تخلیه قرارگاه اشرف انگیزه دوباره ای به خانواده ها داده تا در راه رهائی عزیزان شان از چنگال رجوی دیکتاتور پی گیر تر از همیشه به دنبال دریافت آخرین وضعیت افراد و بستگان شان در لیبرتی شوند.
تماس های روزانه آنان با دفتر انجمن استان برای دریافت اخبار و هم چنین درخواست ملاقات با بچه های بازگشته جدید استان برای پی گیری کار اقوام اسیر خود در لیبرتی، نشان از جدیت شان در این امر دارد.
در همین رابطه چند خانواده دیگر از انجمن نجات استان خواستند تا بازگشته جدید آقای مجید محمدی در جمع شان حاضر و به سئوالات آنها در رابطه با بستگان اسیرشان پاسخ دهد که آقای محمدی قبول زحمت فرموده و در یک گپ و گفتگوی خودمانی با چند تن از خانواده ها که اسیری در مناسبات فرقه دارند شرکت کرد.
در ابتدای جلسه مسئول انجمن گزارشی از آخرین وضعیت فرقه در عراق به حضار داده است و خطاب به آنان گفت: ضمن خوش آمدگویی به همه شما که قبول زحمت فرمودید و در اینجا حضور به هم رساندید باید به عرض برسانم علی رغم تلاش های مذبوحانه رجوی ها مبنی بر ابقای اشرف و ادامه به اسارت نگه داشتن بچه ها در اشرف , زحمات و تلاش شما خانواده ها و تلاش نماینده سازمان ملل آقای کوبلر به نتیجه رسید و به جز 100 نفر همه افراد به لیبرتی منتقل شدند و امید داریم که این روند برای خروج آنان از عراق در رسیدن شان به دنیای آزاد ادامه یابد اما نبایستی به این امید بسنده کرد و کارشان را به امان خدا سپرد بلکه همانند درخواست ملاقات در اشرف و ایستادگی در آنجا , بایستی پیگیرتر از قبل مسئله رهایی اقوام تان را دنبال کنید تا بستگان شما هم مثل آقای مجید محمدی و دوستان بازگشته دیگر به آغوش تان بازگردند.
در ادامه آقای مجید محمدی ضمن ابراز خوشحالی از حضورش در میان خانواده ها مختصری راجع به وضعیت اشرف و تاثیر حضور خانواده ها در اطراف اشرف در دلگرمی بچه ها و فرارشان گفت:
تناقض افراد و اعضا در اشرف دقیقا بعد از سقوط صدام و خلع سلاح سازمان زیاد و علنی شد و غالب نفرات مسئله دار و آماده فرار بودند این موضوع در نشست ها کاملا بیرون زده بود و وقتی مسئولین متوجه شده بودند افراد را در نشست ها محاکمه می کردند و هر بار با گذاشتن نشست های مختلف عملیات جاری و غسل هفتگی و نشست دیگ و… به چک آخرین وضعیت افراد می پرداختند.
آنها برای کنترل افراد روزانه چندین ساعت نشست می گذاشتند و هر بار یک نفر را سوژه می کردند و چندین ساعت به او حمله می کردند.
وقتی پدر و مادرم به اشرف آمدند در ضلع جنوب با هم روبرو شدیم من در آنجا فیلمبردار بودم و مسئولم بالای سرم بود و بلافاصله بعد از فیلمبرداری فیلم را از من گرفت و همه بچه ها تحت فشار فرماندهان بالا بودند تا به خانواده ها سنگ اندازی کنند.
از آنجا بود که دلگرم شدم و تصمیم به فرار داشتم تا اینکه در اولین فرصت در لیبرتی آن را عملی کردم.
پس از این توضیحات خانم صغری زارع خواهر اسیر رمضان زارع گفت تاکنون دوستان بازگشته گفتند که رمضان شدیدا مسئله دار است ولی چرا تا به حال حاضر به فرار نشده است؟
در پاسخ سئوال ایشان یکی دیگر از اعضای بازگشته آقای ایرج صالحی اظهار داشتند:
رجوی به عناوین مختلف پل پشت سر بچه ها را خراب می کند و با دادن وعده های دروغین و پوچ آنها را سر درگم می کند تا آنها نتوانند تصمیم درست و قاطعی برای خود بگیرند.
برای نمونه مسئولین سازمان به برادر شما در سال 83 وعده داده بودند که برایت وکیل می گیریم تا شما به خارج بروید و با گذشت 8 سال از طرح موضوع هنوز آقای زارع منتظر عمل کرد وکیل سازمان است و رجوی او را گرفتار خود نگه داشته است در حالی که من الان بچه 6 ساله دارم ولی رمضان هنوز آنجا گرفتار است.
در این رابطه آقای مجید محمدی به حضار گفت:
شاید بعضی از مناسبات در تشکیلات فرقه که ما بازگشته ها برایتان بازگو می کنیم قابل فهم نباشد و یا فکر کنید کمی اغراق آمیز است ولی واقعیت موجود در تشکیلات فرقه بیشتر از آن چیزی است که به افراد می گویند خیلی از مسائل را بایستی دیگران بیایند افشاگری کنند.
او در ادامه گفت: فرماندهان فرقه برای سر کیسه کردن خانواده هایتان از هر فرصتی برای دزدی و چپاول استفاده می کردند که بعد از آمدن متوجه شدم.
بطور نمونه فرماندهان فرقه در اشرف یکبار به من اجازه تماس دادند تا با خانواده ام صحبت کنم بعد از آن روی این ارتباط سوار شده و با دادن ایمیل از طرف من که اصلا روحم از آن با خبر نبود به بهانه اینکه چشمم در درگیری ضربه دیده و نیاز به عمل جراحی بزرگ دارم از خانواده ام درخواست 15 میلیون تومان پول کردند آنچه که من الان با خانوادهای اسرای اشرف صحبت می کنم و فهمیدم ظاهرا با همین حیله و ترفند از خانواده های دیگر نیز اخاذی کردند.
ادامه دارد…