موساد، دار و دسته ی رجوی و منطق ترور

شبکه خبری «ان بی سی آمریکا» امروز به نقل از چند مقام بلندمرتبه آمریکایی اعلام کرد ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق که توسط موساد آموزش دیده بودند انجام گرفته است. ان بی سی هویت این مقامات آمریکایی را فاش نکرده، اما اعلام کرده که بر اساس گفته های آنان، موساد از اعضای مجاهدین خلق حمایت مالی کرده، آن ها را آموزش داده و اسلحه در اختیار آن ها قرار داده تا به ترور دانشمندان هسته ای ایران اقدام نمایند…
بخش فارسی بی بی سی
22 بهمن ماه 1390 ـ 11فوریه 2012 ترور روشی ست برای هراس افکنی و نشانه ی روشنی از عدم عقلانیت و خشونت طلبی. بی شک، ترور سیستماتیک دانشمندان جوان ایرانی با توجه به تحولات اخیر و دشمنی آشکار نظام سرمایه داری جهانی و هژمونی حاکم بر امریکا و برخی دولت های فاسد و منحط عربی خاورمیانه با ملت بزرگ ایران بر اساس طراحی و برنامه ریزی سرویس های مخفی غربی و به خصوص موساد انجام می گردد. حال که مقامات امریکایی به هر دلیلی به همکاری عناصر فرقه ی تروریستی مجاهدین با موساد و دست داشتن آنان در ترور دانشمندان ایرانی اعتراف کرده اند اقدامات ضد میهنی دارودسته ی رجوی بیش از پیش بر همگان آشکار می شود. پس از چنین اقدامات تبهکارانه، دنیای سرمایه داری و سیاستمداران فریبکار و فرصت طلب آن با این پرسش بنیادین مواجه هستند که تا چه حد به اصول و مبانی و انگاره های زیست فردی و اجتماعی دنیای مدرن پایبندند؟ تا چه حد به شعار نفی و طرد تروریسم باور دارند؟ و چرا و با کدامین منطق روشن از سیاست دوگانه در برخورد با پدیده تروریسم حمایت می کنند؟ حامیان امپریالیستی و امریکایی کودتای شوم علیه دولت مردمی و دموکراتیک دکتر محمد مصدق که برای سالها مانع درخشش آفتاب در سرزمین بی نظیر ایران شدند هم اکنون نقاب از چهره ی واقعی خود برداشته و با غوغا سالاری و پروپاگاندا و بهره گیری از امپراطوری قدرتمند رسانه ای سعی در موجه جلوه دادن کشتار و ترور و اقدامات ضد ایرانی خود هستند. پادوهای ریز و درشت و بی مقدار ایرانی نمای آنان همچون باند تبهکار رجوی به توجیه های مضحک و مسخره در رابطه با ترور دانشمندان ایرانی می پردازند. بی شبهه، چنین روش هایی کثیف، نابخردانه و ناراست است. اما آیا برای همیشه می توان مانع طلوع و درخشش آفتاب شد؟ آیا ذهنیت جمعی جوامع انسانی را می توان در اسارت و حصار نگاه داشت؟ ترور دانشمندان و عناصر آکادمیک ایرانی تحت هر شرایطی و توجیهی محکوم و رفتاری غیر انسانی، ضد دموکراتیک و اقدامی ضد ایرانی و ضد میهنی ست. به نظر می رسد برای جلوگیری از اقدامات حماقت آمیز و تروریستی رژیم اشغالگر قدس، برخی از دولت های فریبکار غربی و دشمنان فرصت طلب و تبهکار ملت بزرگ ایران، در حال حاضر و با ارزیابی تحرکات تروریستی و تبهکارانه صهیونیستها، پاودوها و مزدورانشان تنها گزینه ی پیش راه اقدام موثر، زدن ضربه نهایی و اتخاذ اقدامات قاطع بر علیه طراحان، برنامه ریزان، مجریان و عناصر کلیدی تروریسم دولتی و فرقه ای و مزدورانشان در هر جای دنیاست. آنچه که مسلم است نمی توان با ترور سد راه شکوفایی علمی و تمدن سازی شد. این امر مشهود قانونمندی عام حاکم بر تاریخ بشری ست، گریزی از آن نیست. آرش رضایی