کادرها و اعضای مجاهدین چه می گویند و چه می خواهند. آنها می گویند اخراج از اشرف یعنی بازگشت به خانه ی اول، یعنی برگشت به سال 60، یعنی تکرار سرفصل فرار از ایران و ول کردن نیروها و خانه های تیمی و امن، یعنی کلیپس شدن به یک محمل و بهانه برای بدست آوردن مشروعیت سیاسی با این تفاوت که دیگر بنی صدری درکارنیست ولی جای آن را دلالی جنگ و تروریزم برای غرب گرفته.
رجوی اعلام کرد اشرف کانون استراتژی و تاریخی مبارزه ی مجاهدین است و بعد از به قدرت رسیدن درایران اشرف به مکانی مقدس و سفارت دولت دمکراتیکش تبدیل خواهد شد حتی قرار شد یک کاخ افتخاری هم برای صاحب خانه (صدام) بسازند و دراوقات فراقت او (صدام) و برادر مسعود اختلاط استراتژیک داشته باشند.!
اما اکنون به مقر پلیس دجله مبدل شده و آخرین روز کاری مجاهدین در اشرف نظافت سرویس های بهداشتی این مکان تاریخی است.
مگر از فاصله ی کیلومترها می شد از محدوده ی اشرف عبور کرد اهالی و شهروندان عراقی که مملکت خودشان بود از جمیع جهات این اسارتگاه نمی توانستند تا شعاع 20 تا 25 کیلومتری عبور کنند چون به عنوان مزدور ایران به صدام تحویل می شدند و سروکارشان با استخبارات عراق بود.
کجارفت آنهمه برج و بارو و خاکریز و باغ و پارک و دریاچه و مسجد اجباری.
کجا رفت آن قدرت پوشالی مانورهای زرهی و تاکتیک و سیمرغ و غرش شیر.
کجارفت آن مصاحبه ی رسانه ای فرمانده کل ارتش خصوصی صدام که می گفت:
اگر اشرف بایستد تمام جهان می ایستد. اما اگر اشرف نباشد جهان فرومی ریزد؟
کجا رفت آن ادعای فرمانده ی کل که می گفت زود تر از آنچه در ذهن هر کسی است من با همین ارتش و از همین قرارگاه ایران را فتح می کنم؟؟
کجارفت آن بلف های فرمانده ی پوشالی، اکنون اون کجاست؟ براستی رجوی خودش اگر این خروج از لیست سیاه توسط وزارت خارجه ی امریکا را جدی می گرفت اکنون خودش هم از سوراخ موش بیرون نمی آمد؟ و بوق و کرنایش به عرش نرسیده بود؟
جناب فرمانده ی پوشالی خوب رساله و فتوای هزارخانی تئوریسین بساز و بفروش وکرایه و رهن هنرمندان درخارجه برای رجوی را خوانده وبه آن عمل کرده است. هزارخانی درمورد تغییر فازها و تغییر استراتژی گفته بود استحاله ی هر چیزی مثل استحاله ی استخوان سگ است او گفت اگر بخواهید آنرا پاک و مباح کنید بایستی هفت سال آنرا درآب نمک خوابانده و هفت سال هم بصورت پودر در خاک نگهداری وهفت سال آنرا در معرض باد و آفتاب قرار داده تا هر ذره ی آن با میلیون ها ذره ی خاک مخلوط و گم شود درآن صورت ذره ای از استخوان سگ پاک می شود.
اکنون فکر و تفکر و ایدئولوژی و استراتژی تروریستی رجوی دقیقا مصداق واقعی آن تئوری شده و مثال آن استخوان سگ و سیکل تغییر و استحاله را طی می کند ابتدا در اشرف از خلع سلاح تا کنون درآب نمک اکنون هم مدتی در لیبرتی و سپس بایستی هر عضو و کادری به سویی رفته و از چنگ رجوی فرار و درفضای آزاد و دنیای آزاد غرق شده و از شر آن دیو ضد بشر خلاصی یابند و خود را از نجاست استراتژی تروریستی رجوی پاک کنند و این قانون تکاملی شکست استراتژی رجوی را رقم زده است.