مجاهدین، صهیونیسم و تخریب نظام خانواده

صهیونیسم در ایران ِ قبل از انقلاب , با علم به اینکه حکومتی را در ایران کنترل می نمود که نزدیک به نیمی از دولت مردان آن از جمله نخست وزیر وقت ,هویدا و خیلی از وزیرانش, در قالب بهائیت فرمان بران این فرقه بودند , بنا براین سعی در بقای حکومت دست نشانده داشت و حاضر شده بود به بهای محفوظ ماندن ریشه اش, تعدادی از شاخ و برگ های خود را نیز توسط پر و بال دادن به انجمن حجتیه ی آن زمان که مبارزه با شاه را کنار گذارده بودند ,از دست بدهد تا با این عمل ,جوانانی را که تحت تاثیر ترویج بی بند و باریهای شاه و صهیونیسم واقع نمی شدند, مشغول نگهدارد و مانع از پیوستن آنان به جریانات ضد کاپیتولاسیون به رهبری امام خمینی شود.
پس از وقوع انقلاب اسلامی, صهیونیسم , پایگاه اصلی خود را که نظام شاهنشاهی بود از دست داد و سعی نمود با فرو پاشی نظام خانواده ,به اهداف خود جامه ی عمل بپوشاند.
باید گفت , یکی از دست نشاندگان صهیونیسم , می تواند مسعود رجوی باشد که ظاهرا از همکاری او با ساواک در زندان شاه سر چشمه می گیرد.
رجوی با نادیده گرفتن ِزمان ِ عدّه, در ازدواج خود با مریم قجر , پس از طلاقش از مهدی ابریشمچی ,و در ادامه ی آن , طلاق اجباری اعضای فرقه و تجاوزاتی که به همسران بعضی از آنان نمود , دیگر بر کسی پوشیده نمی ماند که او یک صهیونیسم واقعی شده است.
تمام رسانه هایی که ترویج بی بند وباری را می نمایند , اکنون مبلّغ این فرقه شده اند.
صهیونیسم توسط این فرقه , افراد ساده دل بی باک را به بند کشید و با ترویج شعار آزادی و جدائی دین از سیاست به خیال خود , در صدد است , دین را از محتوی خالی کند و سپس با یک تلنگر , شعائر جدا مانده از سیاست را مسخ نماید و دیگرانی را که به هوای درآمد بیشتر و یا آزادی های مورد ادعای خویش , به کشور های تحت نفوذش رفتند , با کشانیدن به فقر و فحشاء , به بردگی بگیرد.
هستند خانواده هایی که بعد از چند سال زندگی در آن دیار , به فریب صهیونیسم پی بردند و با مراجعت مجدد خود به ایران , خود را از این دام رهانیدند.
عنصر خانواده و عواطف خانوادگی , که در اسلام اینهمه به آن اهمیت داده می شود , از نظر رهبری فرقه ی به اصطلاح مجاهدین و صهیونیستها , بزرگترین مانع در راه رسیدن آنها به هدف شومشان می باشد.
دستور سنگباران نمودن خانواده هایی که جهت ملاقات با فرزندانشان , به پشت حصار اسارتگاه اشرف می آمدند نیز , گویای همین مطلب است.
صهیونیسم, جوانان را, با برانگیختن غریزه ی جنسی , به بند می کشد و کسانی را که داعیه ی روشنفکری دارند با ترفند جدائی دین از سیاست , توسط امثال این فرقه , منحرف می نماید و انرژی آنان را به بی راهه می کشاند.
هواداران فرقه ی رجوی! تا به کی می خواهید فریب این جهود را بخورید و دنیا وآخرت خود را فدای توهمات شیطانی او نمائید؟
اکنون دیگر مردم آمریکا نیز پی می برند که این جهودان صهیونیسم , چگونه حتی در کشور آنها , با پول و ثروت خود , سیاست آنجا را در دست گرفته اند و در تمام دنیا حیثیتی برای آمریکا باقی نگذارده اند.
با تمام این تفاصیل , چون فاقد اصالت هستند , از کشور اسلامی ایران , مانند جن , از بسم الله می هراسند و سعی دارند , برای اینکه تنها نباشند , این اسلام هراسی را به کشور های دیگر نیز توسعه دهند.
غافل از اینکه دست خدا , بالای همه ی دست ها است و می بینیم که مخصوصا در کشور های خاورمیانه چگونه مسلمانان و حتی مردم کم آشنا با اسلام نیز , تنفر خود را از آنان ابراز می دارند و در صددند آنها را از سر زمینی که متعلق به آنان نیست , بیرون نمایند و یک بار دیگر به این آیات قرآن مجید , که به اخراج این جهودان نوید داده , جامه ی عمل بپوشانند.
قرآن در سوره ی حشر آیات یک و دو می فرماید: آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است, برای خدا تسبیح می گوید و او , عزیز و حکیم است. او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین بر خورد (با مسلمانان) از خانه هایشان بیرون راند! گمان نمی کردید آنان خارج شوند و خودشان نیز گمان می کردند که دژ های محکمشان (گنبد آهنین) آنها را از عذاب الهی مانع می شود , اما خداوند از آنان که گمان نمی کردند , به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند , بگونه ای که خانه های خود را با دست خویش و با دست مومنان ویران می کردند , پس عبرت بگیرید ای صاحبان چشم.
علی اصغر وکیل زند

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا