با وحدت ملت ایران در انتخابات، فرقه رجوی از درون شقه و از بیرون بی آبرو شد

با وحدت ملت ایران در انتخابات، فرقه رجوی از درون شقه و از بیرون بی آبرو شد
رجوی مدعی بود که جمهوری اسلامی دچار شقه شده و حساب زیادی روی انتخابات ریاست جمهوری بعنوان کاتالیزوری برای سرعت بخشیدن به این شقه باز کرده بود، اما نه تنها تمام محاسباتش درباره ایران مثل همیشه غلط از آب در آمد بلکه به لطف خدا و در آستانه انتخابات در ایران، در فرقه رجوی و در بالاترین سطح، خود دچار شقه و شکاف شد و دو تن از قدیمی ترین افراد شورای باصطلاح مقاومت با صدور اطلاعیه و بیان بخش کوچکی از حرف های نگفته خود در این سالیان، رسما از این فرقه جدا شدند.
اما در آن سو در ایران، همه چیز حکایت از وحدت و همدلی داشت. در حالی که دشمنان ایران چشم به این داشتند که هر حرکتی در رابطه با انتخابات به یک تنش و درگیری ختم شود، نه تنها چنین نشد بلکه نقطه وحدت ملت ایران گردید.
– چه آن زمان که لیست کاندیداها از طرف شورای نگهبان اعلام و کاندیداهای حذف شده از آن تمکین کردند.
– چه آن زمان که کاندیداها با هم به رقابت و مناظره پرداخته نظرات خود را بیان می کردند.
– چه از حجم و شور حضور حماسی مردم در انتخابات
– چه از تایید تمام جهان بر دمکراتیک و آزاد بودن انتخابات در ایران و گزارش خبرگزاری های معتبر جهان بر حضور پر شور مردم
– چه از تمکین کاندیداها از رای مردم و تبریک کاندیداهایی که بعنوان رئیس جمهور انتخاب نشدند به رئیس جمهور منتخب
– چه از جشن و پایکوبی مردم پس از انتخابات
و…
همه چیز گویای این است که ایران یکپارچه، متحد، منسجم، شاداب و پیروز شد.
اما در آن سو در جبهه در هم شکسته فرقه رجوی در این مدت چه گذشت؟
– شقه و جدا شدن دو تن از اعضای اصلی شورا
– افشاگری ایرج مصداقی علیه رجوی که فراتر از موضوعات مطرح شده در این افشاگری ها نشانگر این بود که ترس و هراس از انتقاد نسبت به رجوی که خود وی با روش های گوناگون تهدید و تطمیع بر سر مخالفان مستولی کرده بود شکست و آنها جرات انتقاد از شخص رجوی را پیدا کرده اند.
– افشاگرهای اسماعیل یغمایی از اعضای سابق مرکزیت سازمان و نشان دادن ظلم و جنایت رجوی
– مجبور شدن خفت بار فرقه رجوی به پذیرش انتقال نفرات از لیبرتی به آلبانی که در نتیجه، این اعضا از کنترل مطلق تشکیلاتی رها می شوند.
– افراد منتقل شده به آلبانی حرف های مامور اعزامی رجوی (اسماعیل مرتضایی با نام مستعار جواد خراسان) که قصد کنترل و جاسوسی از آنان را داشت را نپذیرفتند و حتی به فرستاده مریم قجر که از قلعه اور به آلبانی رفت و قصد داشت با وعده های مادی آنها را بفریبد، جواب رد دادند.
– فرار روزافزون اعضای ناراضی از لیبرتی در گروه های چند نفره
– درخواست مستمر اعضای اسیر در لیبرتی برای قرار گرفتن در لیست افراد انتقالی به آلبانی که منجر به این شد که شخص رجوی پیامی داده و با تهدید به اعضا بگوید که دیگر حق ندارند درخواست وارد کردن نام خود در لیست انتقال به آلبانی را بدهند.