روزهای پایانی آبانماه را در حالی پشت سر می گذاریم که سازمان، بالاجبار قرارگاه اشرف را در یک تعادل قوای تحقق یافته تخلیه نموده، با شرایطی مشروط از لیست تروریستی وزارت خارجه امریکا کنار گذاشته شده، و برای برون رفت از موضوع عدم پذیرش از سوی کشورهای جهان برای اعطای پناهندگی به اعضا یک پروسه دیگر برای تبدیل کمپ ترانزیت به کمپ پناهندگی را دنبال می کند، باز سراغ سیاستمداران بازنشسته امریکایی و اروپایی آمده تا فیلی جدید برای ساختن کمپ پناهندگی هوا کند. شاید غربی ها زیاد تمایل داشته باشند همانند سال 2003 که بالغ بر 1000 نفر از جداشدگان داوطلبانه راهی ایران شدند، اینان نیز همین راه را برگزینند. چرا که به جهت سوابق تروریستی این افراد واهمه امنیتی همچنان برای حضور آنان در خاک اروپا وجود دارد. ولی از طرفی دیگر اگر پای این افراد به کشورهای اروپایی برسد مسلما همان کارکرد قبلی را به لحاظ سرسپاری به رهبری فرقه مجاهدین نخواهند داشت. تسری فرار کردگان به لایه های قدیمی سازمان و همگرایی تدریجی ژورنالیست های اروپایی و امریکایی برای اشتباه فاحش خواندن خروج مجاهدین از لیست تروریستی نیز معضلات لاینحل جدیدی است که اثربخشی هیاهوهای آنان را ضعیف نموده است. گمان میرود شیر همیشه فراری یا سر سازمان علیرغم رفع ظاهری محدودیت های تروریستی همچنان در پناهگاهش باقی بماند. سازمان اکنون بهتر از دیگران میداند که حتی خروج از لیست نیز هیچ دستاوردی برایش نداشت. کنترل های نیرویی آنچنان برایش در کمپ ترانزیت سنگین شده است که در روزهای اخیر موضوع خودسوزی فردی بنام شهرام را در خبرها داشتیم. فضای غریب و سنگین به لحاظ استرس های روانی و تهدیدها در کمپ ترانزیت بحدی بالا گرفته که بنظر میرسد فرایند جدیدی را با اتفاقات غافلگیر کننده برای فرقه مجاهدین داشته باشیم. النهایه فضا سازی سازمان در راستای امنیت برای ساکنان کمپ ترانزیت و تبدیل آن به کمپ پناهندگی مسلما راه بجایی نخواهد برد و ترفندهای سازمان برای مزدورگیری از افراد عراقی در مناسبات پناهندگی در ترانزیت برای اخلال در کارهای دولت عراق و تطمیع شخصیت های عراقی بی نتیجه خواهد ماند. شاید دور نباشد که موضوع پیگرد قضایی مسئولان سازمان اینروزها باز مراحل بالاتری را بخود بگیرد. بدین صورت مشکلات روز افزون عنان سازمان نحیف و ضعیف شده را درهم خواهد پیچید. استفاده از ابزارهای شبکه اجتماعی برای ایجاد توهم های غیرواقعی آشوب و فتنه سازی نیز دردی از دردهای سازمان را دوا نخواهد کرد. نبود پایگاه اجتماعی و اشراف نسبی مردم و علی الخصوص قشر دانشجو و جوان مطمئنا امکان هر سرمایه گذاری و بهره برداری سیاسی و تروریستی را برای سازمان صفر نموده است بطوریکه با رجوع به سایت سازمان رویکرد فرقه این روزها فقط در گریز به اخبار نصف کاره شورشیان سوریه خلاصه شده و چندمقاله مربوط به چندماه گذشته نیز با گرد و خاک و تارعنکبوت های آویخته شده اش خودنمایی می کند. ولی هرچه هست دور نیست آن زمانیکه بمب ملاقات خانواده ها با نظارت سازمان ملل ضربه سهمگین خود را بر تشکیلات مجاهدین برای همیشه وارد نماید.
فرید