بعد از گذشت یک سال از کشته شدن تعدادی از اعضای سازمان سران فرقه باز به این فکر افتادند تا با شانتاژ و دجالگری از مردگان خود نیز سوء استفاده کنند و بتوانند با انجام تبلیغات تعدادی دیگری را نیز بفریبند و از طرف دیگر انگیزه ای به نیروهای وارفته خود در اشرف دهند که اگر به کمپ موقت ترانزیت رفتند روحیه ایستادگی و ماندن خود را افزایش داده و هر چه بیشتر در راستای اهداف رجوی فریبکار قرار بگیرند.
سران فرقه در مراسمی به مناسبت سالگرد 19 فروردین در اشرف که از تلویزیون سازمان پخش می شد و قابل رویت بود فریبکاری رجوی ها در مورد خانواده ها را نشان داده که اعضای سازمان با آوردن دسته گلهایی که روی آنها نوشته شده بود خانواده فلانی روی سنگ قبر گذاشته و سعی می کردند اینگونه وانمود کنند که کشته های سال گذشته در اشرف دارای خانواده می باشند ولی دجالگری رجوی های پلید آنجا مشخص می شود که خانواده ها در بیرون از قرارگاه اکنون نزدیک به دو سال و اندی به انتظار ملاقات ماندند ولی سران فرقه آنان را مورد شدیدترین تهمت ها و توهین قرار دادند.
رجوی کند ذهن یادش رفته که قبلا در مناسبات عنوان کرده خانواده کانون فساد است!! و باید این رابطه عاطفی را قیچی کرد و این می تواند ریشه تشکیلات را متزلزل کند.
رجوی ها در همان پیام ادامه داد که خانواده های ما یا در زندان هستند یا در قبرستان خاوران!!
خانواده هایی که در اشرف هستند اجازه ندارند که با همدیگر ملاقاتی داشته باشند و اگر کسی درخواست این کار را می داشت باید تا مدتها گزارش می نوشت که مثلا در مبارزه پایش شل شده است و به همین خاطر رجوی پلید این گونه ملاقاتها را قیچی کرد تا دیگر کسی نتواند این رابطه را برقرار کند. بعضا این ملاقاتها به دور از چشم مسئولین فرقه و در مراسم جشنها و نشست ها انجام می شد.
رجوی پلید که از ایستادگی خانواده ها به وحشت افتاده است و این احتمال را می دهد که فرار اعضا بیشتر شود به یک باره به یاد خانواده افتاده تا بتواند از این حربه اعضای ناآگاه خود را نگهدارد.
اگر امروز رجوی جنایت کار خواهان ملاقات اعضای خود با خانواده می شود چرا نزدیک به دو سال و اندی است که اجازه ملاقات به پدران و مادران پیری که از فرسنگها راه آمدند را نمی دهد؟
اگر امروز رجوی ها به یاد خانواده افتاده چرا به برادر بهمن عتیقی یعنی سیاوش اجاره ملاقات با برادرش را نمی داد که وی نزدیک به دو سال در بیرون از قرارگاه منتظر ملاقات بود و اکنون بعد از کشته شدن بهمن وی به یکباره صاحب خانواده شده و دسته گلی از روی فریبکاری روی سنگ قبرش می گذارید.
خدا لعنت کند رجوی ها را که خانواده ها در پشت سیاج به دنبال دیدار با اسیران خود آه و ناله می کردند ولی به دستور سران فرقه با سنگ و فحش از آنان پذیرایی می شد.
در قسمت دیگری از این مراسم مسعود با دجالگری از منبر فریبکاری بالا رفته و به خواندن زیارت عاشورا مبادرت می کند تا شاید بتواند باز هم از احساسات اعضای خود سوء استفاده کند.
آیا می توان با تکرار یک مشت حرفهای تکراری که خودتان هم اعتقادی به آن ندارید تناقضات بوجود آمده در ذهن نیروهایتان را پاک کنید؟ آیا اعضای فرقه از خودشان سئوال نمی کنند که دوستانشان به چه جرمی باید کشته می شدند؟ آیا این تعداد بخاطر قدرت طلبی رجویها کشته نشدند؟
آیا اینان کشته شدند تا مریم قجر در فرانسه برای خوشرقصی غرب دست در دست جنایت کاران غربی برای مردم ایران نسخه آزادی بپیچند؟
این است چهره دیگری از دجالگری رجوی ها در مواجه با خانواده و سوء استفاده کردن از نام کسانی که خود وی مسئول مرگ آنان بوده است.