می گویند شتر مرغ حیوانی است که وقتی گفته می شود تخم بگذار می گوید نمی توانم چون من شتر هستم و وقتی از او خواسته می شود بار ببرد می گوید نمی توانم چون من مرغ هستم.
حکایت رجوی ها مثل شترمرغ است به نمونه زیر توجه کنید.
چند روز قبل آقای مارتین کوبلر نماینده سازمان ملل در عراق اقدام به بازدید از کمپ لیبرتی نمود. سایت های فرقه در قسمتی از گزارش درباره این بازدید چنین نوشتند.
« ساکنان به نماینده ویژه گفتند که چرا در شورای امنیت گفته است مانیتورهای کمپ به برخی از نقاط کمپ دسترسی ندارند؟ مارتین کوبلر به عدم اجازه ورود به محل زنان در لیبرتی اشاره کرد که به او پاسخ داده شد، شما نباید انتظار داشته باشید مردان اجازه ورود به محل زنان مسلمان را داشته باشند »!
همانطور که ملاحظه می کنید در اینجا سران فرقه ادعای غیرتی بودن داشته! و می گویند اجازه ورود مردان به محل زنان را نمی دهند.
البته پر واضح است که وقتی هیاتی برای بازدید می آید از قبل اعلام می شود و زنان فرقه می توانستند براحتی از قبل آماده شوند. علاوه بر این چند ماه از این موضوع می گذرد، آیا در این چند ماه حتی یک روز هم نمی شد شرایط را طوری آماده کرده که امکان بازرسی از آن مکان وجود داشته باشد؟آیا نمی شد با هماهنگی قبلی چند ساعت زنان آن محل را ترک کرده تا بازرسان سازمان ملل به کارشان برسند؟
مگر در جوامع مسلمان تمام مهمانانی که به خانه هم می روند بر هم محرم هستند؟ در این گونه شرایط زنان مسلمان به همراه اعضای خانواده خود و با حفظ شئون اعتقادی خویش در خانه از مهمان پذیرایی می کنند اما چرا در رابطه با زنان فرقه در عراق می بینیم که این امر شدنی نیست و نباید با دیگران ارتباط برقرار کنند؟
حال حداقل انتظار این است که رجوی ها این روش را در همه جا بکار بگیرند. اما وقتی به مناسبات فرقه در غرب نگاه می کنیم می بینیم در آنجا برای آن که به غربی ها نشان دهند که خیلی مدره شده و به هیچ وجه اصول گرا نیستند، می گویند ما سکولار یم و خواستار آزادی نوع پوشش برای زنان می باشیم. در همین راستا مریم قجر بعنوان سمبل این فرقه هر بار با یک لباس شیک جدید در کنار مردان گوناگون غربی و در میان آنان رفته و با آنان پی در پی عکس و فیلم یادگاری می گیرد و حتی در سال 1383 فیلم دست دادن وی با مردان غربی از تلویزیون فرقه پخش شد. چرا در این موارد رجوی ها بحث محرم و نامحرم ندارند و مدعی هستند که این نشانه دمکراسی خواهی آنها و اعتقادشان به آزادی زن است؟! چه فرقی بین زنان فرقه در عراق و مریم قجر وجود دارد؟
از طرفی دیگر با افشاگری های خانم ها بتول سلطانی، زهرا میرباقری و نسرین ابراهیمی، می بینیم که رجوی نه تنها به ناموس و محرم و نامحرم اعتقاد نداشته بلکه با یک جنون غیر قابل توصیف بعد از وادار کردن زنان به طلاق دادن همسران شان و جدا نمودن کودکان از مادران، تمام زنان تشکیلات فرقه را نوامیس خودش می نامد و با کمک مریم قجر بسیاری از آنان (لایه اول شورای رهبری فرقه) را بصورت جمعی به عقد خویش در آورده و از آنان سواستفاده جنسی می کند و مریم قجر به آنها می گوید نزدیکی با رجوی از نماز شب برای آنها واجب تر است!!!. رجوی در کمال وقاحت به بخش دیگری از همان زنان (لایه دوم شورای رهبری فرقه)، لباس زیر هدیه داده و به همه آنها گردنبند منقش به چهره خویش را می دهد تا همیشه به گردن بیاویزند! گردنبندی که به توصیف خود این زنان حلقه اسارت آنان شده است. بر اساس این افشاگری ها رجوی در این مسیر حتی از دختران کم سن و سال نیز سوء استفاده نموده است.
به نظر شما آیا رجوی ها یک راه و روش مشخصی را دنبال می کنند و اصول و مرامی دارند یا بر اساس منافع و برحسب وضعیت و خواسته ها و اوهام غیر انسانی و جنایتکارانه خویش هر بار به رنگی در می آیند؟