خروج از لیست تروریستی آمریکا، پیروزی یا شکست برای مجاهدین؟
بعد از سالیان جاسوسی و وطن فروشی برای کشورهای غربی و اسرائیل و گدایی و محنت کشی از دولت های اروپائی برای خارج کردن نام فرقه از لیست سیاه، سر انجام وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که مجاهدین را از لیست سیاه خارج می کند
رجوی ها که در سفسطه و وارونه نمایی و شکست را پیروزی جلوه دادن ید طولایی دارند این بار نیز این طور وانمود می کنند که یک پیروزی بزرگ بدست آوردند.
حال باید دید این خروج از لیست تروریستی آمریکا واقعا برای مجاهدین یک پیروزی است یا شکست می باشد؟
برای پاسخ به این سئوال از چند جنبه مختلف وضعیت امروز فرقه را بررسی می کنیم.
1 – تخلیه اشرف:
رجوی تا به حال مدعی بوده است که ارتشی دارد که از اشرف به عنوان یک سکو برای حمله به ایران استفاده خواهد کرد و طبق تحلیل هایش تنها راه سرنگونی حکومت ایران را همین ارتش می دانست و اشرف را کانون استراتژیک نبرد می نامید.
در این راستا نیز تا به حال تلاش زیادی نمود که اشرف را نگه دارد و در چند سال گذشته نیز آنرا ناموس مجاهدین اعلام نمود و برای حفظ آن نیز درگیریهای زیادی با ارتش عراق ایجاد نموده که قیمت آن زخمی و کشته شدن تعداد زیادی از اعضای سازمان در اشرف بوده است.
پس نتیجه می گیریم که تخلیه اشرف یعنی شکست همه شعارها و از بین رفتن کانون استراتژیکی مورد ادعای وی که سالیان روی آن سرمایه گذاری کرده بود.
پس این یک شکست بزرگ است و نه پیروزی.
2 – اثبات وابستگی رجوی ها به غرب و اسرائیل:
در طول سالیان گذشته رجوی برای فریب بیشتر اعضا و هواداران خود مستمرا ادعای مبارزه با امپریالیسم را داشت و سعی می نمود در تمامی موضعگیری فرقه این گونه نشان دهد که مستقل است. وی مدعی بود که با شاه و سلطنت طلبان مرز دارد و آنان را وابسته به امپریالیسم آمریکا می دانست. ولی امروز برای همگان روشن گشته که حیات رجوی ها و فرقه رو به موت شان به رای و نظر وزارت خارجه آمریکا بستگی دارد.
این هم یک شکست و فضاحت دیگر برای رجوی ها.
3 – خارجه نشینی تنها استراتژی فرقه:
رجوی سالیان سعی داشت برای خارج نمودن سایر گروه ها از صحنه آن ها را خارجه نشین خطاب کرده و انواع تهمت ها را نثار آنها می کرد. او حتی متحدین اندک شورایی خود را در مناسبات درونی با تمسخر خارجه نشین می نامید.
وی مدعی بود که سازمان برای سرنگونی دو بال دارد، یکی سیاسی در خارج و دیگری نظامی در اشرف. حال با کنده شدن بال نظامی او هم باید در کنار همان هایی بنشیند که آنان را همواره به تمسخر قهوه خانه نشین می نامید.
بنابراین در این زمینه نیز با شکسته شدن بال نظامی رجوی و خارج نشین شدن فرقه اش، شکست سنگین دیگری بر او تحمیل شد.
4 – از هم پاشیدگی تشکیلات سازمان:
بعد از انقلاب ایدئولوژیک و هژمونی رجوی فضای بسته ای بر تشکیلات در اشرف حاکم شد بطوری که اعضا حق هیچ ابراز نظری نداشته و هم چون ابزاری در دست رجوی می بایست بی چون و چرا دستورات او را اجرا می کردند.
در ادامه این روند حاکمیت مطلقه زنان بر مناسبات قرارگاه اشرف در سالهای اخیر فشار مضاعفی را بر اعضا وارد نمود و کنترل شدیدی بر قرارگاه اشرف و مناسبات و تشکیلاتی آن حاکم نمود بطوری که اعضا از اولیه ترین حقوق خود محروم بوده و از جهان بیرون ایزوله شده بودند حال اگر این اعضا به خارج بروند، چون فنر جمع شده در محیط آزاد و بدون تشکیلات فرقه ای باز شده و دیگر فرقه آن سیطره قبلی را بر آنان نمی تواند داشته باشد و هر کسی پی کار خود خواهد رفت که این هم شکست تشکیلاتی بزرگ دیگری برای مجاهدین و رهبری آن خواهد بود.
با توجه به توضیحات فوق و نتیجه گیری های حاصل از آن، خارج شدن نام فرقه رجوی از لیست وزارت خارجه آمریکا نه تنها پیروزی و شیرینی برای رجوی های پلید نیست بلکه جام زهری است که وی در نقطه استیصال مجبور به سر کشیدن آن شده و در آینده نه چندان دور این زهر اثر خود را نشان خواهد داد.
حال رجوی ها هر چه می خواهند بر سر خود کوفته و ادعای پیروزی کنند همانگونه که خروج از لیست تروریستی اروپا هیچ یک از درد های بی درمان آنها را دوا نکرد، این بار هم نه تنها دردی از آنها دوا نشده بلکه نابودی و اضمحلال آنها و فرقه شان را تسریع خواهد شد.
در نهایت باید گفت فرقه رجوی با آن سابقه سیاه تروریستی اش، چه در لیست باشد و چه از لیست خارج شود، در نزد مردم ایران تروریست هستند و با این عنوان در تاریخ ثبت شده اند.