عضو سابق شورای فرماندهی گروه مجاهدین در نامهای به افشای ابعاد جدیدی از مسائل پشت پرده و مشکلات داخلی گروه رجوی پرداخته و رفتار ظالمانه سرکردگان این گروه با عناصر فریب خورده را بر ملا کرده است. به گزارش خبرگزاری فارس، مریم سنجابی، عضو سابق شورای مرکزی گروه تروریستی مجاهدین که به تازگی از این گروه جدا شده است در افشاگریهای جدید خود، ابعاد جدیدی از رفتار ظالمانه سرکرده این گروه با عناصر فریب خورده را منتشر کرد، در این نامه آمده است: سازمان مجاهدین طی یک نامه تنظیم شده به تاریخ 4 مرداد 1391 با استناد کردن به یک سری قوانین" گروه کار- بازداشتهای خودسرانه" خواسته است تا با به پا کردن گرد و خاک و هیاهو تبلیغاتی باز هم از پاسخ دادن به خیانتهایی که در طی این سالها نسبت به اعضایش روا داشته طفره رفته و در نهان همچنان به دسیسه و فریب و خرابکاری و بند کشیدن آنها ادامه دهد. بنگرید در یک بند از این نامه تنظیمی چنین نوشته شده است: "شرایط لیبرتی مشابه یک مرکز بازداشت است چرا که هیچ امکان حرکت آزادانه و ارتباط با دنیای بیرون وجود ندارد این افراد (درلیبرتی) خود را در شرایطی یافتند که آزادی فردی آنها از آنها سلب شده بود، خروج آزادانه از کمپ وجود نداشت مگر اینکه موافقت رسمی و اسکورت توسط نیروهای امنیتی انجام گیرد. آنها حق دیدار با خانواده و یا مشاور حقوقی خود را ندارند." در اولین پاسخ با تیتر درشت بایستی نوشت براستی شما از بکار بردن چنین عبارات و این هوچی گریها شرم نمیکنید؟ و هم چنین طبق یک ضرب المثل فارسی نیز بایستی گفت"… تو سرت را بگذار و بمیر"! البته شما نه "شرم"دارید و نه "میمیرید" و سوگند خوردهاید تا آخر عمر خود را به فریب کاری و حقه بازی و باز هم قربانی کردن اعضا بپردازید. مریم سنجابی در بخش دیگری از افشاگریهای خود آورده است: وقتی که رجوی بیشرمانه در ایدئولوژیاش داد بر میآورد، "خون تان و نفس تان مال من است" وقتی که مریم رجوی میگوید" همه مجاهدین اگر کشته شوند باکی نیست – فقط مسعود زنده بماندکافی است"، وقتی که مهوش سپهری در جلسات رسمیاش عربده بکشد و بگوید: " شماها اضافه زندهاید و همه بایستی در 13 ساله گی شهید میشدید." بسیار در حیرتم که چگونه گفته میشود "افراد در لیبرتی خود را در شرایطی یافتند که آزادی فردی آنها از آنها سلب شده بود" عضو سابق شورای مرکزی گروه مجاهدین آورده است: راستی آقای رجوی آیا ما در سالهای متمادی که در اشرف بودیم آزادی! هم داشتیم و میتوانستیم از اشرف بیرون برویم! یا اینکه تنها اسیرانی بیپناه بودیم که اجازه حتی یک ملاقات و حتی یک تلفن به خانواده چه رسد به دیدار یک مقام قانونی را نداشتیم…و حکم مرگ ما در دستان تو بود! و باز وقتی رجوی به همه اعضا حکم میدهد که همه خانوادههای شما مال من است و حق ندارید حتی اسم آنها را ببرید و به آنها فکر کنید…و بر مادران و پدران پیری که سه سال است در جلوی درب اشرف برای دیدار فرزندانشان لحظه شماری میکنند، حکم قتل میدهد و میگوید ریختن خون همه آنها مباح است و بایستی همه را گردن زد و در چاه ریخت!از خواندن این جمله که نوشته است" آنها حق دیدار با خانواده و یا مشاور حقوقی خود را ندارند"، فقط شوکه میشوم. و هنگامی که در جلسه رسمی سال 1381 میگوید: تمامی جداشدگان سازمان را در هر کجا که هستند بگیرید و بکشید، سلاح از من و کشتن از شما نگران زندان هم نباشید چون زندانهای اروپا مثل هتل هستند" و در سال گذشته مجدداً تکرار کرده است «هر کس…از اشرف برود یا فرار کند جزو بدترین خائنهاست و سزایش اعدام و کشته شدن است… وصیت میکنم و وصیت میکنیم که هر کجا بودیم یک روزی حساب اینها را برسیم». حال این شخص بی رحم… ناگهان نگران آزادی اعضایش شده و پس از 26 سال به بند کشیدن اعضا در کمپ اشرف که هیچکس اجازه خروج از کمپها را نداشت و حدود 23 سال هر کس از اشرف خارج میشد خائن و مزدور شده و حکم قتل و پیگیرد او صادر میشود. در بخش دیگری از این نامه نوشته شده است: نفرات مسلح نیروی پلیس عراق در نقاط بازرسی در داخل کمپ مستقر هستند. ایستگاههای پلیس در درب شمالی و درب جنوبی و درب شمال شرقی قرار دارد. گشتهای پلیس وارد محوطه استراحت ساکنان میشود، مشابه آنچه که نگهبانان زندان در سلول زندانی انجام میدهند! آنچه از این دروغ پردازی نیز مشخص است… کلافگی آنها از حضور نیروی پلیس در کمپ میباشد که نمیتوانند مثل گذشته دیکتاتوری خود را بر ساکنین روا دارند. اگر چه که به شهادت اخبار مستند و نفرات جدا شده: با تلاش دولت عراق و سازمانهای بینالمللی برای هر دو نفر در کمپ لیبرتی کانتیرهای مجهز دو خوابه با وسایل مناسب شامل تخت خواب، کمد پاتختی و کمد در نظر گرفته شده بود ولی رجوی و سران غاصب سازمان که حتی تحمل اندکی راحتی و آسایش اعضا را نیز ندارند، ظالمانه محل استراحت نفرات را به کمتر از نصف در نظر گرفته شده، تقلیل داده و محلهای استراحت دو نفره را برای کنترل پلیسی تشکیلات به آسایشگاههای یگانی 6 الی7 نفره تبدیل کردند و کانتیرهای آزاد شده را برای سران سازمان به اتاق کار تبدیل کردند تا مجدداً جلسات حسابرسی مواخذه روزانه و تحقیر و ناسزا (عملیات جاری) در آن ترتیب دهند و بازهم بهترین محلها را به سران بالا اختصاص دادند. سنجابی در ادامه افزوده است: آری حقوق مورد نظر سازمان مجاهدین و رجوی یعنی اینکه: کسی با به بیگاری کشیدن و زندانی کردن اعضایش کاری نداشته و دخالت نکند. کسی در ماندن غیرقانونی در عراق و دسیسه و کش دادن این موضوع دخالت نکند. کسی در به صلابه کشیدن اعضا و دستکاری و پایمال کردن حقوق انسانها از قبیل حق خروج از سازمان، حق ارتباط با دنیای خارج، حق دیدار خانواده و.. کاری نداشته باشد. و آنها را مثل گذشته به حال خود بگذارند که هر وقت صدای مخالفی را شنیدند سرش را زیر آب کنند (مهری موسوی، مینو فتحعلی، قربانعلی ترابی،پرویز احمدی) یا آنقدر به وی فشار آورند و در کمپ زندانیاش کنند که خود تصمیم به خودکشی بگیرد(خدام گل محمدی، فائزه اکبریان، سیمین فیض بخش، کریم پدرام، نسرین احمدی، فرمان شفابین و…) و حکم به خودکشی دهند (حکم اعضای شورای رهبری که اگر قصد خروج از سازمان دارند بایستی خود کشی کنند و یا اینکه هیچگاه زنده در بیرون مناسبات سازمان نباشند و زنده دستگیر نشوند.) و حکم به عملیات انتحاری و خود سوزی دهند (صدیقه مجاوری، نداحسنی،محمد ایمانی، نادرثانی، حمید عرفا و 22نفردیگر که در سال 1382 بخاطر مریم رجوی محکوم به خودسوزی شدند. و رجوی میگفت این کمترین کار است و شهرزاد صدر در مصاحبه رسمی و بین المللی خود گفت ما همه خودکشی و خودسوزی میکنیم تا مریم رجوی آزاد شود..) تا حکم به اعتصاب غذا تا سرحد مرگ بدهند و تا حکم به حمله و جنگ بدون سلاح داده شود و تا حکم به پرتاب کردن خود در زیر هاموی داده شود و هر پدرسوختگی دیگر که به عقل جن هم نرسد ولی به مغز معیوب مسعود رجوی خطور کند و بر اعضای بیچاره با نام "امام زمان" حکم کند. در پایان نامه افشاگرانه مریم سنجابی آمده است: آری این همه فرافکنی و این همه عربدهکشی و تلاش شبانهروزی و داد و فغان برای این است که به حیطه ما وارد نشوید و بگذارید هر غلطی که تا حال میکردیم را ادامه بدهیم و در این بین بقول رجوی " 360که هیچ 470نفر هم کشته شوند برای حفظ اشرف ارزش دارد" آخرش او و مریم رجوی که زنده میمانند!! و میتوانند باز هم با دلارهای موجود کاخهای دیگر و کمپهای اسرای دیگر به پا کنند. و بالاخره باید گفت که قربانی کردن اعضا و حق پوشی تا کی؟پستی و دغلکاری، ظلم و جفاکاری تاکی؟ در فروردین ماه سال گذشته سهتن از فرماندهان گروه مجاهدین به نامهای مریم سنجابی، عبداللطیف شاهرودی و برات کیخانی به همراه 10 تن دیگر از اعضای این گروه، از اردوگاه اشرف فرار کرده و خود را تسلیم نیروهای امنیتی عراق کردند. پس از آن مریم سنجانی طی کنفرانسی مطبوعاتی به افشاگریهایی علیه گروه مجاهدین پرداخت و در صحبتهای خود ضمن انتقاد شدید از نحوه رهبری گروه مجاهدین و نقض حقوق بشر در قرارگاه اشرف، جدایی خود از این مجموعه اعلام کرد و این افشاگریها همچنان ادامه دارد.