بار دیگر سالگرد شروع مرحله حرکت مسلحانه فرقه مجاهدین خلق در سال 1360 فرا رسید. در چنین روزی سازمان با دست یازیدن به حرکت نظامی آنهم به شکل ترورهای کور و خشونت طلبانه در صدد برآمد در نمایش قدرت به زعم خود اجتماعی و سیاسی، کار نظام ایران اسلامی را به واسطه غرور حاصله از راهپیمایی هوادارانش در هران و در چند روز قبل از آن یکسره کند. نوشتن نامه از سوی رجوی به امام خمینی آنهم به بهترین کلمات و احترامات کاذب که کمتر از ده روز قبل از این اتفاق صورت گرفته بود جامعه اجتماعی ایران را در بهت و شگفتی فرو برد. چرا که چنین سراشیبی تند و عجیب و غریب برای گروهی که ادعای داشتن تشکیلات و تجارب کافی مبارزاتی از سال 1347 را مطرح می نمود، کمی غیر واقعی می نمود. ولی در هر حال فاز نظامی به دستور مسعود رجوی آغاز و روزانه دهها بسیجی، کاسب و اصناف و اعضای سپاه و عامه مردم با گلوله های سازمان به زمین افتاده و در خون خود می غلطیدند.
نتایج چنین رویکردی برای فرقه مجاهدین از آن زمان تا کنون همواره منفی و نکوهیده شده از سوی جوامع سیاسی کشور و حتی بین المللی بوده است. وقوع چنین اقدامات نظامی در آن سالها، زمانی صورت می گرفت که میهن عزیزمان از سوی دشمن خارجی، دولت صدام حسین مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته بود. سیل انبوه کارها و خدمات جاسوسی و خدمات ستون پنجمی در شهرها در کنار ترورهای روزانه شرایط خائنانه نبخشیدنی را بر وجهه نداشته فرقه مسعود رجوی افزودند. بعدها تشکیل ارتش به اصطلاح آزادیبخش در سال 65 در خاک عراق، یا بازی خوردن توسط صدام حسین در انجام حمله به ایران و به کشته دادن انبوه نفرات سازمان در عملیات مرصاد، کمک به صدام در حمله به اقلیم کردستان عراق و یا سرکوب قیام شعبانیه شیعیان عراق، هیچکدام محل انتفاع سیاسی برای مجاهدین نشدند. تحولات منطقه ای و جهانی و رخداد حمله ارتش آمریکا به خاک عراق و خلع سلاح سازمان در اردیبهشت ماه 82 و انعقاد قرارداد تسلیم سلاح به ایالات متحده آمریکا در شانزده بند، همه امیدهای واهی و قبلی مسعود رجوی را به سراب رهنمون ساخت. شروع ریزش نیروی سازمان از همان سالها تا کنون که بالغ بر هزاران نفر بوده است و افشاگری های وسیع از عمق روابط و مناسبات فرقه ای سازمان و همکاری تشکیلات در زمان روی کار بودن صدام حسین در عراق، فروپاشی عملی سازمان را از سال 82 سرعت بخشید. افزایش تحرکات مردمی خانواده های قربانیان سازمان با مراجعه به مراجع ذیصلاح بین المللی و حتی رجوی طی بریف های درون سازمانی خانواده ها را ایادی رژیم جمهوری اسلامی نامید. حال بعد از 33 سال از رخداد سی خرداد 60 همچنان سازمان تروریستی مجاهدین بر طبل سرنگونی نظام ایران می کوبد و دو سالی است که همه ساله و در یکم تیرماه در ویلپنت پاریس همایش سرنگونی!! براه انداخته و با شعار و حرفهای مواجب بگیران اروپایی و آمریکایی خود که از زمره بازنشستگان سیاسی دولت ها بشمار می آیند، دل خود را بصورت تصنعی خوش می پندارند. در ایام نزدیک نیز و حداقل از 5 ماه پیش سازمان با رویکرد آغاز فعالیت های تبلیغی و لجن پراکنی در صدد بود در انتخابات ریاست جمهوری مردم ایران به اختلال و آشوب دست بزند که با لو رفتن همیشگی هرگونه اقدامات واپسگرایانه اش نتوانست به ذره ای از خواسته های ضد خلقی خود نائل گردد. شعار تشکیل یگان های ارتش آزادیبخش از بهمن ماه 91 و چندین سری آموزش های فیس بوکی نیز نتوانست مرهمی بر زخمهای مسعود رجوی باشد. اهتمام به برگزاری همایش و یلپنت پاریس در تاریخ 1/4/92 که برای یاد آوری رذالت های سی خرداد 60 می باشد نیز چندان دستاوردی را برای سازمان به ارمغان نخواهد آورد. حضور 36 میلیونی مردم ایران در انتخابی مبارک و اعلام نتایج سایت " رای ما" کاسپارف که در آن مریم رجوی کمتر از 1% آرا را بخود اختصاص داده اوج نبود پایگاه مردمی در اذهان عمومی سایت مداران علاقمند به مسائل ایران و ملت فهیم ایران را دوباره بازخوانی نمود. باشد که جامعه جهانی با اندیشه ای نو در قبال گروه تروریستی رجوی تصمیم گیری نموده و اعضای نگون بخت فرقه رجوی را از اسارت برهاند.
فرید