واکاوی علل خروج نام گروه مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی

گروه مرده زنده می‌شود؟ دولت آمریکا در یک اقدام ضدایرانی جدید در تاریخ 28 سپتامبر، یعنی 7 مهر، نام گروه تروریستی مجاهدین را از لیست گروه‌های تروریستی خارج کرد. خروج نام گروه مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی در دولت آمریکا پس از آن نهایی شد که دادگاه فدرال آمریکا، در اوایل سال جاری میلادی، رأی به خروج آن‌ها از لیست گروه‌های تروریستی داده بود.
با توجه به قدرت سیستم قضایی آمریکا و همچنین در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر، اوباما قصد ندارد یک چالش جدید، آن هم با دادگاه فدرال، برای خود به وجود بیارود. از همین رو، خارج کردن نام گروه مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی اقدامی است که اوباما را از رودررو شدن با دادگاه فدرال نجات می‌دهد. بر همین اساس می‌توان گفت این اقدام آمریکا، علاوه بر جنبه‌های سیاسی، جنبه‌ی حقوقی نیز داشته است و برخی معتقدند که این اقدام به دلیل تنگناهای حقوقی که آمریکا با آن روبه‌رو بوده انجام گرفته است.
خارج ساختن مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی، با توجه فعالیت‌های تروریستی این گروه، واشنگتن را با پرسش‌های جدی درباره‌ی صداقت ایالات متحده برای مبارزه با تروریسم مواجه می‌کند. بررسی دلایل این اقدام آمریکا از چند بعد حائز اهمیت است؛ اول آنکه این اقدام کاخ سفید در شرایطی صورت می‌گیرد که رژیم صهیونیستی فشار زیادی بر واشنگتن وارد می‌کند تا ایالات متحده را مجبور به ترسیم «خطوط قرمز» علیه ایران کند.
آمریکا، علاوه بر آن، انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارد و یکی از انتقادات اصلی، که نومحافظه‌کاران آمریکا به اوباما وارد می‌کردند، این نکته است که اوباما بیش از حد در قبال ایران نرمش به خرج داده است و کاخ سفید باید سیاست‌های تندتری علیه ایران اتخاذ می‌کرد.
از سوی دیگر، وضعیت خاورمیانه پس از وقوع بیداری اسلامی و به نتیجه رسیدن آن در کشورهای مصر، تونس و لیبی تغییر کرده و آمریکا نیازمند آن شده است تا برای تأمین منافع، راهکار خود برای این منطقه‌ی استراتژیک را تغییر دهد و این احتمال نیز وجود دارد که آمریکا در یک اشتباه محاسباتی تصمیم به خارج کردن نام گروه مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی گرفته باشد تا به زعم خود از آن برای پیشبرد برنامه‌های خود در خاورمیانه استفاده کند. بنابر این اقدام، آمریکا می‌تواند در دو بعد داخلی و خارجی برای این کشور حائز اهمیت باشد.
ابعاد داخلی و خارجی اقدام آمریکا
الف) بعد داخلی؛
1. کم کردن فشار بر اوباما و اثبات جدی بودن دشمنی او با ایران؛
آمریکا در آستانه‌ی انتخابات ریاست جمهوری است و در این میان، اوباما در تلاش است تا برای بار دوم در انتخابات پیروز شود و برای چهار سال دیگر در کاخ سفید حضور داشته باشد، اما وی برای رسیدن به این آرزو با چالش‌هایی روبه‌رو است که مهم‌ترین آن بحث سیاست خارجی و موضوع ایران است.
میت رامنی، رقیب جمهوری‌خواه اوباما، از همین موضوع استفاده و به طور مرتب وی را متهم می‌کند که بیش از حد در قبال ایران و مخالفت با برنامه‌ی هسته‌ای این کشور به نرمی رفتار کرده است و آن گونه که باید در این موضوع شدت عمل به خرج نداده است.
تلاش‌های غرب برای حفظ این گروه تروریستی را می‌توان این گونه بررسی کرد که این گروه‌، با سازمان‌دهی مجدد خود، دوباره این توانایی را پیدا خواهد کرد تا عملیات‌های تروریستی را علیه ایران ادامه دهد و حتی پس از مدتی با گسیل ‌سمپادهای خود به داخل خاک ایران، اطلاعات تازه‌ای از ایران به سازمان‌های جاسوسی غرب ارائه دهد. به اعتقاد رامنی، رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا موفق نشد تا آمریکاییان را از خطر یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای دور نماید. بر همین اساس، اوباما برای آنکه خود را از زیر بار این انتقادات بیرون بکشد باید دست به کار می‌شد. در این میان، به زبان آوردن سخنان آتشین و تهدید ایران کافی نبود و اوباما باید اقدامی عملی برای نشان دادن دشمنی خود با ایران انجام می‌داد. از همین رو، خارج کردن نام گروه مجاهدین و در کنار آن سخنانی مانند «آمریکا هر اقدامی را برای بازداشتن ایران انجام می‌دهد» مواردی هستند که می‌توانند اوباما را از زیر بار این انتقادهای تند خارج کنند!
2. اثبات همراهی اوباما با رژیم صهیونیستی و بهره بردن از حمایت لابی‌های صهیونیستی در آمریکا.
هدف دیگری که دولت اوباما در بعد داخلی قصد دارد، با خارج کردن نام گروه مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی، به آن برسد اطمینان حاصل کردن از حمایت قاطع لابی‌های صهیونیستی، به ویژه آیپک، از وی در انتخابات ماه نوامبر است.
مباحث و گزارش‌های متعدد و مستدلی درباره‌ی نفوذ لابی آیپک در آمریکا و نقش آن در تعیین مقامات این کشور منتشر شده است و بر کسی پوشیده نیست که حمایت قاطع این لابی، از نامزدی خاص، مقدمات پیروزی وی در عرصه‌ی سیاسی آمریکا را فراهم می‌کند و از همین رو است که تمامی مقامات آمریکایی، چه آن‌هایی که دارای پست هستند و چه آن‌هایی که تلاش می‌کنند به مقام برسند، حضور در نشست سالانه‌ی آیپک و به زبان آوردن سخنان آتشین علیه دشمنان اسرائیل و اثبات دوستی خود با صهیونیسم را برای خود واجب می‌دانند.
در ماه‌های اخیر مقامات رژیم صهیونیستی و به ویژه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم، انتقادات تندی از سیاست اوباما در قبال ایران به عمل آورده و از وی خواسته‌اند تا خطوط قرمزی در قبال برنامه‌ی هسته‌ای ایران ترسیم کند. ترسیم این خطوط مشکلاتی برای دولت آمریکا به وجود خواهد آورد، اما همان گونه که اشاره شد اوباما برای تضمین پیروزی خود باید از جانب لابی آیپک مطمئن باشد و جلب نظر این لابی بدون چراغ سبز تل اویو امری مشکل است.
رابطه‌ی گروه مجاهدین با اسرائیل به اثبات رسیده است که از مهم‌ترین موارد اثبات آن می‌توان به همکاری آن‌ها در زمینه‌ی جاسوسی از تأسیسات هسته‌ای ایران، ترور دانشمندان ایرانی و… اشاره کرد. این ارتباط به تأیید خود مقامات رژیم صهیونیستی نیز رسیده است و برای مثال الیعیزر تسفریر، رئیس دفتر سازمان جاسوسی موساد در کردستان عراق، در گفت‌وگو با رادیو ارتش این رژیم دست هم‌پیمانان خود را رو کرد و گفت: «ما نیروهای کرد معارض عراقی را در اسرائیل و کردستان آموزش داده‌ایم و برخی از آموزش‌های ما به این افراد نیز در پادگان سازمان مجاهدین (مجاهدین) صورت گرفته است.1
دیدار مریم رجوی با جدعون مائیر (سفیر رژیم صهیونیستی در ایتالیا) در جریان سفرش به رم، پوشش و حمایت ماهواره‌ای اسرائیل برای پخش برنامه‌های تلویزیونی مجاهدین، ارتباط رسانه‌ای میان مجاهدین و اسرائیل که با در اختیار گذاشتن اطلاعات جاسوسی هسته‌ای ایران توسط اسرائیل و رسانه‌ای کردن آن توسط مجاهدین همچنان ادامه دارد و مسائلی از این دست از جمله موارد شاخص ارتباط میان این گروه و رژیم اسرائیل است که بارها در رسانه‌های گروهی به آن اشاره شده است، اما مجاهدین تکذیب کرده‌اند و مسئولان اسرائیلی نیز ترجیح می‌دادند در مقابل انتشار این اخبار سکوت کنند.
بر همین اساس، خارج کردن نام گروه مجاهدین از لیست گروه‌های تروریست و استفاده از آن در راستای منافع خود یکی از راه‌هایی است که نظر صهیونیست‌ها را به خود جلب می‌کند.
ب) بعد خارجی؛
در بعد خارجی این اقدام نیز دست‌کم می‌توان به دو مورد اشاره کرد:
1. استفاده از گروه مجاهدین برای فشار بر ایران؛
شکی در این نکته نیست که ایران هم اکنون بزرگ‌ترین مانع موجود در خاورمیانه برای تحقق برنامه‌های آمریکا محسوب می‌شود. بنابراین آمریکا باید ابزارهای مناسبی برای مقابله با ایران داشته باشد و بر همین اساس محتمل است مقامات واشنگتن این طور نتیجه‌گیری کرده باشند که با زنده کردن یک گروه مرده می‌توانند به خواسته‌های خود برسد. شاید بتوان تلاش‌های غرب برای حفظ این گروه تروریستی را این گونه بررسی کرد که این گروه،‌ با سازمان‌دهی مجدد خود، دوباره این توانایی را پیدا خواهد کرد تا عملیات‌های تروریستی خود را علیه ایران ادامه دهد و حتی پس از مدتی با گسیل ‌سمپادهای خود به داخل خاک ایران، اطلاعات تازه‌ای را از ایران به سازمان‌های جاسوسی غرب ارائه دهد.
علاوه بر این، با توجه به ادعاهایی که مدتی است غربی‌ها در خصوص اقدام نظامی علیه کشورمان انجام می‌دهند، سازمان‌دهی مجدد مجاهدین این امکان را در اختیار غرب قرار می‌دهد تا با بهره‌گیری از افراد این گروه تروریستی، که به محیط جغرافیایی کشور و همچنین زبان‌های محلی آشنایی دارند، هموارکننده‌ی مسیر غربی‌ها در برخورد با شرایط ایران باشند. این موضوع چندی پیش از سوی خبرگزاری یونایتد‌پرس آمریکا به صورت سربسته افشا شد. این خبرگزاری، به نقل از مقامات دولت آمریکا، می‌نویسد:
«در صورتی که مسئله‌ی برنامه هسته‌ای ایران به چالش کشیده شود، چنین گروه‌هایی می‌توانند راه را برای انجام حملات نظامی علیه ایران هموار کنند.»2
آمریکا و گروه مجاهدین در صدد تحت فشار قرار دادن ایران برای دست کشیدن از آرمان های خود و سقوط جمهوری اسلامی هستند. از این جهت، گروه مجاهدین به عنوان نیروهای دست چندم آمریکا در منطقه، در طول اهداف آن‌ها، حرکت می‌کنند.
2. استفاده از گروه مجاهدین برای پیشبرد اهداف آمریکا در خاورمیانه.
پس از وقوع بیداری اسلامی در کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا و به نتیجه رسیدن آن در کشورهای تونس، مصر و لیبی برنامه‌های آمریکا در این منطقه به هم ریخت و از همین رو، واشنگتن به دنبال ترسیم یک خاورمیانه‌ی جدید است. اقدام آمریکا در خارج کردن نام گروه مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی از نوع همان اشتباه محاسباتی است که در مورد شبه‌نظامیان لیبی روی داد. آمریکا برای کنار رفتن معمر قذافی از آن‌ها استفاده کرد، اما همین گروه‌ها سفیر آمریکا را در بن غازی کشتند.
یکی از راه‌هایی که آمریکا با استفاده از آن سعی دارد به اهداف خود در خارومیانه برسد استفاده از گروه‌های ترویستی همچون القاعده و گروه مجاهدین است. برای مثال، در لیبی، آمریکا از گروه‌های شبه‌نظامی، که با القاعده در ارتباط بودند، مقدمات سقوط معمر قذافی را آماده کرد و اکنون در سوریه نیز از گروه‌های شبه‌نظامی، که اغلب آن‌ها از اعضای القاعده تشکیل شده‌اند، حمایت می‌کند.
اشتباه محاسباتی
همان گونه که اشاره شد، یکی از راه‌هایی که آمریکا برای تحقق اهداف خود در خاورمیانه دنبال می‌کند حمایت از گروه‌های تروریستی است، اما این اقدام آمریکا موضوعی است که به اعتقاد اغلب کارشناسان، نتیجه‌ای معکوس برای واشنگتن به دنبال خواهد داشت.
برای مثال، رابرت فیسک در مقاله‌ای، که در روزنامه‌ی ایندیپندنت به چاپ رساند، با پرداختن به موضوع کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی و مقایسه‌ی نحوه‌ی کنار رفتن معمر قذافی در این کشور و مقایسه‌ی آن با وضعیت سوریه، به کاخ سفید، هشدار داد:
«در لیبی، شما از شبه‌نظامیانی که القاعده بخشی از آن‌ها بود حمایت کردید، اما همین گروه‌ها در هفته‌ی گذشته سفیر آمریکا را کشتند، شما در سوریه نیز از این گروه‌ها حمایت می‌کنید، پس مراقب تکرار حادثه‌ی لیبی در سوریه نیز باشید.»3
آمریکا از مخالفان لیبیایی، که القاعده بخشی از آن‌ها بود، در مقابل معمر قذافی حمایت می‌کرد و کمک می‌کرد تا پول‌های نقد و سلاح‌های ارسالی از عربستان و قطر به دست مخالفان برسد. دوستان آن روزهای آمریکا در لیبی اکنون تبدیل به دشمنان آن شده‌اند. سفیر آمریکا و همکارانش را می‌کشند و با القاعده همراه می‌شوند و تظاهرات ضدآمریکایی به راه می‌اندازند. این تظاهرات در تمامی کشورهای جهان اسلام تکرار می‌شود. فیسک می‌نویسد:
«اما داستان اصلی به شکل دیگری است. آمریکا برای چند دهه از دیکتاتورهای عرب حمایت و آن‌ها را تسلیح کرد. صدام یکی از محبوب‌ترین این دیکتاتورها برای آمریکا بود. آمریکا مبارک را نیز دوست داشت و بن علی را می‌ستود.» علاوه بر آن، آمریکا هنوز با دیکتاتورهای موجود در کشورهای عرب حوزه‌ی خلیج فارس در ارتباط است و آن‌ها را دوست دارد.
بر همین اساس، با توجه به روحیات تند موجود در میان گروه‌های افراطی همچون القاعده و گروه مجاهدین، که افکار مخالف خود را به هیچ وجه تحمل نمی‌کنند، شکی در این مورد نیست که آمریکا، همان گونه که در مورد القاعده دچار اشتباه شد، در مورد گروه مجاهدین نیز دچار اشتباه محاسباتی شده است و دیر یا زود بار دیگر این گروه ماهیت تروریستی خود را نشان می‌دهد.
نتیجه‌ی این کلام آن است که آمریکا، با خارج کردن نام این گروه از لیست گروه‌های تروریستی، اهداف مختلفی را چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی دنبال می‌کند و مهم‌تر از همه آنکه، به دلیل حکم صادرشده از سوی دادگاه فدرال برای خروج نام گروه مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی، دولت اوباما در حالی که خود را برای انتخابات ماه نوامبر آماده می‌کند، به هیچ وجه قصد ندارد با سیستم قضایی رودررو شود. (*)
منابع:
http://www.teribon.ir/archives/12154 [1].
http://javanonline.ir/prtai0nye49nam1.k5k4.html [2].
http://www.independent.co.uk/voices/commentators/fisk/robert-fisk-alqaida-cashes-in-as-the-scorpion-gets-in-among-the-good-guys-8143267.html [3].
Robert-Fisk, Al-Qa’ida cashes in as the scorpion gets in among the good guys, 17 September 2012.
* عبدالحمید؛ کارشناس مسائل بین‌الملل

خروج از نسخه موبایل