به گزارش سایتهای فرقه رجوی، یکی دیگر از اسیران رجوی در لیبرتی به نام حسین برزمهری در لیبرتی فوت کرد.
سایتهای فرقه علت مرگ وی را سکته مغزی اعلام کردند.
این در حالی است که حسین برزمهری پرستاری حمید ربیعی که در تاریخ 24 اسفند فوت کرده بود را بر عهده داشت. و در جریان تمام مراحل پزشکی
بلافاصله پس از مرگ حسین برزمهری که فرقه آن را در تاریخ 24 فروردین اعلام کرده است، نامه ای و یا بهتر بگویم شهادت نامه ای ناظر بر ماجرای فوت حمید ربیعی که گویا توسط حسین برزمهری نوشته شده است، در همان تاریخ (24 فروردین) در سایت فرقه درج می شود.
نوشته حسین برزمهری، طوری ماهرانه تنظیم شده است که مارتین کوبلر را مقصر اصلی فوت حمید ربیعی معرفی می کند.
ولی در پس این ماجرا و در بین نوشته ای که به حسین برزمهری نسبت داده شده است، خطوط نانوشته ای جلوه نمایی می کند.
اولین سئوال این است که چرا نامه حسین برزمهری دقیقا با تاریخ فوت او یکسان است؟
ثانیا حسین برزمهری که یک ماه قبل از فوتش آنقدر سرحال و با انرژی بوده که پرستار و مسئول رسیدگی به حمید ربیعی دربیمارستانهای عراق بوده، چطور به فاصله یک ماه در اثر فشارهای مغزی، سکته مغزی کرده است؟
ثالثا و از همه مهمتر، حسین برزمهری به واسطه فوت حمید ربیعی در جریان چه اطلاعاتی قرار گرفت که ، بازخوردی چون سکته قلبی را برایش به همراه داشت؟
و البته نکته مهم همین است که حسین برزمهری چشمش به چه واقعیت هایی باز شد که جسمش تاب تحمل آنرا نیاورد و فوت کرد؟
آری، حسین برزمهری در جریان فوت حمید ربیعی، چشمش به این واقعیت باز شد که در عین اینکه تمامی شرایط برای خروج حمید ربیعی از عراق و انتقال وی به آلمان فراهم بود، اتفاقا اصرار سران فرقه بر ماندن حمید در عراق را می دید که با لابی گریها یشان و رشوه دادن هایشان جلوی این انتقال را می گرفتند.
حسین برزمهری، به چشم خود دید که با اینکه همه شخصیتهای بین المللی و ارگانهای حقوق بشری به سران فرقه می گویند باید از عراق خارج شوید، و آلبانی هم به 210 نفر پذیرش داده است ولی تشکیلات رجوی خائن، مستمرا در نشستهای داخلی در گوش همه اعضا می خواند که باید در عراق بمانند و به اشرف بازگردند.
حسین برزمهری، به یقین رسید که رجوی خائن چشم اندازی به غیر از ماجرای حمید ربیعی را برای اعضایش در نظر ندارد.
حسین برزمهری در لحظاتی که در درونش جنگ بین القائات تشکیلاتی فرقه ای رجوی و واقعیت محض فرقه ای رجوی شکل گرفته بود، حیاتش تاب این همه دروغ و دغل رجوی را نیاورد و از حرکت ایستاد.
به راستی در این سالیان، هرکه چشمش به این واقعیت روشن شد، روزنه ای برای خروج از جهنم تشکیلات رجوی را یافت و خود را رها کرد. و البته جای بسی تاسف است که تعدادی مثل حسین برزمهری قبل از اینکه به این روزنه دست یابند توسط فرقه رجوی، کشته شدند.
ننگ بر رجوی خائن و تشکیلات خانمان سوزش.
حسینی