با خبر شدیم یکی از تیرهای رها شده از سوی فریب خوردگان فرقه رجوی، به سوی مادری 68ساله که از شهرستان نیکشهر استان سیستان وبلوچستان، برای ملاقات فرزندش به عراق رفته بود اصابت و باعث زخمی شدنش گردید.
این مادر که سالهاست در هجران تنها فرزند جگرگوشه اش، شب را به صبح میرساند، برای سومین بار است که بامید دیدار یوسف اش “خسرو بلوچ اربابی” در مقابل اسارتگاه اشرف، مصمم و استوار حضور یافته، و با اراده ای پولادین همچنان در مقابل جهنمی که رجوی برای فرزندان بیگناه ایرانی مهیا کرده است، درکنار دیگر مادران به تحصن خود ادامه میدهد.
آری، بدون تردید زخمهای جسمانی این مادر گرامی مداوا درمان خواهد شد. اما جای یک زخم باقی می ماند. زخمی زهرآگین که دلها را نشانه گرفته و سوزانیده است. زخم عمیقی که مادران،پدران،فرزندان وهمسران این فریب خوردگان، از عملکرد ننگین،جنایتکارانه و ضد انسانی این فرقه در دل دارند، هرگز فراموش شدنی نیست.وبرای ثبت به تاریخ سپرده خواهد شد. تا آیندگان ونسلهای فردا زمانیکه به تاریخ مراجعه میکنند، بدانند باستناد اینگونه اعمال جنایتکارانه وضد انسانی، چه صفحات سیاه وتاریکی در بیلان کاری فرقه ها وجود دارد.
اگرچه در تاریخ گذشته نظیر اینگونه جنایات،توسط هیچ جنایتکاری ثبت نشده است،اما داریم انسان نماهایی بیمار و مسخ شده ازهویت انسانی درقالب فرقه ای بنام “سازمان مجاهدین خلق ایران ” که توانسته است نقاط تاریکتر تاریخ را خلق و تکمیل نماید و توانسته است رتبه های برتر “جنایت” را در تاریخ گذشتگان کسب کند.