رجوی ها در سال گذشته به مانند همیشه زمانی را برای سرنگونی حکومت ایران مشخص نمود و اعلام کرد که تا پایان مهر سال 92 مردم ایران به آزادی می رسند!! و کار حکومت ایران تمام می شود و در همانجا دستور تشکیل هسته های خیالی مقاومت برای هواداران توخالی خود در داخل ایران برای انتخابات داد ولی وقتی این انتخابات با شکوه و عظمت بزرگ به پایان رسید تحلیل های رجوی ها باز هم آبکی از آب در آمد.
بعدا نوبت به مراسم چهارشنبه سوری رسید سازمان سعی کرد که با آب و تاب این مراسم سنتی را بزرگ کرده و به سرنگونی ربط بدهد ولی باز هم خبری از سرنگونی مورد ادعای سران فرقه نبود و مردم به طور معمول به برگزاری این جشن پرداختند. بعد از آن نوبت به مراسم سیزده بدر رسید رجوی ها فکر می کردند که شاید با رفتن مردم به میان بوستانها و سبزه ها شاید بتواند اینگونه نشان دهد که مردم ایران از حکومت فعلی راضی نیستند که باز هم به مانند همیشه بور شد.
بعد از آن نوبت به انتخابات ریاست جمهوری رسید که باز هم این مردم ایران بودند که نشان دادند تا آخر در کنار انقلاب و رهبری خود ایستاده و اصلا ارزشی برای این جنایت کاران قائل نیستند و با شرکت گسترده در انتخابات تمام تحلیل های رجوی شیاد را نقش بر آب کردند چرا که وی اعلام کرده بود در هر صورت با این انتخابات راه به سرنگونی خیالی وی می برد ولی باز هم روسیاهی برای او و همسرش ماند.
آنان که دیگر زمانی به زمانبندی داده شده برای سرنگونی ندارند با علم کردن روز 18 تیر بعنوان یک سر فصل برای رسیدن به خواسته خود اعلام نموده و از آحاد مردم!! می خواهند حداقل در این روز به خیابانها بیایند تا بتوانند با گرفتن چند عکس از خیابانهای خالی از مردم و تنظیم چند اطلاعیه این پیام را به نیروهای خود بدهند که هنوز این سازمان وجود داشته و برای سرنگونی!! مبارزه می کند البته از مدل غربی آن.
تمام این سرهم بندی کردن و دادن اطلاعیه های رنگارنگ برای سرنگونی بیشتر مصرف داخلی داشته چرا که اکنون وضعیت تشکیلات فرقه در حال فروپاشی است و دیگر کسی به حرف مسئولین فرقه توجه نمی کند و برایشان اصلا مهم نیست و تنها خواسته آنان رفتن به خارج از عراق و درخواست پناهندگی از کشورهای دیگر است.
سئوال اصلی از رجوی ها این است اگر این زمانبندی اعلام شده به پایان رسیده و باز هم از سرنگونی خبری نشد آنان این جرات را دارند که از خودشان انتقاد کرده و بگویند که اشتباه کرده اند؟ اگر چه برای مان روشن است که به مانند همیشه باز هم مریم قجر با طلبکاری از کشورهای غربی عنوان می کند که آنان مقصر بوده و باید مردم ایران را بیشتر مورد تحریم قرار دهند تا شاید وی روی دست جنگ طلبان غربی به حکومت خیالی خود در ایران برسد.
بعد از شرکت گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری و رو شدن چهره واقعی رجوی ها دیگر به فروپاشی سازمان زمانی باقی نمانده است و دور نیست که شاهد این فروپاشی فرقه باشیم.