بعد از کشمکشها و درگیری های فراوان بالاخره دولت عراق ضرب الجل خروج اعضای سازمان مجاهدین از عراق را به مدت 6 ماه تمدید کرد. تا به امروز یعنی 9 ژانویه 2012 هیچ اقدام و حرکت موثری در جهت خروج این گروه از عراق دیده نشده است. سوال اساسی این است که آیا این گروه قصد خروج از عراق را دارد؟ و اگر جواب این سوال آری است باید شرایط موجود و علل وقت کشی سران فرقه را در این جابجایی بررسی کرد. مدت هاست که سران گروه مجاهدین در تلاش هستند تا با ایجاد تفرقه در درون احزاب عراقی و پشتیبانی از گروه های خاص که علی العموم تعلقات زیادی به حزب بعث عراق دارند شرایط را برای به درگیری کشاندن جامعه عراق فراهم کنند. پوشش خبری این گروه به خوبی حاکی از این است که این گروه به مانند گذشته به دنبال ایجاد تنش در درون حاکمیت مردمی عراق است. چند خبر از سایت رسمی مجاهدین حاکی از این واقعیت است: – تلویزیون الرافدین: محمودعثمان نماینده پارلمان عراق از ائتلاف کردستان گفت به دلیل اشکالاتی که در قانون اساسی وجود دارد، نوری المالکی در حاکمیت تک روی می کند. مالکی به خصوص در رابطه با پرونده امنیتی تصمیم گیریهای مبالغه آمیزی می گیرد، زیرا قانون اساسی اختیارات گسترده یی به او به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح داده است.(برگرفته از سایت رسمی سازمان مجاهدین) – ایهم السامرایی راه حل بحران عراق را در تعویض مالکی می داند.(برگرفته از سایت رسمی سازمان مجاهدین) از طرف دیگراین گروه با تحت پوشش قرار دادن خبرهای مربوط به سوریه سعی دارد تا عوامل بندگی نسبت به آمریکا و سرویسهای مربوطه را به جای آورند تا شاید دلارهای کشورهای عربی مانند قطر و عربستان به مانند سابق به کمک این گروه ورشکسته بیاید. سوال دیگر این است تا به امروز با تمام پشتیبانی هایی که از این گروه به عمل آمده!! هیچ کشور عضو اتحادیه اروپا خواستار پذیرش اعضای این گروه نشده است چرا که می دانند حضور این گروه با پیشینه تروریستی چه عواقبی را برای کشور های عضو در بر خواهد داشت. از طرفی کشورهایی مانند اسرائیل و آمریکا وبعضی از کشورهای حومه خلیج، که دشمنی دیرینه و تاریخی با ایران و ایرانی دارند از حضور یک نیروی مزدور و خود فروخته در کنار مرزهای ایران پشتیبانی می کنند؛ چه بسا همین دلیلی واضح برای سنگ اندازی در جابه جایی این گروه مزدور است. آنچه این حدس و گمان را به واقعیت بیشتر نزدیک می کند و چه بسا رهبران مجاهدین در تحلیل های درونی خود بر آن پا می فشارند انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکاست. چرا که استارت این انتخابات زده شده و در تاریخ ششم نوامبر 2012 رئیس جمهور جدید آمریکا انتخاب می شود. جمهوری خواهان در تلاش هستند با شعارهای جنگ طلبانه و قول صادر کردن فرمان حمله به تاسیسات هسته ای ایران در صورت انتخاب شدن پشتیبانی لابی صهیونیست را به دست آورند. آنچه که سران این فرقه به آن دل خوش کرده اند به مانند بیش از 3 دهه گذشته تحولات بین المللی و بازی طرفهای مربوطه با این گروه خود فروش است. تحولات سیاسی آینده در جهان هر آنچه را رقم زند یک امر بدیهی است وآنکه در تاریخ ایران و ایران زمین از ابتدا تا کنون هیچ گروه ایرانی اینگونه منفور ایرانیان نبوده است چرا که در وطن فروشی و همکاری با دشمنان ایران زمین گوی سبقت را از دشمنان قسم خورده ایران ربوده اند. سر درگمی سازمان مجاهدین در بیابانهای عراق و دور باطل این گروه درس عبرتی است برای کسانی که برای رسیدن به قدرت از هیچ عملی فروگذار نکردند و در شرایطی که کشورمان در جنگ بود در کنار دشمن ایران و ایرانی قرار گرفتندو همچنان در مسیر مزدوری گام بر میدارند. در پایان باید اذعان کرد که سیر قهقرایی برای این گروه مزدور کما کان ادامه دارد و در هیچ شرایطی این گروه جایگاهی در میان ایران و ایرانیان ندارد.