اصولا در سیستم رجوی همه اشکالات و انتقادات به افراد بر می گشت. ایشان هیچ وقت نمی گفت که خب مسعود رجوی به یک کار غیرانسانی دست زده و باعث شده که این اتفاقات بیفتد ایشان همه تقصیرها را گردن زنها می انداخت و می گفت باید با این مشکلات مقابله بکنید و کاری کرده بود کسی به خودش اجازه ندهد که بخواهد ذهنش را روی این مسئله باز کند
خانم نسرین ابراهیمی از اعضای جدا شده مجاهدین خلق است که هم اکنون درکشور سوئیس زندگی می کند گفتگو با ایشان در باره دنیای تاریک و سیاه مجاهدین که حکایت تلخ و درخوری ست از روند مسخ آدمی و تدارک شرایطی که عمیق ترین و متعالی ترین احساسات انسانی و مفهوم مقدس آزادی به شکلی آزاردهنده با بکارگیری و استفاده از مفاهیم و مضامین انقلابی و با تلقی فاشیستی از دین و سیاست به سخره گرفته می شود. در دنیای مدرن و عصرتحولات دموکراتیک متاسفانه ما شاهد بازتولید سکت مذهبی و نوعی ستیزه جویی درعرصه سیاسی هستیم که به تقدیس خشونت و شیفتگی جنون آمیز برای کسب قدرت منجر می گردد و در این میان ” زن ” در دستگاه فکری مجاهدین و رهبرعقیدتی آن به شکلی مضاعف مورد ستم و استثمار و تحقیر همه جانبه قرار می گیرد. نقطه نظرات، دیدگاه و تجربیات خانم ابرهیمی از روابط و مناسبات قرون وسطایی مجاهدین و توهمات رهبرعقیدتی فرقه سخت تکاندهنده و نیز تامل انگیز است. امید که در دنیای مدرن و زمانه ای که از آن به عقلانیت انتقادی یاد می گردد هرگز نظاره گر بازتولید خشونت و مطلق انگاری جنون آمیز در تفکر و عمل فردی و گروهی نباشیم. تیم مدیریت سایت نیم نگاه ادامه گفتگو: سایت نیم نگاه: خانم ابراهیمی شما فرمودید که نشست های مریم رجوی با زنان مجاهد در قرارگاه اشرف اغلب به دلیل خود ارضایی زنان بود و مشکلات غیر قابل باوری که در این رابطه وجود داشت. پرسشی که پدید میاد اینکه واقعا مریم رجوی و سایر سران مجاهدین متوجه این امرمشهود نبودند که خودارضایی زنان و گرایش جنسی آنها به همجنسهای خودشان در مقرخانم ها در اشرف نتیجه سرکوب امیال جنسی تحت عناوینی چون انقلاب ایدئولوژیک و موضوع طلاق های اجباری بود؟ واقعا مریم رجوی چه توضیحی داشت تا در باره چرایی و علل خود ارضایی زنان مجاهد بیان کند؟ مریم در نشست ها چی می گفت؟ چه راه حلی را ارائه می کرد؟ خانم نسرین ابراهیمی: البته که رجویها می دانستند که خودارضایی زنان در اشرف نتیجه همین طلاقهای اجباری و سرکوب امیال جنسی است ولی رجوی از آنجا که یک شخص به شدت خودخواه و تمامیت خواه و متوهم است فکر می کرد برای سوءاستفاده از زنان و مالک شدن بر افراد، طبیعت انسانها را به گونه ای که خودش بخواهد، می تواند تغییر دهد او فکر می کرد که با مغزشویی کردن، افراد را به جنسی که خودش می خواهد می تواند تغییر شکل بدهد و اینگونه می تواند خلاف جهت آب شنا کند، ایشان کاملا متوجه شده بود که در این کار غیرمنطقی موفق نشده و موفق نخواهد شد ولی مگر می شود که رجوی از حرفش کوتاه بیاید؟ اگر رجوی یکبار می گفت که اشتباه کرده و تنها یکی از کارهای اشتباهش را تصیحح می کرد که رجوی نبود، ایشان خودش را رهبر مطلقه می داند که هرگز اشتباه نمی کند پس انتظاری هم نبود. اینکه مریم رجوی چه جوابی برای این مسئله داشت، اصولا در سیستم رجوی همه اشکالات و انتقادات به افراد بر می گشت. ایشان هیچ وقت نمی گفت که خب مسعود رجوی به یک کار غیرانسانی دست زده و باعث شده که این اتفاقات بیفتد ایشان همه تقصیرها را گردن زنها می انداخت و می گفت باید با این مشکلات مقابله بکنید و کاری کرده بود کسی به خودش اجازه ندهد که بخواهد ذهنش را روی این مسئله باز کند و این مسائل همه اش به خاطر این حرکت ضدانسانی رجوی است و رجوی طوری زنها را مغزشویی کرده بود تا هر کسی از خودش این سوال را بکند که چرا نباید بتواند بر مسائل جنسیش غلبه کند و اگر کسی ابراز می کرد برایش کنترل مسائل جنسیش سخت است او را میان بقیه تحقییر می کردند این کار به این علت بود تا پوششی بر کار ضد انسانی رجوی بگذارند افراد را مقصرکنند که خودشان را ول می کنند و قدرت غلبه بر این مسئله را ندارند. هر وقت هم کسی ابراز می کرد که آره واقعا مشکلات و مسائل جنسی اذیتش می کند او را ضد ارزشهای رجوی می خواندند و می گفتند ضد ”انقلاب مریم رجوی” است و اینکه آن شخص نمی خواهد این مسائل را حل کند و گرنه خواستن توانستن است و خلاصه هزار تهمت و مارک به زنهای مجاهد می زدند و برای همین بهتر بود که آدم سکوت کند تا بخواهد ریشه مشکل را مطرح کند چون مطرح کردن ریشه مشکل که به رجوی بر می گشت همانطور که در صحبتهای قبلی هم گفتم مسئولین مجاهدین را به یک مشت دشمن خونی علیه آدم تبدیل می کرد. شما از راه حل مریم رجوی در رابطه با این مسئله و مشکل پرسیدید من فکر می کنم قبلا خدمت شما عرض کردم ایشان اوایل به ما می گفت خوب باید مثل من باشید و پا جای پای من بگذارید! انقلاب کنید و قله های رهایی را در نوردید! و از مسئله جنسی عبور کنید تا هر کدام از شماها مثل من بتواند بار مسئولیت جدی را از سازمان بردارد! خب این سوال برای ما پیش می آمد که ایشان که ازدواج کرده و حلقه اش هم که دستش هست به چه رویی این حرف را می زند و خودش را با زنهایی مقایسه میکند که از شوهرهاشون جدایشان کردند؟ در ضمن ایشان از قله های رهایی که صحبت می کرد یعنی همان غلبه کردن بر مسائل جنسی و اینکه یک زن آن حس زن بودن را در درونش باید بکشد و رجوی تا این حد عقب مانده و کوته فکر به نظر می رسید. تبیلغ می کرد خانم رجوی قله های رهایی را فتح کرده است که خب همواره این سوال در ذهن همه مطرح بود که خود ایشان ازدواج کرده است پس چرا خودش را با زنهای دیگر در رابطه با مقابله با مشکلات جنسی جمع می زند؟ بعد از یک مدتی و در نشستهای دیگری که با مریم رجوی داشتیم ایشان وقتی دیدند اراجیف و پرت و پلاهایی که ایشان به اسم راه حل می خواهد به بقیه تحمیل کند کارایی ندارد و عملا فایده ای ندارد در نتیجه از شریک کردن مسعود رجوی با زنهای دیگر در سازمان صحبت کرد که مسعود رجوی فقط مال مریم رجوی نیست و مربوط به همه زنهاست خانم رجوی می گفت همه زنها حق دارند خودشان را با مسعود تصور کنند ولی اگر به مرد دیگری فکر کنند خیانت کردند و می گفت شماها (منظور زنهای ساکن اشرف) بهترین همسر را در دنیا را دارید! خب آخرین راه حل مریم رجوی این بود ولی چیزی که من دیدم این بود که به لحاظ روحی و فکری می بایست هر کسی مسئله جنسی خودش را با رجوی حل می کرد البته وقتی من از سازمان فرار کردم متوجه شدم که این داستان فقط فکری نبوده و عملی هم شده است منتها در لایه های شورای رهبری. اینکه مریم رجوی می گفت باید مثل من باشید و پا جای پای من بگذارید منظورش همین بود که خودش از شوهرش (مهدی ابریشم چی) جدا شد با مسعود ازدواج کرد و از ما هم می خواست همین کار را بکنیم او می خواست عمیقا هر مرد دیگری در ذهن خودمان را طلاق بدهیم حتی می گفت از همه مردان متنفر باشیم از تمامی مردهای عالم و بعد هم به جای مردها، مسعود را در ذهن و وجودمان جای بدهیم! سایت نیم نگاه: واکنش خانم ها و زنان مجاهد که دست به خودارضایی می زدند در نشست هایی که با مریم داشتند چه بود؟ خانم نسرین ابراهیمی: خب نگاه کنید ما که جای آزادی نبودیم هر حرفی که منطقی و درست باشد یا هر حرفی که دلمان بخواهد را بزنیم. کلا در سیستم مجاهدین می بایست در نشستهای رجوی فقط رجوی را تحسین و تعریف می کردی بعد هم آدم می بایست به خودش انتقاد می کرد حتی اگر به قول خودشان چرت و پرت می گفتیم ولی به خودمان فحش می دادیم آن وقت سازمان رابطه خوبی با ما داشت ولی کافی بود حرفی زده شود که خلاف تمایل رجویها بود که دیگر همانطور که گفتم رجویها و مسئولین سازمان مجاهدین دشمنان خونی آدم می شدند. به همین دلیل نمی شد که حرفی زد فقط می بایست گوش می دادیم و می گفتیم که بله خواهرمریم شما درست می گویید ما اشتباه کردیم، باشه ما مشکلات جنسی خودمان را حل می کنیم و … اگر خارج از این بود که به ما می گفتند، دشمنی رجوی و کینه شتری رجوی از ما تمام نمی شد تا زهرش را خالی نمی کرد ول کن نبود. در جمعبندی به پاسخ سوال شما باید بگویم اینکه کسی از زنها واکنش نشان نمی داد در واقع کسی جرات نمی کرد حرفی بزند برای همین نمی شد فهمید که در ذهن زنها چی می گذرد فقط به صورت کلیشه ای همه می بایست این حرفهایی که گفتم را درمقابل رجوی تکرار می کردیم که بله شما درست می گویید من اشتباه می کنم! سایت نیم نگاه: پرسش دیگری که در باره خودارضایی زنان مجاهد مطرح است اینکه خانم ها در محفل هایی که با هم می زدند در مراودات دوستانه و خصوصی با همدیگر درباره نتایج و پیامدهای ویرانگر و مخرب سرکوب جنسی که منجر به خودارضایی یا گرایش به همجنس های خود می گردید، چگونه می اندیشیدند؟ علل چنین رفتارهایی را چگونه واکاوی می کردند؟ خانم نسرین ابراهیمی: نگاه کنید فرقه رجوی همانطوری که از اسمش پیداست یک فرقه است یعنی بسته است در درون تشکیلات مراودات دوستی به ندرت وجود داشت چون همگی همواره تحت کنترل بودیم و به این راحتیها نمی شد حرف زد باور کنید حتی در زندانها هم اینگونه برخورد نمی شود که با ما برخورد می شد ولی در بین بچه ها بعضا به حالت عصبی گاه گفته می شد. منظورم این است وقتی به کسی خیلی فشار جنسی می آمد بله صحبتش را می کرد مثلا بعد از نشستهای غسل روزانه میان زنان (غسل روزانه: یعنی اینکه در یکسری نشستها می بایست افراد روزانه مسائل جنسی و خاطرات خود راجع به هر مردی و یا شوهر سابق خود بیان می کردند) وقتی که زنان از خودارضاییهای که داشتند صحبت می کردند بعدش افراد به حالت عصبی مطرح می کردند که دچار بیماریهای جدی زنان خواهند شد ولی خیلی نمی شد راجع به آن حرف زد چون به یاد دارم یکی از بچه ها که در این رابطه صحبت کرد و گفت خود ارضایی می کند و اگر ادامه پیدا کند به بیماریهای مختلف دچار می شود به این خاطر مدتها بایکوت شده بود و باهاش برخوردهای خیلی تند و بد می کردند که او و سایر بچه ها این کار را تکرار نکنند کما اینکه در نشستهای مختلف مورد حمله اش قرار دادند. ادامه دارد …