تظاهرات باشکوه و گسترده خانواده های حاضر در جلوی درب اشرف

با خبر شدیم که خانواده ها ی محترم و داغدیده از هجران عزیزان شان در جلوی درب اصلی اشرف تظاهرات باشکوهی را برگزار کردند من وقتی در اینترنت به مشت های گره کرده مردان و قیافه داد زدن زنان و پیرزنان علیه جور و ستم سازمان مجاهدین نگاه می کردم ته دلم حقانیت آنان را با قطرات اشکی که از چشمانم جاری شد به دل نشاندم. یادم هست در مقالات مان در سایت نجات زمانی می نوشتیم که خانواده ها روزها و شب ها را با امید دیدار عزیزان اسیرشان در فرقه تروریستی مجاهدین در سرما و گرمای غیرقابل تحمل عراق سپری می کنند ؛ قصه تلخ آنها را نیشتر می زدیم تا برگوش شنوای انسانهای بامرام بنشیند تا اینگونه دردشان را رسانه ای کنیم و همیاری نماییم و وظایف اجتماعی و سیاسی مان را بجا آورده باشیم. ولی اکنون وضعیت تغییر یافته است.

همین چند روز پیش همسر منفور رجوی به ناچار و مشخصا در پرتو مقاومت های مردمی خانواده ها پذیرفت قرارگاه اشرف تخلیه شود. اگر گردش اظهارات این عنصر جنایتکار را مکتوب نماییم بخوبی می فهمیم او از چه واژه هایی بزرگتر از دهنش به این شرایط حقیرانه ناچارا راضی شده است. پس با این بینه واضح باید به خانواده ها ی زحمتکش و دلسوز که در هر سنی و با هر شکلی داوطلبانه و خودجوش خود را به اشرف می رسانند و روزهایی را برای رساندن صدای خود به فرزندان و عزیزان شان با امید و شادی و اضطراب می گذرانند دست مریزاد گفت و بهترین آرزوها را برایشان داشت. آنان با همین شهامت ها پاسخ گستاخی ایادی مزدور و فرماندهان قابل پیگرد را با دادشان و اشک شان بی اثر کردند. آنان با برداشتن دست دعا به درگاه خداوند و نماز و نیایش نجات فرزندان شان را صرفا از خدا طلب کردند ونه از دولت ایران و عراق و نه سازمان های بین المللی و اینک اسب سرکش و ستودنی این مردان و زنان تحسین شده بتاخت به نقطه آخرین رهایی اعضای محصور در اسارتگاه مجاهدین نزدیک و نزدیک تر شده است.
فرید

خروج از نسخه موبایل