شکرخدا اینبار من گول رجوی را نخوردم و با قاطعبت ازنماینده سازمان ملل خواستم که مطلقا تمایل به ماندن درلیبرتی را ندارم و میخواهم نزد خانواده ام به ایران بازگردم. الان هم آنقدرخوشحال هستم که نمی توانم احساس خودم را که در وطن و کنار خانواده ام هستم بیان کنم. آرزو دارم که سایر اسرای نگون بخت اشرف و لیبرتی چنین حسی را تجربه کنند.
من هم خبردارشدم متاسفانه کمپ لیبرتی مورد تهاجم قرار گرفته و رجوی عده ای را به قربانگاه فرستاد تا به واسطه لابی های ورشکسته و مزدبگیرخود در انظار جهانیان مظلوم نمایی کند که کمپ لیبرتی جای امنی نیست و زودی ما را به اشرف (بخوانید اسارتگاه اشرف) برگردانید!! زهی خیال باطل که میخواهد با به اسارت کشیدن شدید اعضای خود به حیات خفیفانه خود درعراق تحت حمایت امریکا ادامه دهد و به ملت ایران بیش از پیش خیانت کند.
ولیکن دولت و مردم عراق تصمیم نهایی خود را برای خروج تروریستهای رجوی از خاک عراق را گرفته اند و در این خصوص کوتاه نخواهند آمد. انشاء الله در آینده نزدیک و در فرصت مناسب و در جمع خانواده های چشم انتظار هم استانی و همشهری خودم که هریک عضوی ازخود دراسارت رجوی دارند، در همین دفتر انجمن نجات صحبت خواهم کرد.
در فرصت محدود باقیمانده مادر سالمند حسن شرقی خطاب به مسول انجمن گفت از اینکه فرزندم را به من رساندید اول از خدا و بعد از شما و مسولین جمهوری اسلامی ممنون هستم و انشاء الله که عوضش را خدا به شما بدهد.