براساس گزارش خبرگزاریها وزارت خارجه آمریکا فرقه تروریستی رجوی را از لیست سیاه تروریستی خارج کرد.
اقدامی که بر خلاف تمام پرنسیبها و اصول حقوق بشری و صرفأ از موضع سیاسی و در متن یک زد و بند ضد اخلاقی قابل فهم و توجیه است. هر تحلیلگر سیاسی که عملکردهای فرقه تروریستی رجوی را در طی چند دهه اخیر مورد بررسی قرار داده باشد حق دارد که از وزارت خارجه آمریکا بپرسد که در ساختار تشکیلاتی و اصول اعتقادی وایدئولوژیکی این فرقه چه تغییر و تحولی رخ داده که به یک شبه وزارت خارجه آمریکا که خود را مدعی شماره یک مبارزه با تروریسم در جهان میداند به چنین کشف بزرگی نائل آمده است؟ در کجا و چه وقت رهبران این فرقه و شخص مریم رجوی از عملکردهای گذشته خود اظهار پشیمانی نموده و حاضر شده تفکر و استراتژی مبارزه قهر آمیز را کنار بگذارد؟ در کجا اعلام کرده اند که خط مشی مبارزه مسالمت آمیز را پذیرفته اند؟ خروج این فرقه تروریستی بر اساس کدام یک از اصول خدشه ناپذیر حقوق بشر صورت گرفته است؟ از وزارت خارجه آمریکا باید سئوال کرد که ترور آمریکاییها در دوران حاکمیت رژیم سابق بدست همین فرقه که با افتخار اعلام می شد،درچه نقطه ای تعیین تکلیف شد؟ مگر کارنامه اعمال تروریستی این فرقه چه قبل و چه بعد از انقلاب برای وزارت خارجه آمریکا امری پوشیده است؟ مگر همین فرقه در جریان تسخیر سفارت آمریکا نیست که شب وروز تجمع می کرد و برای محاکمه اعضای سفارت سوت وکف می زد پس چطور باید دانشجویان پیرو خط امام بخاطر همین اعمال تروریست تلقی گردند، ولی این فرقه نه؟ سرود نبرد با آمریکا را چه گروهی سرود؟ در دوران انقلاب چه گروهی ادعای پرچمداری مبارزه با آمریکا را داشت؟ چه کسانی خواهان نابودی فیزیکی و ساختاری ارتشی بودند که جرمش وابستگی به آمریکا بود؟چه کسانی در سال 60 بر روی مردم آتش گشودند و صدها نفر از مردم عادی را کشتند؟ ترورها و بمب گذاریها دراماکن دولتی و معابر عمومی توسط چه کسانی صورت گرفت؟ در جریان جنگ و لشکرکشی صدام به کویت چه کسانی او را ترغیب و تشویق می کردند؟ چه گروهی در جریان انفجار تروریستی برجهای دوقلو در آمریکا پشت سرهم بیانیه صادر میکرد و کارناوال شادی در پادگان اشرف راه می انداخت؟ براستی چه شد یکباره وزارت خارجه آمریکا دچار آلزایمر سیاسی و تاریخی شد وبه یکباره به فکر خروج این فرقه از لیست تروریستی گردید؟ البته از آنجاییکه ماهیت عملکردهای وزارت خارجه آمریکا درچند سال اخیر را همه میدانند بخوبی برایشان قابل فهم است که در پس این نیم کاسه چه زد و بندها و منافع حقیرسیاسی نهفته است! بر همگان پر واضح است که در سیاست وزارت خارجه آمریکا دراین دهه اخیر عمدتأ سلیقه دو گزینشی بوده و تنها خیری که محلی از اعراب نداشته مبارزه با تروریسم است.
سیاست وزارت خارجه آمریکا مبنی بر سر بریدن حقوق بشر در پیش پای تروریستهاست. وزارت خارجه آمریکا در تضاد ماهوی با دولت ایران که به حق بر اصولش که همانا عالی ترین مصالح مردم است ایستاد.
بر خلاف تمامی اصول و ارزشهای ثابت مبارزه با تروریسم،جنایتکارترین تروریستهای قرن معاصر را از لیست خود خارج میکند. اگر چه غافل از اینست که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. اگر خروج فرقه تروریستی رجوی از لیست وزارت خارجه آمریکا با هدف یک راه حل سیاسی در راستای خروج از کشور عراق صورت گرفته باشد باید گفت دست مریزاد. چون درآن صورت قدم گذاشتن هزاران اسیر در بند به دنیای آزاد منجر به فروپاشی محتوم تشکیلات رجوی خواهد شد و رجوی بعد از عقب نشینی استراتژیک از اشرف جام زهر دیگری سر خواهند کشید.
در یک کلام زمستان می رود و رو سیاهی به رجویها و حامیان آنها در وزارت خارجه آمریکا خواهد ماند.