سی سال پیش رجوی در آرزوی رسیدن به قدرت , جنگ و کشتاری را در ایران به راه انداخته که نتیجه اش جز خیانت نبوده است.
فرقه گرائی این جریان انحرافی دستاوردی جز ترور 16 هزار ایرانی و همکاری با صدام در جنگ هشت ساله و جاسوسی و مزدوری برای غربی ها به بار نیاورده است.
در این سالیان افراد و اعضای زیادی را با فریب و حقه و کلک در دام خود کشانده و آنان را گرفتار مناسبات خویش کرد. افراد بسیاری در این مدت در راه او کشته شدند بدون آنکه خود بخواهند و بسیار کسانی که در مناسبات فرقه ای او گیر کرده و راه برون رفتی را ندارند و خود را همانند ابزاری در دست رهبران فرقه قرار دادند تا از آنان به هر طریقی که می خواهند استفاده کنند. افرادی که حتی بیش از سه دهه اسیر فرقه در عراق می باشند.
پدر پیرش بعد از سالها چشم انتظاری و امید به تماس دخترش، چشم از جهان فرو بست و شکایت نزد داور بزرگ برده است و خانواده و برادرش در تلاش برای رهائی او در سالهای اخیر بارها و بارها به عراق رفته تا بتوانند ملاقاتی با او داشته باشند ولی تاکنون رجوی پاسخ مثبتی به آنها نداده است.
با جمعی از بچه های بازگشتی استان به منزل آقای سید محمد یعقوبی در شهر نکا رفتیم. نامبرده که از تشرف به مکه بازگشته بود در حضور جمع و خانواده اش اظهار داشت خدا لعنت کند رجوی را که زندگی ما را تحت شعاع پلیدیهای خود قرار داده است همه جا در فکر خواهرم هاجر هستم.
وی در ادامه صحبت هایش بیان داشت که در تمام مسیر رفت و برگشت به مکه با دائی خودم آقای یونسی رمدانی (پدر اسیر مراد یونسی رمدانی همسر هاجر) در رابطه با ملاقات و آزادی آنها صحبت می کردیم.
وی همچنین ادامه داد اولین دعایم در خانه خدا آزادی همه بچه ها و روسیاهی برای رجوی پلید بوده است.
در این ملاقات آقای محمد رضا گلی اسکاردی که در سال قبل از مناسبات فرار کرده و به خاک میهن بازگشته است حضور داشته و از آخرین وضعیت و روحیه نفرات در اشرف برای خانواده آقای یعقوبی توضیحاتی دادند و بیان داشتند , تلاش های خانواده ها در دو سال گذشته باعث رهایی 70 نفر و از جمله خودم شده است پس پی گیری و تلاش آتی شما در شرایطی که همه در حال رفتن به کمپ جدید در بغداد هستند می تواند باعث رهایی بقیه نفرات اسیر شود. مطمئنیم که ملاقات با آنان می تواند انگیزه دو باره ای را به آنان برای زندگی دهد و متقاعد به بازگشت به ایران نماید.