او با اولین سری از اشرف به لیبرتی منتقل شد یعنی الآن بیش از یک سال است در لیبرتی است و اردیبهشت سال گذشته که من از لیبرتی بیرون آمدم چند روز قبلش دیدم و با هم صحبت کردیم. فرد کاملا ناراضی و مخالف رجوی است وچندین بار با مسئولین در نشستهای انتقادی درگیر شد و نشست را بهم زد چون از کلۀ صبح تا آخر شب در اشرف یکسره کار یدی یعنی کار بسیار سخت تمیز کردن و راه اندازی ماشینها و دستگاههای غول پیکر چاپخانه را انجام می داد ولی به علت کمی استراحت بیشتر یا دیر آمدن به نشست بهش انتقاد و توهین می کردند او هم سرشان داد می زد که آخر من با این دستها و لباسهای جوهری و کار چگونه بلافاصله بیایم نشست، واقعا دستهایش در نتیجۀ کار با انواع مواد شیمیایی و جوهرها دچار بیماری و زخمهای زیادی شده بود بطوریکه شبها که تختش کنار تخت من بود می دیدم انواع پمادها به دستش می زد بعد دستکش پلاستیکی دستش می کرد تا بتواند بخوابد. در اشرف کارگر ماهر و متخصص چاپخانه بود لذا هیچوقت از انتشارات به علت چاپ کتابها و دفاتر و جزوات او را قسمت دیگر نمی بردند و به علت تخصصش در ماشینهای چاپ شدیدا به او نیاز داشتند ولی وقتی دیگر از دو سال پیش به علت آمادگی انتقال به لیبرتی ماشینها و دستگاهها را برای فروش جمع کردند چاپخانه را جمع کردند و او را که نفر کاری یعنی پرکار بود با اولین نفرات برای کار و آماده سازی لیبرتی فرستادند که آنجا هم از ساعت ۵ صبح که بیدارباش می دادند تا آخر شب مثل بقیۀ افراد روی دستگاههای آشپزخانه و سالن غذا خوری کار می کرد.
با همۀ نارضایتی و مخالفتش با دستگاه رجوی بر اثر فشارهای تشکیلاتی و کنترل شدیدی که توسط جاسوسان و سران فرقۀ رجوی بر همۀ افراد بویژه افرادی که مورد اعتماد کامل نیستند اعمال می شود نمی توانست نارضایتی اش و مخالفتش را ابراز کند ولی من این را از برخوردها و اعتراضاتش می فهمیدم. در اشرف سران فرقۀ رجوی قادر به کنترل فیزیکی کامل بودند ولی در لیبرتی این توان را ندارند و با همۀ کنترلها و ایجاد محدودیتها و پستهایی که گذاشته اند نمی توانند از فرار و جدایی افراد جلوگیری کنند زیرا افراد برای مصاحبۀ انفرادی می روند و می توانند دیگر به کمپ برنگردند و نیز مثل من می توانند با هیأتهای سازمان ملل که از لیبرتی دیدن می کنند بخواهد که با آنها بیرون بیاید، لذا رهبران فرقه با تمام توان می کوشند ذهن افراد را نسبت به وضعیت و فضای بیرون مشوش کنند و تصویری ترسناک از بیرون تصویر می کنند و تنها راه حل این هم در رابطه با اینگونه افراد دیدار خانواده ها با آنان در لیبرتی که شرایط بسیار متفاوتی با اشرف دارد، می باشد.
لذا خانواده ها باید با نوشتن نامه و تلاشهایشان رو به سازمانهای بین المللی بویژه سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان و صلیب سرخ خواستار ایجاد محلی در نزدیکی لیبرتی برای خانواده ها و فشار بر رهبری فرقه و در رأس آن مریم رجوی در فرانسه برای لغو فتوای تحریم دیدار با خانواده و برچیدن محدودیتها و ترفندهای تشکیلاتی و تبلیغات علیه خانواده ها برای جلوگیری از خواست افراد مبنی بر دیدار با افراد خانواده شان گردند.