زندان یا کمپ پناهندگی، مریم قجر کدام یکی را باور کنیم!؟

بعد از اخراج اولین گروه از اعضای سازمان از اشرف در بهمن 90، مسئولین فرقه سعی نمودند با فریبکاری اعلام کنند اعضای فرقه در موقعیتی قرار داده شدند که محل جدید زندان بوده و از کمترین امکانات برخوردار است بعد از آن با دادن اطلاعیه های مسخره مبنی بر اینکه این محل مار داشته و سیستم آب آشامیدنی و فاضلاب آن خراب بوده و… توجه سازمانهای بین المللی را به این مسئله جلب کنند که بر دولت عراق فشار بیاورند ولی بعد از فرار اولین نفرات از کمپ ترانزیت و افشاگری در مورد سیستم و فضای کمپ موقت ترانزیت فریبکاری مریم رو شد و اعلام نمودند که تمام این خرابکاری در سیستم آب و فاضلاب و… عمدی بوده و به دستور مسئولین بوده و دولت عراق نهایت کمک و همکاری را با نفرات داخل کمپ داشته است.
مریم قجر برای اینکه این سناریو شکست خورده را ادامه دهد با رشوه دادن به نمایندگان غربی سعی نمود که به دولت عراق فشار آورده تا بتوانند امتیازی بگیرد. دولت عراق با آوردن خبرنگاران و بازدید نمایندگان سازمان ملل عملا دروغ وی بر ملا شد و فکر می کرد می تواند با سنگ اندازی زمان بیشتری برای ماندن در اشرف بخرد ولی به دستور ارباب جدیدش آمریکا با سرافکندگی تمام قبول کرد که بقیه نفرات هم به لیبرتی بروند.
مسئولین تشکیلات فرقه به محض ورود افراد به کمپ توسط عباس داوری جلاد توجیه شده که باید تا آخر در اینجا بمانند و فکر رفتن به خارج از عراق را از سرشان بیرون کنند و باید این محل را همانند اشرف دیگری درست کنیم و از همان ابتدا سنگ تشکیلات را روی ماندن در عراق بنا نهاد و نفرات فرقه را هم توجیه نمود که در انجام مصاحبه زمان خریده تا شاید این کار چندین سال طول بکشد و در این مدت دولت عراق سرنگون شده و حکومت طرفدار آنان سر کار بیاید. بعد از افشای این دروغ بزرگ مریم قجر در اروپا روی این مسئله رفت که این محل باید به عنوان کمپ پناهندگی محسوب شود و روی همین مسئله کارزار سیاسی خود را شروع کرده است. حال سئوال این است اگر قبلا این محل زندان بوده چگونه می تواند به کمپ پناهندگی تبدیل شود؟ اگر قبلا زندان بوده وی چرا حاضر است که نفراتش همچنان در زندان باقی بمانند؟ این همه جار و جنجال برای زندان سازی لیبرتی و کمبود امکانات در آنجا برای چه بوده است؟ دادن اطلاعیه های شماره دار و آوردن نفرات از دور خارج شده شورا در تلویزیون خود و نشخوار حرفهای رجوی برای چه بوده است؟
بعد از فرار روز افزون نفرات فرقه از لیبرتی مشخص شد که درد اصلی مریم اصلا زندان بودن یا نبودن آن نیست بلکه وی حاضر نیست کسی از عراق خارج شده و یک روز به آزادی دست یابد. او می داند که اگر این محل کمپ موقت ترانزیت باقی بماند نفرات زمان زیادی را در آنجا باقی نخواهند ماند و باید عراق را ترک کنند و این یعنی فروپاشی تشکیلات جهنمی فرقه.
مریم قجر در بیرون نعره سر می دهد که باید کمپ موقت را کمپ پناهندگی اعلام کنند و از طرف دیگر سعی دارد در درون مناسبات دست به فریبکاری زده و از نفرات تعهد گرفته که لااقل تا مهر سال 92 در لیبرتی بمانند چرا که رجوی تحلیل کرده که حکومت ایران تا آن موقع سرنگون خواهد شد اگر چه باید گفت شتر در خواب بیند… گرفتن این گونه تعهدها در درون مناسبات برای کسی تازگی نداشته و این آخرین حربه او برای نگهداشتن افراد در عراق می باشد.
اعلام خواهان ملاقات با خانواده ها و تردد به شهر و اجازه دیدار افراد با وکلای خود از طرف مریم قجر دروغی بیش نیست و فقط مرغ پخته را به خنده در می آورد در یک کلام بایدگفت این زمستان هم خواهد گذشت و روسیاهی باز هم به ذغال خواهد ماند. درد رجوی ها اصلا اعلام کمپ موقت ترانزیت به کمپ پناهندگی نیست. دولت عراق، سازمان ملل و آقای کوبلر به ماهیت ضد انسانی رجوی ها پی برده و می دانند که با چه جنایت کارانی روبرو هستند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا