بر اساس اعتراف یکی دیگر از اعضای ارشد شورای رهبری سازمان مجاهدین، نفت عراق از سوی شرکت های پوششی مجاهدین فروخته میشد. یکی از اعضای ارشد شورای رهبری سازمان مجاهدین به نام مریم سنجابی که شانزده ماه پیش توانست طی یک برنامه ریزی منظم از اردوگاه تروریستی مجاهدین (اشرف) فرار کند به بازگویی اسرار جدیدی از چگونگی تامین منابع مالی، خریدهای کلان تسلیحاتی و همچنین برخی فریبکاریهای سازمان مجاهدین پرداخته که از جهاتی بسیار کم سابقه است. همواره سئوالات و ابهامات فراوانی در خصوص منابع مالی فرقه رجوی وجود داشته است، با فرار روز افزون اعضای دربند فرقه رجوی از زندان مخوف و اسرارآمیز اشرف, حقایق و اسرار سر به مهر فراوانی برملا میشود. در این میان فرار تنی چند از فرماندهان و مسئولان رده بالای فرقه رجوی که به برخی اسرار و اطلاعات فوق سرّی دسترسی داشته اند، زوایای پنهان و شگفت آوری از زد و بندهای سیاسی و مالی رجوی را آشکار کرده است. رجوی در بدو ورودش به عراق با دادن تعهد در سرسپاری مطلق به دیکتاتور بغداد و همچنین همسویی و همراهی خائنانه با ارتش بعث در تجاوز و دست اندازی به خاک ایران و نیز مشارکت در سرکوب معارضین عراقی، توانست توجه صدام را به خود جلب نماید به نحوی که صدام حسین دستور تأمین کامل تسلیحاتی و حمایت همه جانبه مالی فرقه را صادر نمود و تنی چند از برجسته ترین ژنرالهایش را مأمور اجرای دستورات خود نمود. برابر آمار و اطلاعات موجود، طی توافقات به عمل آمده بین سران فرقه و مسئولین عراقی درسال 1987 مقرر گردید علاوه بر کمکهای تسلیحاتی و لجستیکی، روزانه 50 هزار بشکه نفت عراق به فرقه رجوی اختصاص یابد (تولید روزانه نفت عراق در آن سالها بیش از 2 میلیون بشکه نفت در روز بود ه است). پس از اشغال کویت و روبرو شدن رژیم بعثی عراق با تحریمهای نفتی، رجوی برای خوش خدمتی هر چه بیشتر به پدر خوانده خود، سعی کرد از طریق شرکتهای پوششی فرقه، تولیدات نفتی عراق را در بازارهای جهانی بفروش برساند، در عوض نیز صدام حسین سهمیه اختصاصی فرقه را تا سقف 70 هزار بشکه در روز و سپس تا مرز 100هزار بشکه در روز افزایش داد. قیمت هر بشکه نفت در فاصله سالهای 1987 تا 2002 میلادی بین 30 تا 78 دلار بوده است که بطور میانگین، رجوی روزانه بین 3 تا 4 میلیون دلار فقط از قبل این قراردادهای نفتی از دولت صدام دریافت میکرد، در حقیقت یک شریان مالی به مدت 15 سال حاصل خون و رنج مردم عراق را به جیب فرقه رجوی می ریخت، تا آنجا که رجوی توانست با پول حاصل از آن، دست به سرمایه گذاریهای کلان اقتصادی زده و شرکتهای تجاری با اسامی پوششی در داخل عراق براه بیندازد به طوریکه این شرکتها توانستند قدم به قدم بازار عراق را در دست بگیرند و شرکتهای رقیب عراقی را از بازار حذف کنند. برای نمونه در فاصله بین شروع و پایان اشغال عراق توسط آمریکا، بازار انواع بیسیمهای برد کوتاه و همچنین خودروهای وارداتی در دست فرقه رجوی بود و شرکتهای عراقی قادر به رقابت با شرکتهای پوششی فرقه نبودند. لازم به یادآوری است که اولین قرارداد واردات خودرو از ژاپن به عراق، شامل 1000 دستگاه جیپهای سفارشی ازکمپانی تویوتای ژاپن بود که بعدها خودروهای سواری لندکروز نیز به این قرداد اضافه شد (این خودروها در بازار عراق به جیپهای مجاهدین معروف بودند). رجوی همچنین با پول حاصل از درآمد نفت عراق،در سایر کشورها نیز شرکتهای تجاری پوششی براه انداخت. (ابراهیم خدابنده و جمیل بصام که در اثنای جنگ عراق و آمریکا، توسط دستگاه اطلاعات سوریه در این کشور، دستگیر و به ایران مسترد شدند، در حال انتقال 2 میلیون دلار از این پولها به فرانسه بودند). مسئول مالی سازمان در عراق ابتدا نصرت توکلی و پس از آن منیژه کرمی بود(نامبرده هم اکنون در پاریس و در اردوگاه اورسورواز به کار مالی سازمان اشتغال دارد). رابط شرکتهای پوششی سازمان با دولت عراق نیز فردی بنام محمد (یاسر) طریقت منفرد معروف به یاسرمالی بود.کل عملیات مالی فرقه از طریق این افراد صورت می گرفت. ناگفته نماند که فرقه علاوه بر دریافت نفت و پول نقد از رژیم صدام، همه امکانات لجستیکی و پشتیبانیاش را از بدو ورود به عراق تا دو سال بعد از اشغال این کشور توسط امریکا، از دولت عراق دریافت میکرد که این امکانات شامل کلیه کالاهای اساسی (ازجمله: انواع سوخت و مواد غذایی مانند برنج، آرد، چای، شکر و…همچنین هزینه و نیروهای سرویس و نگهداری ادوات جنگی و غیرجنگی – شامل خودروهای زرهی و غیر زرهی و سایر تسلیحات) میشد. به عنوان نمونه، در محل زرهی شهرک تاجی(تعمیرگاه ماشین آلات زرهی و مهندسی) 3 هزار نفر از پرسنل ارتش عراق در خدمت فرقه به کار تعمیرات و آموزش لجستیک اشتغال داشتند. به طور رسمی هزینه و بودجه ارتش رجوی (از زمانیکه در قالب یک ارتش منظم قرار گرفت) از طرف لشگر اول از سپاه دوم عراق مستقر در جبهه میانی تأمین می شد و نیروهای رجوی جزئی از این لشگر محسوب می شدند. بنابراین باید گفت، دستگاه نیرویی رجوی نه به عنوان ارتش آزادیبخش، بلکه بعنوان یک تیپ از لشگر اول از سپاه دوم از نیروی زمینی ارتش عراق بود. در اینجا نگاهی کوتاه خواهیم داشت به آمار و ارقام برخی تجهیزات نظامی، ادوات و ابزار جنگی اهدائی صدام به فرقه رجوی: – 60 عراده تانک چیفتن، قیمت روز هر عراده تانک چیفتن 700هزار پوند بود. این تانکها بدلیل مشارکت نیروهای رجوی در عملیات باصطلاح چلچراغ (تهاجم به شهرمهران) به رجوی اهداء گردید. – 200 عراده تانک T 55،قیمت هر دستگاه تانک T 55 روسی معادل 1میلیون دلار بود. – 300 دستگاه انواع نفربرها، قیمت میانگین هر دستگاه 700 هزار دلار بود. – 500 عراده انواع توپ های خودکششی و توپخانه سنگین، قیمت هر عراده توپ 800 هزار دلار بود. – 20 هزار قطعه انواع تسلیحات پدافندی و نیمه سنگین مانند تیربارها و موشک اندازها و انواع تسلیحات سبک انفرادی، قیمت میانگین برای هر قطعه 50 هزار دلار بود. – انواع وسایل دیدبانی، تجهیزات شیمیایی و قطعات تسلیحات زرهی مثل ژیروسکوپ ها و نیز انواع مهمات از قبیل موشکها و گلولههای تسلیحات سبک و سنگین. – انواع تسلیحات پیشرفته منحنی زن، مانند کاتیوشا، ماشین آلات مهندسی مانند مین روب ها و بولدوزرهای نظامی و یدک کش های برادلی و لودرهای مهندسی و… قیمت میانگین هر دستگاه ازاین ماشین آلات 700 هزار بوده است. – اقلام دید در شب و سیستمهای مخابراتی و الکترونیک زرهی و پیاده. فقط برای نمونه،قیمت هر عینک دید در شب مدرن نظامی 2000 دلار بوده است. در سال 1997میلادی پری بخشایی از طرف مدیریت سر رشته داری به نمایندگی از رجوی قراردادی را با رئیس ستاد و لجستیک ارتش صدام امضاء کرد و به دنبال آن به مدت چند هفته سازمان از پادگانی در حومه فلوجه معروف به " تاجی" توسط دهها دستگاه تریلی بصورت روزانه انواع سلاح و مهمات و تجهیزات و اقلام تدارکاتی ذی قیمت را به اشرف و زاغههای مهمات آن که تا آن موقع دست ارتش صدام بود منتقل نمود و از آن پس این منطقه و کل زاغههای آن که کفایت تأمین لجستیک یک لشکر کامل را دارا بودند در اختیار رجوی قرارگرفت و این منطقه به عنوان بخشی از اشرف، به اشرف بزرگ معروف شد که بعد از آن هم مجدداً گسترش یافت و زمینهای منطقه حمرین را که در آن مانورهای نظامی جنگی اجرا میشد، نیز شامل شد. در جریان بازرسی 17 ژوئن از مقر مریم رجوی در اورسورواز توسط پلیس فرانسه مبلغ 7 میلیون دلار پول نقد کشف شد،7 میلیون دلاری که قطعاً بوی نفت و خون مردم عراق از آن به مشام میرسید. بعد از رسوایی 17ژوئن، سران فرقه برای پیشگیری از ضربه مشابه در اشرف، میلیونها دلار پول نقد حاصل از نفت عراق را که در گاوصندوقها نگهداری میشد، بین نفرات داخل اشرف توزیع کردند تا در صورت بازرسی احتمالی از سوی نیروهای عراقی ضبط نشود،البته بعد از حدود شش ماه دوباره پولها را از نفرات باز پس گرفتند.