روز جمعه 16/10/1390 برابر با 6 ژانویه 2012، مجاهدین یک کنفرانس بین المللی در پاریس با موضوع " حفاظت بین المللی ساکنان اشرف، مسئولیت آمریکا، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا" برگزار کردند که مریم رجوی نیز در این کنفرانس حضور داشته است.
در این کنفرانس شخصیت هایی از سیاستمداران آمریکایی و برخی کشورهای دیگر شرکت داشته و سخنرانی کردند که طبق معمول مسئولیت شان حمایت و پشتیبانی سیاسی از مجاهدین در قبال دریافت پول های هنگفت بود.
بررسی شرایط فعلی نشان میدهد که مجاهدین علیرغم پذیرش طرح انتقال ساکنین قرارگاه اشرف به پایگاه لیبرتی بازهم تلاش میکنند با سنگ اندازی به طرق مختلف، جلو انتقال ساکنین قرارگاه اشرف به محل جدید را بگیرند و یا حداقل آنرا به تاخیر بیندازند.
واقعیت این است مجاهدین تلاش گسترده ای کرده و میکنند که در حل مسئله قرارگاه اشرف نقش تعیین کننده ای داشته باشند و خواسته های خودشان را بر دولت ها و ارگانهای بین المللی تحمیل کنند، هرچند مجاهدین میتوانند در مسیر حل این مسئله مانع تراشی کرده و حرکت آنرا کُند کنند ولی آنچه که در عمل اتفاق افتاد چیزی خلاف خواسته آنها بوده است.
در پذیرش طرح توافق شده بین دولت عراق و سازمان ملل متحد هم که با نظر مثبت دولت آمریکا همراه بود مجاهدین باز هم تلاش کردند ضمن پذیرش طرح، اما و اگرهایی را هم بعنوان پیش شرط بر این توافقنامه تحمیل کنند.
و اگر تا دیروز خروج از قرارگاه اشرف خط قرمز آنها بود ولی وقتی دیدند که طرح، حمایت آمریکا را هم پشت خود دارد، با یک چرخش 180 درجه ای مجبور به پذیرش آن شدند ولی آنها باز هم دست از فریبکاری برنداشته و بدنبال حرکت دیگری بودند.
مجاهدین بلافاصله بعد از پذیرش طرح توافق شده، شروطی را در 6 ماده اعلام کردند تا شاید بتوانند روند این پروسه را کُند و زمان اجرای آنرا تا آنجائیکه میتوانند به تاخیر بیندازند.
مجاهدین اعلام کردند:
۱- انتقال امن و سالم ساکنان اشرف، بدون هیچ استثنا، با خودروها و اموال منقولشان به کمپ لیبرتی تحت نظارت بین المللی.
۲- نظارت شبانه روزی سازمان ملل و ایالات متحده تا زمان انتقال آخرین نفر به کشور ثالث.
۳- آغاز کار کمیساریای عالی پناهندگان.
۴- استقرار نیروهای عراقی در بیرون سیاج محل جدید تا بهطور خاص نزدیک به ۱۰۰۰زن مجاهدخلق از آسایش و امنیت کافی برخوردار باشند.
۵- لغو محاصره و کلیه تهدیدها و اذیت و آزار و اقدامهای سرکوبگرانه و احکام ساختگی دستگیری بدون استثنا.
۶- فروش داراییهای غیرمنقول ساکنان اشرف تحت نظارت ملل متحد و بازپرداخت آن برای هزینه های حفاظت و استقرار و انتقال ساکنان به کشورهای ثالث.
نتیجه اینکه مجاهدین خیلی خوب میدانند اکثر مواردی را که در این 6 شرط بیان کرده اند خارج از کادر پناهندگی است و کسی آنها را نمی پذیرد ولی به عمد آنها را هم خودشان و هم از زبان حامیان سیاسی شان در آمریکا و اروپا مطرح میکنند تا باز هم وضعیت را پیچیده کرده و زمان انتقال را به تاخیر بیندازند و دادن پیشنهاد "برگزاری کنفرانس ویژه با همه طرفهای درگیر " آنهم بعد از پذیرش طرح انتقال، دقیقاً در راستای پیشبرد همین سیاست است.
قرارگاه اشرف که بعد از سال 2009 تحویل نیروهای عراقی گردید مجاهدین به جد تلاش گسترده ای کردند تا همچنان خودشان را به نیروهای آمریکایی در عراق قلاب کنند و از آمریکا بخواهند که همچنان حفاظت قرارگاه اشرف را بعهده داشته باشد ولی در عمل موفق به اینکار نشدند.
در این کنفرانس مریم رجوی شلیک موشک به قرارگاه اشرف که حدود یک هفته بعد از خروج نیروهای آمریکایی از کشور عراق اتفاق افتاد را به حاضرین یادآوری نمود تا با طرح این موضوع عدم تامین امنیت ساکنین قرارگاه اشرف توسط نیروهای عراقی را به دولت آمریکا یادآوری کند.
مجاهدین ناراحتی خودشان را از تصمیم گیری اخیر که بین دولت عراق و سازمان ملل متحد و بدون حضور نماینده ای از مجاهدین که به جد خواست مریم رجوی بود، پنهان نمی کنند و طرح "برگزاری کنفرانس ویژه با همه طرفهای درگیر " نیز دقیقا ناشی از این سرخودردگی آنهاست.
بدین ترتیب مجاهدین میخواهند زیر پای طرح به توافق رسیده بین دولت عراق و ملل متحد را شل کرده و آن را بی اعتبار کنند. مریم رجوی در این کنفرانس تلاش زیادی کرد تا حرفهای خودش را از زبان حامیان سیاسی اش به شکل دیگری به گوش طرف حسابهای خودش برساند از جمله اینکه:
– خطرات امنیتی هنوز ساکنان اشرف را تهدید میکند
– پروتکل امضاء شده کافی نیست و خواسته های مجاهدین را تامین نمی کند
– درخواست از آمریکا و اتحادیه اروپا برای اعمال فشار بیشتر به دولت عراق
– ایجاد یک حائل 5 کیلومتری در اطراف پایگاه لیبرتی تا امنیت کامل ساکنان آن تامین شود.
– مجاهدین باید حق انتقال خودرو و لوازم شخصی شان را همراه خودشان به لیبرتی داشته باشند.
– باید یک کمیته ای بر این جابجایی نظارت داشته باشد (تلاش برای دور زدن حتی سازمان ملل)
– نشان دادن فضای ناامنی و بی ثباتی در کشور عراق تا باز هم موضوع عدم تامین امنیت مجاهدین برجسته شود.
مجاهدین حتی پای را از این هم فراتر گذاشته و اعلام کردند ؛ از 30 دسامبر که با انتقال 400 نفر به لیبرتی موافقت کرده اند این دولت عراق است که به آنها اجازه این نقل و انتقال را نمی دهد. به مجاهدین اجازه داده نمی شود حتی که یک بازدید مقدماتی از لیبرتی داشته باشند و سپس نتیجه گیری میکنند که این یک جابجایی اجباری است و نهایتا هم هدفشان این است که عراق را مسئول شکست طرح توافق شده اعلام کنند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اعلام موافقت مجاهدین با طرح مزبور و انتقال 400 نفر به پایگاه لیبرتی صرفا یک حرکت تاکیتکی برای ماندن در قرارگاه اشرف است و شاید تحلیل شان این باشد که اگر آنها بتوانند تا زمان فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در قرارگاه اشرف باقی بمانند و اگر جمهوری خواهان در آمریکا به پیروزی برسند و اگر تضاد آمریکا با ایران تشدید شود، بنابراین آنها هم میتوانند از بن بست لاعلاجی که گریبانگیرشان شده است خلاص شوند.
بنابراین در شرایط فعلی این هوشیاری را هم باید دولت عراق داشته باشد ؛ تا آنجا که به مجاهدین بر میگردد تمام تلاش خود را در مسیر به شکست کشاندن این طرح هزینه میکنند تا به هر ترتیب شده در خاک عراق و بویژه در قرارگاه اشرف باقی بمانند چرا که مجاهدین بخوبی میدانند که در خارج از عراق هیچ حیات ایدئولوژیکی برای آنها متصور نیست و ریزش نیرو اولین ضایعه این جابجایی خواهد بود.
حرف آخر اینکه: بن بست فعلی و قرار گرفتن در سراشیب سقوط بویژه در پهنه ایدئولوژیکی همان مولود نامبارک و ناقص الخلقه ای است که نطفه آن تحت عنوان استراتژی "جنگ آزادیبخش نوین" در شکافی بنام جنگ ایران و عراق و در سرزمین بیگانه و با صاحب بدنامی بنام صدام حسین بنا نهاده شد.