ضرب الاجل دولت عراق به پایان رسیده است و همین باعث شده است که همه کسانی که از بیرون نگاه میکنند نگران باشند. این نگرانی در هر دست نوشته یا کلامی که ازهر انسانی میشنوی دیده میشود. حال یک سوال اساسی اینجاست: چرا این نگرانی در سایت رسمی فرقه رجوی دیده نمیشود. مثل خبرهای دیگر در سر تیتر نهم یعنی نه حتی دوم و یا سوم بله در آخرین ها قرار داده شده است. راستی چرا این نگرانی در درون فرقه دیده نمیشود. طنز روزگار این است که شیوخ عشایری که درخواست حل مشکل لیبرتی شده اند اشاره به پایان ضرب الاجل دولت عراق نکرده اند..!!!چرا؟؟ سر تیتر بعدی که ما داریم میبینیم پیام مربوط به رمضان مریم رجوی به مردم سوریه است و تمام مردم جهان برای حمایت از مردم سوریه و حمایت از جنبش مردم سوریه… و حال این سوال مطرح است جان و زندگی افرادی که با تصمیم رهبری فرقه در کمپ اشرف نگه داشته شده اند در کجای ذهن و تصمیم آنان قرار دارد!!!؟ واقعیت این است که هرگز و هیچگاه در سالیانی که در یادها باقیمانده است رجوی ها از بیش از سه ده پیش تصمیمی نگرفته اند که جان و نفس نفرات تحت فرمان برایشان مهم باشد. برای نمونه به سخنرانی رجوی در راه اندازی عملیات فروغ خاموش و همینطور در هر سرفصل دیگری یک بار فقط باید خوب گوش کرد ؛چرا این فرد این همه به فکر نام و شوکت مقام خودش است ولی به ذّره کاهی افرادش برایش ارزش نداشته اند..حتی میگوید من فدا کردم نه این که جوانان جان باختند…همه کسانی که در فرقه بوده اند با بحثی به نام صاحب شهدا آشنا هستند…جوهر بحث این است که این کشته شده ها از طرف مسعود هست و او دارد رنج میکشد و اوست که کشته میشود و به گفته مریم رجوی هرکس شهید میشود درود نثارش میشود و مسعود هر روز شهید میشود و این چنین است که تئوری، بر سر در این فرقه مخوف نوشته شده که هر کس هویتش را از مسعود میگیرد پس دیگر جان کسانی که در کمپ اسیر هستند چه ارزشی میتواند داشته باشد…پس چه نیازی است که جزء اخبار اصلی فرقه باشد!!!!! دوستان و هموندان عزیز و همه کسانی که به نوعی با این فرقه سر و کاری داشته اید..بقول معروف درخت را از محصولش میشناسند…در فرقه ای که جان افراد و نام افراد و هویت افراد گرفته شده است…در فرقه ای که برای بقای خودش به هرکاری و هرعملی دست میزند…در فرقه ای که جداشد گانش همه شیطان و مامور هستند مگر مرده باشند…در فرقه ای که زنان و مردان تبدیل به ابزار وجود" دو نفر"شده اند و بعد هم بر طبل دموکراسی میکوبند و دم از بهترین و بالاترین میزنند!!..در فرقه ای که جوانان برای صحبتی با یک جنس مخالف باید بیش از سه نفر باشند که به گناه نیفتنند…. وآرزوی دیدن یک تلویزیونی خارج از جعبه جادوئی فرقه سخنی بشنوند را باید به گور ببرند…در فرقه ای که با هر چه که با خانواده و عاطفه ارتباط داشته باشد به عنوان شعبه اطلاعاتی دشمن مارک میخورد و فرد متخلف از غلط کردن تا مرز خود کشی زیر فشار قرار داده میشود..دیگر چه انتظاری میشود داشت….حال بگذارید که ببینیم این بار میخواهند چند نفر را جلو گلوله بفرستند تا اندکی بیشتر در کرسی قدرت بنشینند… چند سخنی هم با همه کادرهای تصمیم گیرنده در کمپ اشرف همه شما که گوش به فرمان رجوی هستید یقین داشته باشید به اندازه دانه گندمی برای او ارزش ندارید…او حاضر است تمام شما کشته شوید که نام و جسمش بافی بماند..پس با یک تصمیم مهم و گرفتن اراده خودتان در دستتان، به دیگر هم بندان خود نیز کمک کنید و با دولت عراق به سرعت همکاری کنید. چون الان وقت و زمان در دست شماست.مطمئن و مصمم باشید که همه افراد زیردست شما به شما کمک میکنند پس در این آخرین فرصت ها باز هم میشود جلو خونریزی را گرفت و خودتان و سایرین را نجات دهید…باور کنید مردم و همه ناظرین این را فراموش نخواهند کرد…اگر ماندن در اشرف خوب بود پس باید مریم رجوی هم می ماند.. اما اگر روزی خون هائی ریخته شد دیگر شما نمیتوانید بگوئید همه را یک نفر تصمیم گرفت پس نقش خودتان را ایفا کنید. مهرداد ساغرچی،