به امنیت و آسایش این کشور و تولید تروریسم نتیجه ای در برنداشته است.
در این بین اخراج گروه تروریستی مجاهدین به دلیل ترور بیش از ۲۵۰۰۰ عراقی و صدها جنایت دیگر در حق ملت عراق احتمالاً از اقدامات عاجل این دولت خواهد. هر چند که قبل از اعلام زمان بندی برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق، برای این گروهک ضرب العجل اخراج از عراق تعیین شده بود.
و این گروه از همین حالا به خوبی متوجه شده که بعد از آمریکایی ها هیچ راهی ندارد و باید خود را برای خروج از عراق (بخوانید فروپاشی) آماده کند. از همین رو با تلاش بسیار سعی دارد برای نیروهای خود از سازمان ملل پناهندگی بگیرد تا شاید بتواند بعد از خروج آمریکا از عراق نیز موجودیت خود را حفظ کند که البته به نظر میرسد با توجه به مدت زمان کم باقی مانده و همچنین پروسه طولانی ثبت نام برای پناهندگی، فرصتی برای این کار باقی نمانده باشد و این گروه نابودی قریب الوقوع خود را بیشتر از همیشه حس می کند.
به هر حال این فرآیند و این تحول های رو به پیشرفت و استقلال برای عراق شبیه به خانه تکانی است که از برداشتن دیوارهای بتونی به عنوان نماد های ظاهری تسلط آمریکا شروع شده و با گرد گیری و پاکسازی زباله ها ی تروریستی به عنوان پشت پرده تجاوزات آمریکا خاتمه می یابد. و این تازه بزرگترین شانس برای مجاهدین تلقی می شود اگر که بتوانند بدون محاکمه و قرار گیری در محاکم قضایی از عراق جان سالم به در ببرند.
امیر رضایی