در همسایگی برخی بنیادگرایان اسلامی شمال پاریس، ناحیه بزرگی از کشور فرانسه تحت قیمومیت غیر رسمی سازمان مجاهدین خلق قرار گرفته است. جایی که یک ماه پیش کمتر کسی تصور می کرد چند کیلومتر آنطرف تر اعضای یک گروه رپ مسلمان، در سوپر مارکت یهودی بمب گذاری کرده باشند. در ماه مارس گذشته نیز «محمد مرآح» بنیادگرای مسلمان ساکن تولوز، یک ربی یهودی و دو فرزند خردسالش را بصورت بیرحمانه ای به قتل رساند.از یک ماه پیش تا کنون خبرگزاری فرانسه از دستگیری های گسترده مظنونین به بنیادگرایان تروریست در شهرهای نیس،مارسی،تولوز،کن،پاریس و استراسبورگ خبر می دهند.بر اساس گزارشات منتشر شده، اکثر افراد پیوسته به شبکه های تروریستی را جوانانی تشکیل می دهند که در فرانسه متولد شده اند.یا کسانیکه مسیحی بوده و به اسلام سلفی ها گرویده اند.بعبارتی ریشه اصلی این مدل از تروریزم نامتعین و خلق الساعه، در افکار مذهبی و از نوع سلفی است. برخی معتقدند شیوع این پدیده جدید در فرانسه محصول تداوم بهار عربی و گرایشات آنارشیستی در کشورهای مرکزی و شمال آفریقا است.اما عده ای نیز ریشه های قدیمی علل حضور خانوادگی و فرهنگ تطبیق نایافته آنان را هدف قرار می دهند.بهر روی امروز مردم فرانسه با خطر بالنده و رشد یابنده تروریسم داخلی مواجه می باشند.تروریست هایی که همچون بن لادن خود را مسلمان و از نظر فکری، سلفی نزدیک به افکار مذهبیون عربستان سعودی،قطرو القاعده هستند. اما سلفی های وابسته یا غیر وابسته به القاعده و عربستان سعودی، تنها گروه خشن و حامی تروریسم در فرانسه نیستند.گروهی که خود را مسلمانان واقعی و اوپوزیسیون حکومت ایران معرفی می نمایند از نظر کسانیکه درون آنان زندگی کرده اند دارای همان محتوا و انگیزه انفجاری می باشند.کسانیکه بیش از ۳۰ سال است در ناحیه بزرگی از شمال پاریس زندگی نموده و با سرمایه گذاری های فراوان، تاثیر تبلیغاتی زیادی بر دوایر و شخصیت های فرانسوی گذارده اند. برای آنها که با اکراه این مطلب را می خوانند،خاطر نشان می کنم که ایرانیان، فرقه رجوی را بسا بنیادگرا تر از سلفی های فرانسه و اروپا می دانند.اعضا و رهبران فرقه مذهبی سازمان مجاهدین خلق را می گویم.کسانیکه بر خلاف سلفی ها ریش بلند و لباس محلی به تن نداشته و برای پوشش در انظار عمومی از کت و شلوارو کراوات یا بلیز دامن و روسری استفاده می نمایند. برای آشنایی عمیق با افکار رهبران و اعضای سازمان مجاهدین خلق باید مروری بر تاریخ گذشته آنها داشته باشیم.مرور خلاصه ای از وقایعی که مجاهدین دخالت مستقیم داشته اند،در شناسایی خطراتی که جامعه فرانسه و اروپا را تهدید میکند،به ما کمک می نماید؛ هسته اولیه سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۴۴ شمسی توسط تعدادی از افراد مذهبی که استراتژی مبارزه مسلحانه با آمریکا،اسرائیل و حکومت محمد رضا پهلوی را تدوین نموده بودند، بنیانگذاری گردید.این سازمان که مسعود رجوی یکی از اعضای اولیه آن می باشد، پس از چند سال مطالعه جمعی و عضو گیری، برای فراگیری آموزش های نظامی مخفیانه به فلسطین اعزام شده و در آنجا همراه گروه های فلسطینی به جنگ مسلحانه با نیروهای نظامی اسرائیل پرداختند. آنها سپس به ایران بازگشته و در تهران و تعدادی از شهرهای بزرگ ایران به عملیات مسلحانه بر علیه حکومت شاه دست زدند.بزرگترین عملیات های آنان ترور و کشتن ۶ آمریکایی بود.عملیات هایی که مسعود رجوی رهبر فعلی مجاهدین، نقش معلم و تئوریسین ایدئولوژیکی گروه ترور را مستقیما بعهده داشت! طی سال های ۱۳۵۰ به بعد که عملیات های تروریستی اولیه سازمان مجاهدین نیز در همین دوران بود،اکثر اعضا و رهبران مجاهدین دستگیر و زندانی شدند.بنیانگذاران و اعضای اصلی مرکزیت تیرباران، و مسعود رجوی تنها بازمانده مرکزیت سازمان به حبس ابد محکوم گردید. براساس کتاب منتشر شده از خاطرات پرویز ثابتی یکی از مدیران ارشد ساواک شاه،او شهادت داده است که تخفیف حکم اعدام مسعود رجوی در اثر پادرمیانی او بوده و نه تلاش های تبلیغ شده از طرف برادرش در اروپا.او در این کتاب شهادت داده است که کاظم رجوی برادر مسعود رجوی گماشته و جاسوس ساواک شاه در سوئیس بوده و مستقیما در ارتباط با او و برای سازمان اطلاعات و امنیت شاه کار می کرده است. او در همین کتاب اذعان داشته است که مسعود رجوی بنیانگذاران و مرکزیت سازمان مجاهدین را لو داده و در داخل زندان نیز همکاری های گسترده او با ساواک، از عوامل بخشودگی و انگیزه ای برای وساطت و گرفتن تخفیف مجازات توسط ساواک از شاه بوده است. چند سال بعد مسعود رجوی به همراه مهدی ابریشمچی و دیگر رهبران مجاهدین که هم اکنون در اورسوراواز زندگی می کنند،همراه با انقلاب مردم ایران از زندان آزاد شده و از برکت این موج بزرگ رونقی مجدد یافته و سازماندهی خود را در تهران و دیگر شهرهای ایران گسترش دادند….
ادامه دارد… محمد علوی