چند روزی است که سران فرقه و جداشده ها حمله موشکی به مقر لیبرتی را محکوم می کنند اما این وسط یک چیز گم شده وجود دارد که هیچکدام از محکوم کننده ها به آن اشاره نمی کنند و آن اینکه برای پایان چه فکری کنیم، آیا بگذاریم سران فرقه رجوی به آرزوی خود برسند و یا اینکه تلاش کنیم آن دسته از فراموش شده ها را که حق و ناحق در آنجا گرفتارند و برای رجوی خوراک تبلیغاتی شده اند را نجات دهیم؟
چنانکه روشن است رجوی ها از این کار خوششان آمده و برای روحیه دادن به هواداران خود در خارجه تبلیغات خوبی راه انداخته است و از محکوم کردن آقای کوبلر گرفته تا رها یافته ها پیش رفته است و این همان خواسته مریم در اوور می باشد و دیروز هم در مراسم یک قطره اشک تمساح آن هم برای مرطوب کردن آرایش خود جاری کرد و برای رهایی از بن بست پیش آمده که از تحلیل غلط خودشان پیش آمده بود گفت: ما گفته بودیم که این کار، کار رژیم است اما برای روشن شدن موضوع به چند جمله اشاره میکنم. سازمان مجاهدین خودش در زمان شاه برای مطرح کردن خود، آمریکاییها را ترور کرد ولی امروز همانها خودشان زیرآب آن ترورها را می زنند و چند بار هم به گردن رژیم و یا جداشده های آن روزگار انداختند که آنها بعد از جداشدن دست به این کار زده اند اما همان نفرات الان هم در سازمان هستند و امروز که در عراق ارتش مختار برای مطرح کردن خود دست به این کار زده است شاید فردا او هم بگوید من نبودم.
اینها سیاست بازی بیش نیست اما اصل مطلب در این وسط گم شده است و آن از یاد بردن نفراتی است که مخالف حضور در عراق بعد از آتش بس و بعد از سقوط صدام بودند اما چرا در تشکیلات ماندند، آن یک بحث دیگری است.
سران فرقه دوست دارند تمام نفرات در عراق سربه نیست شوند که فردا بعد از خارج شدن دردسر جدیدی برای رهبران این گروه به وجود نیاورند. من از آقای کوبلر و بان کی من انتظار داشتم که بعد از این حمله اعلام کنند که تصمیم گرفتیم در چندروز آینده نفرات را از عراق خارج کنیم اما با کمال تعجب دریافتم که با سازمان همسو شده اند و در دام بازی جدید رهبران فرقه افتاده اند. قبلاً هم گفتم که این گروه تلاش خواهد کرد خودش را در عراق حفظ کند و این آرزوی رجوی می باشد و در این چند سال هم روشن شده است که خواسته رهبران فرقه چه می باشد اما باید تلاش کنیم که نگذاریم رهبران فرقه به هدف خود برسند چرا که محور اصلی، رهایی نفرات از آن گرفتاری هست نه اینکه با این عمل همسو شویم و آن نفرات را بیشتر در آنجا نگه داشته تا رهبران فرقه به هدف خود برسند.
چنانکه در جریان هستیم چند ماه است رهبران فرقه تلاش دارند تا امضاء جمع کنند و مجدداً به اشرف باز گردند و این هم نشدنی است اما سران فرقه بازی جدیدی راه انداخته اند تا بتوانند جلوی خواسته نفرات گرفتار در بند رجوی حرف داشته باشند و اگر به اطلاعیه های این فرقه نگاه کنید از ساعت اولیه اعلام شده که شاهد باشید که اگر در اشرف بودیم موشکها اینطور خسارت نداشت و از آقای کوبلر انتقاد کرده که ایشان نمی گذارند به اشرف باز گردید.
اما کسی نیست به آنها بگوید که چه لیبرتی و چه اشرف فرقی ندارد و اگر واقعاً دوست دارید نفرات را حفظ کنید تلاش کنید مریدان رجوی و اسیران دربند را از عراق خارج کنید. بارها گفته ام و خواهم گفت دیگر جنگ بین عراق و ایران پیش نخواهد آمد که شما مجدداً ستون پنجم باشید و به همین خاطر در این 8 سال باید به فکر خارج کردن نفرات از اشرف می بودید که امروز شاهد این داستانها نمی شدیم. اگرچه شما، خانم رجوی تلاش کردید و در این ماجرا به هدف خود رسیدید اما این یک استراتژیک نیست بلکه یک برد زودگذر است و شاید فردا حوادث تلخ تر از این پیش بیاید و آن موقع شما باید جواب خانواده ها را بدهید و صبر خانواده ها هم دیگر تمام شده است، به همین خاطر قبل از وقوع حادثه ای دیگر نفرات را از لیبرتی و اشرف خارج کنید و یا آنها را رها کنید تا هر کس برای خود تصمیم بگیرد و این را خانم رجوی آویزه گوشت کن که هر موقع می گوئید رژیم امسال سرنگون خواهد شد برعکس خودتان سرنگون می شوید و این رژیم بهتر و استوارتر از قبل در حکومت باقی می ماند.
پس برای آینده هم که شما از نفرات تعهد گرفته اید که تا مهر 92 رژیم سرنگون می شود، به کوری چشم شما، نه رژیم سرنگون می شود و نه اتفاقی پیش می آید که شما به خواسته خود برسید بهتر است از الان فکر خارج کردن نفرات و یا رهایی آنها باشید تا نفرات بیشتر از این در حوادث گرفتار نشوند و صدمه نبینند. حمایت کننده های شما دنبال قراردادهای این رژیم هستند واگر با آنها قرارداد داشته باشد شما را برای همیشه ترک خواهند کرد وامروز هم دیدید که چند نفر فقط محکوم کردند واین خانم رجوی به خاطر شما هم نبوده است. سعید