نماینده رجوی « در کافه میگویم، میخندم، بحث سیاسی میکنم و میخورم و مینوشم»

یکی از کسانی که سال هاست برای ماندن افراد اسیر در اشرف و عراق یقه درانی می کند و مدعی است که تمام وقت خود را وقف مبارزه کرده است! فردی است بنام پرویز خزایی که نماینده شورای دست ساز رجوی در نروژ می باشد. البته علت اصلی اصرارهای او و امثال او برای ماندن افراد در اشرف و قربانی کردن آنان، این است که می خواهند خود زندگی راحتی در اروپا داشته باشند و اگر بساط فرقه در عراق جمع شود دیگر نمی توانند این دکان را در اروپا باز نگه داشته و در نتیجه دیگر خبری از پول مفت و خوش گذرانی در اروپا نخواهد بود.
نماینده رجوی در نروژ برای فریبکاری، مستمرا مدعی بود که شب و روز نداشته و فکر و ذکرش مبارزه بوده و همواره در فکر نفرات مستفر در عراق است.
وی در یک مطلب پر تملق که در مدح ملکه ترور، مریم قجر نوشته، از اینکه این ملکه مرگ و نیستی قبل از همه عالم متوجه شکست ایران در جبهه مصر شده، به مریم قجر تبریک گفت!!!
او برای چاپلوسی بیشتر در این مطلب مدعی شده بود که کلیه مخالفان رجوی ها « کافه نشین هستند » و نوشت « به ما شورایی ها و به سازمان محوری مجاهدین در کافه ها مرتب ایراد بنی اسراییلی میگیرند ». در جواب این چاپلوسی، فردی که وی را می شناخت عکس او را در حال خوشگذرانی در یکی از کافه های نروژ درج نمود (تصویر مقابل).
اما پرویز خزایی که درس وقاحت را از رجوی ها آموخته است، وقتی دید که او را بخوبی شناختند و مدرک هم غیر قابل انکار است، با وقاحت رجوی گونه شعارهای گذشته مبنی بر  اینکه تمام وقت در خدمت مبارزه است! را کنار گذاشت و انگار نه انگار که خودش بقیه را با لقب « کافه نشین » مسخره می کرد، با لودگی و برای کم کردن روی طرف مقابل، در مقاله ای که در سایت های فرقه درج گردید نوشت:
« البته واضح و مبرهن است که شخص بنده همیشه در هنگام فراغت از کارهای روزمره کافه نشین میشوم. در آن کافه هم میگویم ومیخندم هم بحث وجدل سیاسی میکنم و هم میخورم و مینوشم و میخوانم و مثل همین الان مینویسم. به آدرس پای امضای این مقاله دقت کنید.
پس امروز با شعار روز: زنده باد کافه و زنده باد کافه نشینان ضد فاشیسم دینی – پرویز خزایی- کافه کنتینانتال ـ اسلو ـ نروژ ساعت 1730 روز هفتم ژوییه 2013 قرن بیست ویکم ـ هزاره سوم! »
وقتی رجوی ها که خود را رهبران فرقه می دانند نفرات شان را در عراق ول کرده و به جای امن فرار کرده اند و آنان را به کشتن می دهند، از این مجیزگو نباید بیشتر از کافه نشینی و نوشیدن و خواندن در آنجا و همزمان تلاش برای به کشتن دادن اعضای اسیر در عراق، انتظار دیگری داشت.
 

خروج از نسخه موبایل